به گزارش ایکنا؛ یکی از ارکان موفقیت در هر مسیری، آموزش، تعلیم و تربیت است. در همه ادیان، انبیا تلاشهای بسیاری کردند که بتوانند اصول دین الهی را به درستی به مردم یاد دهند و سختیهای بسیاری را در این راه متحمل شدند.
یکی از راههای آموزش، تأسیس مدارس است که بتوان در راستای این هدف فرهنگی از وجود آن بهره گرفت و از مزایای یک سیستم مطلوب آموزشی با بهرهگیری از آن برخوردار شد.
جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب در راستای ارائه اطلاعات صحیح از دین مبین اسلام به مردم جهان تلاشهای بسیاری را با بهرهمندی از حضور افراد آگاه نسبت به مسائل دینی انجام داد که راهاندازی مدارس و حوزههای علمیه در کشورهای مختلف از این جمله بوده است. این مدارس امروز با نام جامعة المصطفی(ص) العالمیه در مناطق گوناگونی از جهان فعالیت دارند.
جامعة المصطفی با ادغام دو ارگان سازمان حوزهها و مدارس علمیه خارج از کشور و مرکز علوم اسلامی، تشکیل شد و حجتالاسلام علی عباسی اکنون ریاست آن را بر عهده دارد.
درباره فعالیتهایی که به منظور تأسیس و توسعه حوزهها و مدارس علمیه در خارج از ایران صورت گرفته است با حجتالاسلام محمدرضا نوراللهیان، رئیس سابق سازمان حوزهها و مدارس علمیه خارج از کشور که اکنون مشاور ارشد رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران است، گفتوگو کردیم که متن آن از نظر میگذرد:
ایکنا ـ آیا دولتهای مسئول در کشورهای مختلف در راستای راهاندازی مدارس ایرانی مخالفتی نداشتند و اینکه این مدارس را در کدام کشورها تأسیس کردید؟
طبیعی است که هر کشور مقررات خاص خود را دارد و به طبع هر فرد برای فعالیت در کشور مورد نظر باید از آن قوانین تبعیت کند. هر کشور از نظر دادن مجوز فعالیت، آن هم در عرصه آموزشی و فرهنگی به افرادی که تابعیت آن کشور را ندارند، مقررات ویژهای را دارد و باید قوانین آن لحاظ شود.
البته هنگامی که مدارس در چارچوب رسمی مجوز میگرفتند، دیگر مشکلی وجود نداشت و موانع بزرگی نیز بر سر راه گرفتن این مجوزها نبود. تبلیغات بسیاری درباره مدارس ما در کشورهای دیگر صورت میگرفت. در ایران نیز سابقه راهاندازی چنین مدارسی را از سوی کشورهای دیگر داشتیم که طی دهه 20 به بعد، مدارسی از سوی آمریکاییها در کشورمان راهاندازی شد.
سازمان حوزهها و مدارس علمیه خارج از کشور در سطح گستردهای در کشورهای فرانکوفون (کشورهای فرانسویزبان) مشغول به فعالیت شد و شعبههای متعددی را احداث کرد. بهترین دانشگاهها را به زبان فرانسوی و انگلیسی در کشورهای فرانکوفون راهاندازی کردیم. این مدارس براساس اصول و قوانین کشور مورد نظر فعالیت میکردند و برنامه آموزشی خود را پیش میبردند، اما آنچه باعث موفقیت بیشتر ما شد، رعایت استانداردهای علمی و اخلاقی در این مراکز بود.
بیان این نکته نیز خالی از لطف نیست که در اروپا نمیشود کار کرد و برنامه تفریحی و ورزش صبحگاهی و ... نداشت. در همین راستا در بوسنی وهرزگوین اردوهایی برگزار میشود که بسیار شاد هستند. در این مدارس مقررات زیست سالم رعایت میشود.
برای دانشجویان دانشگاهها در کشورهای مختلف در راستای اجرای این زیست سالم، برنامه سفرهای مطالعاتی، ترویجی و تفریحی به ایران را برگزار کردیم و دانشجویان با رضایت والدین خود به ایران آمدند و با تمدن کشورمان آشنا شدند و به شیراز، اصفهان، تبریز، مشهد و ... سفر کردند و مدیریت این تورهای مسافرتی را نیز خود مدارس برعهده داشتند.
ایکنا ـ با توجه به اینکه در کشورهای بسیاری حضور داشتید و به فعالیت در آنها پرداختید، کدام کشورها از مدارس استقبال بیشتری کردند؟ در این راستا لطفا درباره اثرگذاری مدارس تأسیس شده نیز برای ما صحبت کنید.
این موضوع در کشورهای مختلف متفاوت است و نمیتوان نسخه یکسانی برای آن پیچید. بوسنی وهرزگوین یکی از این کشورها بود که استقبال خیلی بالایی از مدارس ما در آنجا به عمل آمد. همین طور ما یک مؤسسه علمی و آموزشی در هامبورگ داریم که تولیدات علمی بسیار خوبی داشته و فارغالتحصیلان بسیاری را تحویل جامعه آلمان داده است.
کالج لندن شاید به دلیل اینکه استانداردهای علمی را در سطح بسیار بالا رعایت کرده، از همه دانشگاهها موفقتر بوده است. این کالج در آن زمان با مدیریت مرحوم جعفر علمی و حجتالاسلام سعید بهمنپور اداره میشد و دانشپژوهان با فرهنگهای متنوع از نظام آموزشی این کالج استقبال میکردند.
در غرب آفریقا نیز به همین شکل است. رشتههای متنوعی در دانشگاهها داریم. برای مثال در کنگو که مطالب به زبان فرانسوی تدریس میشود، در دوران سیدابوالفضل خوشمنش که از چهرههای قرآنی کشورمان بود کارهای بسیاری صورت گرفت. در غنا، دانشگاه اسلامی داریم که تدریس در آنجا به زبان انگلیسی است.
البته در مالزی و پایتخت آن کوالالامپور موفق نبودهایم، اما در اندونزی موفق ظاهر شدیم و مدارس ما به یک پدیده تبدیل شدهاند. در این راستا، فلسفه اسلامی علامه طباطبایی و ملاصدرای شیرازی را در دل شرق آسیا بردیم که به زبان انگلیسی در مقطع فوق لیسانس دانشگاههای مختلف تدریس و برای این درس آزمون رسمی برگزار میشود.
شاگردان سیدحسین نصر (فیلسوف و استاد علوم اسلامی در دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا) از افراد برجسته علمی فرهنگی در حوزه فلسفه اسلامی دانشگاه جاکارتای اندونزی هستند که در ابعاد علمی بسیار موفق ظاهر شدهاند.
همچنین ما در کالج اسلامی رسول اکرم(ص) مسکو بسیار موفق بودیم. در دورانی که داعش در چچن شروع به فعالیتهای ضد فرهنگی و تندروانه کرد، مؤسسه ما در کالج رسول اکرم چنان درخشید که روسها به ما گفتند که شما در اینجا به انجام چنین فعالیتهایی مشغول شوید که عربستان به اینجا نیاید.
اقدامات ما در مؤسسه مسکو آنقدر اثرگذار بود که حتی دولت روسیه به سفیر ایران در مسکو پیغام داد که اجازه داریم به چچن برویم و در آنجا که بسیار متعصب هستند، فعالیت کنیم.
در دورانی نیز حدود 50 امام جماعت مساجد فدراسیون روسیه و کشورهای مشترک المنافع از کالج رسول اکرم انتخاب شدند. آنها میدانستند که این افراد شیعه هستند و اماکنی که قرار است بروند اهل تسنن هستند. بنا بر این نبود که به شیعه کردن افراد بپردازیم، بلکه میخواستیم آموزههای اسلامی را به صورت صحیح ارائه کنیم و افراد را با آموزشهای درست، دانا و با سواد کنیم.
ایکنا ــ آیا در حین حضور در این کشورها سخنرانی هم میکردید؟ موضوعاتی که در سخنرانی خود مورد تأکید داشتید چه بود؟
بله. وقتی انسان به کشوری که پایگاه آموزشی است میرود، سخنرانی هم میکند و این سخنرانی باید به موضوع آن مرکز و دانشگاه علمی که در آنجاست و بهبود فعالیت آنها اختصاص داشته باشد.
در همین باره خاطرهای از سفر با کمال خرازی، وزیر خارجه وقت کشورمان به ایتالیا و سه کشور غنا، نیجریه و سنگال در غرب آفریقا دارم. من سعی میکردم در جشن فارغالتحصیلی دانشگاههای خارج از کشور شرکت کنم که بالطبع در این مراسم سخنرانی نیز داشتم.
روزی همراه با وزیر خارجه وقت، رئیس بانک مرکزی، رئیس دانشگاه تربیت مدرس و هیئت همراه به جشن فارغالتحصیلی و بازدید از کالج غنا رفتیم. رئیسجمهور این کشور به مدت دو ساعت و نیم در مراسم جشن نشست و پس از اینکه معرفی نفرات برتر به پایان رسید، وی نیز اعلام کرد که تسهیلاتی را برای این دانشگاه در نظر گرفته است که سیستم حمل و نقل را به صورت رایگان در اختیار دانشجویان این مرکز قرار دهد.
وقتی من برای سخنرانی به پشت تریبون رفتم گفتم که «من تاکنون برای شما زیاد صحبت کردهام. امروز میخواهم شما بدون برنامهریزی قبلی برای ایرانیانی که به این مراسم آمدهاند صحبت کنید.» در غنا نظم و انضباط بسیار مهم است؛ برنامهها باید رأس ساعت برگزار شود و هر سخنران نمیتواند بیشتر از زمانی که به وی اختصاص داده شده است در مراسم صحبت کند. این صحبت من باعث ایجاد ناراحتی در حاضران شد، چون نظم را بر هم میزد. ناگهان همهمهای در جلسه برپا شد.
در همین حال دیدم که از میان جمعیت دانشجویانی که در آمفیتئاتر دانشگاه نشسته بودند، یک بانو جمعیت را میشکافد و برای صحبت کردن پیش میآید. من نمیدانستم وی مسیحی است، اما همدانشگاهیانش این را میدانستند و به او با همان زبان خود میگفتند که تو نرو؛ زیرا نامطلوب میدانستند که یک بانوی مسیحی در جمع مهمانانی از ایران اسلامی که حمایتگر و پشتیبان دانشگاه نیز هستند، صحبت کند.
با همه این صحبتها، آن دانشجو به روی صحنه آمد و پشت تریبون قرار گرفت و به زبان انگلیسی گفت «من دانشجوی این دانشگاه اسلامی بوده و مسیحی هستم. 22 دانشگاه دیگر در کشور من وجود دارد که همگی مسیحی هستند و تنها این دانشگاه اسلامی است. 51 درصد مردم این کشور مسیحی هستند. با این همه، من به این دانشگاه آمدهام، چون میزان شهریه آن از دیگر کالجها کمتر است. از سویی سطح علمی و دانشگاهی این دانشگاه و رعایت مسائل اخلاقی در آن از باقی مراکز بیشتر است». من این بانو را تا آن لحظه ندیده بودم. سخنان وی با استقبال بسیاری روبرو شد و نشان داد که نظم و جایگاه علمی و اخلاقی این دانشگاه متفاوت از دیگر مراکز علمی فعال در غناست.
گفتوگو: آزاده غلامی
انتهای پیام