به گزارش ایکنا، استاد حسین انصاریان در جمع دانشآموختگان جامعةالمصطفی(ص) العالمیة در سخنانی با اشاره به ضرورت توجه بیش از پیش طلاب به قرآن و احادیث نورانی ائمه اطهار(ع) اظهار کرد: هدف نزول قرآن و صدور روایات برای این است که انسان مصداق عینی آیات و کلام نورانی اهل بیت(ع) شود به طوریکه قرآن و روایات را باید خواند، فهمید و به آن عمل کرد.
این مفسر، مترجم و محقق قرآن کریم افزود: حق تلاوت که در قرآن به آن اشاره شده به همین معناست که عبد در مقام عمل، عامل به واجبات و تارک محرمات و متخلق به اخلاق حسنه شود.
استاد انصاریان بیان کرد: قاری قرآن، حافظ و مدرس قرآن وقتی ارزش پیدا میکند که عامل به قرآن باشد، خود انسان باید تجلیگاه تربیت قرآن و اهل بیت(ع) باشد که در این صورت یقیناً در جامعه اثرگذار خواهد بود.
نویسنده کتاب ارزشمند «تفسیر حکیم» اظهار کرد: اگر فعالان قرآنی ابتدا بیماریهای درون خود را با قرآن درمان کنند و سپس به ترویج قرآن و فرهنگ اهل بیت(ع) بپردازند، در آن زمان تمام اعمالشان اثرگذار خواهد بود. بسیاری با دیدن فرهنگ اهل بیت(ع) و خُلقیات الهی حضرات معصومین(ع) مشتاق دین و متدین به آیین اسلام شدند.
این پژوهشگر علوم قرآنی بیان کرد: امیرمؤمنان علی(ع) قرآن عینی و نبوت عینی بود و تمام وجودش جلوهگاه نور الهی بود. در کتاب شریف کافی در باب عشره، روایت آمده که امیرمؤمنان(ع) بارِ زمین مانده مسیحی را بلند و به او کمک کردند، وقتی سؤال کرد که شما که هستی؟ با تمام تواضع فرمودند: بنده خدا، سر دوراهی چند قدم به احترام معاشرت با مسیحی او را بدرقه فرمود و همین رفتار کریمانه و اخلاق حسنه، آن مسیحی مسلمان شد.
وی افزود: سلمان با اولین برخورد با پیامبر(ص) از طریق رفتار و کردار و حسنات اخلاقی آن حضرت ایمان آورد و به مقام «منا اهل البیت(ع)» رسید. میرزای شیرازی نیز که با یک فتوا کمر استعمار را شکست در قلوب مؤمنین جای داشت.
استاد انصاریان اضافه کرد: روزی در سالن ملاقات نشسته بود، شیخی بالباس مندرس و معمولی وارد شد که ناگهان میرزا از جا بلند و شیخ را در کنار خود نشاند و وقت خداحافظی تا کنار درب خروج او را بدرقه کرد سؤال کردند که بود؟ پاسخ داد: در جوانی هم درس من بود روزی به من گفت میخواهم بروم ایران اقوامم را در خراسان ببینم و برگردم، اما دیگر برنگشت بعد از سالیان دراز که او را دیدم گفتم، چرا نیامدی گفت، وقتی وارد ایران شدم، در یکی از مناطق غرب دیدم که هیچ خبری از نماز، دین و قرآن ندارند، بر خودم وظیفه دانسته در آن منطقه تبلیغ دین کردم و حتی به دیدن اقوام هم نرفتم. میرزا فرمود بود، دوست داشتم به جای میرزا شدن مثل این شیخ میشدم.
انتهای پیام