به گزارش خبرنگار
ایکنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «حاج آقا مجتهدی» امروز سهشنبه، ۱۷ دیماه، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در سرای اهل قلم برگزار شد.
محمدرضا یقینی، پژوهشگر حوزه دین، در این نشست ضمن مثبت ارزیابی کردن محتوای این کتاب بیان کرد: حقیقت نقد این نیست که بخواهیم ایرادات را بگوییم. حقیقت نقد این است که آنچه هست را بیان کنیم؛ اعم از اینکه محسنات یا معایب و نقاط ضعف باشد. آنچه در وهله اول در مورد این کتاب به نظر میآید، همین صفحهآرایی و طراحی جلد کتاب است که محور جلد، تصویر زیبای مرحوم آقای مجتهدی است. تصویر پسزمینه یا همان بکگراند نیز نوشتهها و خطوطی از یکی از کتب است و نوشتههای حوزوی قدیمی را نیز میبینیم که تداعیکننده طرز فکر آقای مجتهدی است که متعلق به طیف سنتی حوزه علمیه بودند.
وی تصریح کرد: عنوان کتاب نیز به صورت مهری که حکاکی شده باشد، روی جلد قرار دارد و این به زیبایی کتاب افزوده است و شاید بهتر بود که دعای «رحمه الله علیه»، در بخش توضیح میآمد. علاوه بر این، رنگ جلد و پشت جلد آن نیز بسیار زیبا است و یکی از نکات جالب این است که ناشر محترم، از جلد و کاغذ خوبی استفاده کرده است؛ یعنی با اینکه کتاب حدود 250 صفحه است، وزن چندانی ندارد و امروزه این سبک کتابها در بازار، منتشر میشود و یکی از مشکلاتی که علاقهمندان کتاب در زمینه وزن دارند، برطرف شده است.
یقینی در ادامه افزود: همچنین این کتاب از جانب یک فرد عالم و حوزوی نوشته شده و در مورد یک فرد عالم است. در نتیجه برخی از خطاها که ممکن است متوجه ناشر باشد، متوجه مؤلف نیست. مثلاً برای عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» ترجمه خوبی استفاده نشده است که این مسئله متوجه ناشر است؛ چون کتاب معرف یک شخصیت و نهاد حوزوی است، بهتر بود که از ترجمههای متداول و بهتر استفاده میشد.
یکی از مزایای این کتاب این است که جغرافیایی که این مدرسه در آن قرار دارد را توضیح داده و بعد به سراغ سابقه تاریخی آن رفته است و در ادامه، محمدجعفر چالهمیدانی یا همان تهرانی را معرفی کرده است
این پژوهشگر حوزه دین تصریح کرد: از دیگر نقاط مثبت کتاب، فهرست آن است که به صورت مبتکرانهای در صفحه دیگر قرار گرفته و چشمنواز است. اما وقتی وارد مقدمه میشویم، با دو مقدمه مواجه هستیم؛ یکی که عنوان مقدمه را دارد و گویا برای آقای سبحانی است، اما یک مقدمه دیگر هم وجود دارد که امضای موسسه ایمان ماندگار را دارد و به نظر میرسد که دلیلی برای نوشتن دو مقدمه نیست. گاهی ناشر سرآغازی دارد تا از این طریق خودش را معرفی کند و نشان دهد که این کتاب در مجموعه آثاری که منتشر کرده، در کجای این جغرافیا قرار میگیرد. در ادامه نیز مقدمه میآید و بنابراین اگر بنا است که دو مقدمه به این شکل وجود داشته باشد، خوب است که این دو در دل هم بروند و با عنوان پیشگفتار یا مقدمه عرضه شوند.
وی در ادامه افزود: اما پس از طی کردن مقدمات، وارد محتوا میشویم. در صفحه معرفیکننده صفحه اول، تصویر زیبایی از مرحوم مجتهدی وجود دارد و عنوان سرآغاز بر آن نهاده شده است که البته استفاده از این عنوان پس از سرآغاز ابتدایی مناسب نیست. در اینجا بهتر بود از عنوان «تهران در آیینه تاریخ» استفاده میکرد. اما یکی از مزایای این کتاب این است که جغرافیایی که این مدرسه در آن قرار دارد را توضیح داده و بعد به سراغ سابقه تاریخی آن رفته است و در ادامه، محمدجعفر چالهمیدانی یا همان تهرانی را معرفی کرده است که این معرفی شامل سوابق، شاگردان و ... است که حدود 50 صفحه از کتاب را تشکیل داده است.
نقد مدیریت آیتالله مجتهدی
یقینی تصریح کرد: کتاب از دو بخش تشکیل شده است؛ یکی در مورد ملامحمدجعفر و یکی هم مرحوم مجتهدی. اما این بخش میتواند ورودی برای مسئله اصلی کتاب باشد. در واقع موضوع کتاب بررسی زندگی این دو عالم نیست، بلکه صرفاً زندگی آیتالله مجتهدی است و لزومی ندارد که یک فصل مجزا آن هم با این تعداد صفحات اندک به ملامحمدجعفر اختصاص پیدا کند.
وی در ادامه افزود: یکی دیگر از نقاط قوت کتاب نیز عبارت از پاروقیهای محققانهای است که نویسنده ذیل برخی از صفحهها آورده است. اما به نظر بنده اگر متن مورد ویراستاری قرار میگرفت، به کمالش نیز نزدیکتر میشد.
یقینی در بخش دیگری از سخنان خود به نقد کتاب پرداخت و گفت: در این کتاب، بیشتر به نقاط قوت آیتالله مجتهدی پرداخته شده که اشکالی هم محسوب نمیشود، اما مثلاً وقتی که آیتالله علی دوانی سرگذشتنگاری میکردند، نقاط قوت و ضعف را ذکر میکرد که جنبه عمومی دارد، نه اینکه مربوط به اخلاق فردی یک شخص باشد. بنابراین در این کتاب، به وجوه مثبت پرداخته شده، اما مطلبی که به کمال این کتاب کمک میکرد، این بود که به مدیریت آیتالله مجتهدی نیز نقدهایی وارد میشد، چه اینکه برخی از طلاب فاضل نیز نقدهایی داشتند.
حوزه انقلابی این نیست که طلبههای آن صرفاً به اردوی جهادی بروند و اگر برنامهای صورت گرفت به راهپیمایی بپردازند، البته که این کارها خوب هستند، اما این کارها یک طلبه انقلابی میسازد و نه حوزه انقلابی.
وی بیان کرد: البته این بخش بحث بنده کلیت حوزه علمیه و حتی دانشگاه را فرا میگیرد و در حقیقت نقدی به حوزههای سنتی ما است. حوزه ایشان نیز اینطور بود که از منظر علمی به مسائل اجتماعی و روز کمتر توجه میکرد. بنده در شورای عالی یک پژوهشگاه عضو بودم و صحبت شد که باید موضع انقلابی داشته باشیم و ... . در آنجا نکتهای گفتم و آن هم اینکه، اگر پژوهشگاه بخواهد انقلابی باشد، انقلابی بودن آن به این نیست که اگر هر مناسبتی شد، بیانیه دهد. پژوهشگاه وقتی انقلابی است که محصول آن، نرمافزار مورد نیاز انقلاب را تولید کند. به تعبیر آیتالله جوادیآملی، دانشگاه انقلابی آن نیست که صرفاً در آن نماز بخوانند و ... . البته که اینها نیز جزء ملاکها هست، اما دانشگاه این چنینی با دانشگاه انقلابی فاصله دارد و دانشگاه و حوزه انقلابی، آنجایی است که دانش مورد نیاز انقلاب را تولید کند.
یقینی در ادامه افزود: حوزه انقلابی این نیست که طلبههای آن صرفاً به اردوی جهادی بروند و اگر برنامهای صورت گرفت به راهپیمایی بپردازند، البته که این کارها خوب هستند، اما این کارها یک طلبه انقلابی میسازد و نه حوزه انقلابی. حوزه انقلابی یعنی حوزهای که نرمافزار مورد نیاز انقلاب را شناسایی و تولید میکند تا گرهی باز شود. البته نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد،مدیریت جدید حوزههای علمیه نسبت به این مسائل توجه دارد.
انتهای پیام