ظرفیت انیمیشن‌سازی ایران را نادیده می‌گیریم
کد خبر: 3873814
تاریخ انتشار : ۰۵ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۴
کیانوش دالوند:

ظرفیت انیمیشن‌سازی ایران را نادیده می‌گیریم

گروه هنر ــ یک فیلمساز کودک گفت: در جامعه هنری ایران انیمیشن‌سازان توانمندی هستند که ظرفیت تولید اثر با استانداردهای جهانی را دارند و بسیاری از آن‌ها برای کمپانی‌های بین‌المللی فعالیت می‌کنند، اما متأسفانه این ظرفیت بالقوه را نادیده می‌گیریم.

ذائقه کودکان را برای برنامه‌سازی نمی‌شناسیم/ جای خالی اسطوره‌های ایرانی ـ اسلامی

کیانوش دالوند، فیلمساز کودک، در گفت‌‌‌وگو با ایکنا، درباره وضعیت حاکم بر این ژانر سینمایی اظهار کرد: سینمای کودک سال‌هاست به فراموشی سپرده شده است و تصمیم‌گیرندگان فرهنگی با سیاست‌گذاری‌های غلطشان یک حوزه کاملاً استراتژیک و قدرتمند را به حاشیه برده‌اند، در حالی‌ که در مقطعی فیلم‌های کودک نشاط را به جامعه تزریق می‌کردند.

وی افزود: افول سینمای کودک دلایل بسیاری دارد. یکی از مهم‌ترین آن‌ها بی‌توجهی به سینمای انیمیشن است. این ژانر سینمایی در اذهان بسیاری از تصمیم‌گیرندگان به‌ عنوان یک گونه جدی مورد توجه قرار نمی‌گیرد و فیلمسازانی که کار‌ می‌کنند ترجیح می‌دهند به سمت آثاری سوق یابند که از دید مدیران جدی تلقی می‌شود.
 
هالیوود برای مخاطب جهانی فیلم‌سازی می‌کند

این کارگردان تولیدات سینمای غرب توضیح داد: سینمای غرب به ویژه هالیوود در این حوزه بسیار پرکار است و مخاطب جهانی دارد. کودکان ایرانی نیز جزئی از این طیف گسترده‌اند، اما نکته اینجاست که کودکان جذب محصولات خارجی می‌شوند، زیرا نتوانسته‌ایم علاقه‌مندی و نیازهایشان را در آثارمان ترسیم کنیم. 

وی تأکید کرد: جامعه ما با مدیران پیر و اندیشه‌های قدیمی اداره می‌شود و در این شرایط به انرژی نسل جوان توجهی نمی‌شود و این واقعیتی غیرقابل کتمان است که باید ریشه آن را در فرهنگ جست‌وجو کرد، زیرا این تفاوت سبب می‌شود که هر آنچه کودک به آن اهمیت می‌دهد از نگاه ما بی‌اهمیت باشد، اما به شیوه‌های مورد نظر خودمان الگو‌پردازی و اسطوره‌سازی می‌کنیم که با جهان کودکان فاصله زیادی دارد. این اتفاق سبب می‌شود کودکان قهرمانان ترسیم شده را دوست نداشته باشند و در شرایط حاد‌تر حتی به ملیت خود علاقه‌مند نباشد، در حالی‌ که این نگاه در کودکان آمریکایی عمومیت ندارد.
 
دالوند اضافه کرد: کودکان آمریکایی در تمام آثار سینمایی شاهدند که قهرمانان دنیا را نجات می‌دهند و این شخصیت‌ها آمریکایی‌اند یا در آمریکا زندگی می‌کنند، حتی سوپرمن هم که از سیاره‌ای دیگر آمده، در آمریکا زندگی می‌کند. ابرقهرمان‌هایی که به صورت جهانی تولید می‌شوند بر روی همه کودکان تأثیر دارند. البته به جای اینکه این موقعیت را درک کنیم و به فکر تولید باشیم، دائماً نقد می‌کنیم که چرا رویه آن‌ها به این شکل است. بی‌توجهی به اسطوره‌سازی تنها یک بخش ماجراست، زیرا در بخش‌های دیگر هم به این موضوعات ورود نمی‌کنیم و این شخصیت‌ها برای کودکان نهادینه نمی‌شود. 
 
این فیلمساز با ذکر جمله‌ای از «آیزن اشتین»، فیلمساز روسی، گفت: «بزرگترین دستاورد آمریکا برای دنیا میکی‌ماوس است». این جمله بیانگر اثرگذاری این تولیدات است و البته درد آنجاست که ما جزء ۵ یا ۶ کشوری هستیم که توانایی فعالیت در حوزه انیمیشن را داریم، اما از این ظرفیت استفاده نمی‌کنیم. نتیجه آن خواهد شد که استعداد‌های ناب انیمیشن ایران را ترک می‌کنند و در سایر کمپانی‌های جهان مشغول به فعالیت می‌شوند. 
 
ظرفیت غنی فرهنگ ایرانی
 
وی با بیان اینکه با داشتن بزرگانی چون سعدی، حافظ، فردوسی و... چگونه می‌توان در اسطوره‌سازی منفعل بود، بیان کرد: ایران قهرمانان اسطوره‌ای و باستانی فراوانی دارد. اثر شاهنامه کافی‌ است تا بتوانیم برای کودکانمان آثار فراوانی را تولید کنیم، اما افسوس که اهمیت این موضوع را درنیافته‌ایم و حتی گاهی با آن مقابله کرده‌ایم! درست است که برخی آثار غربی فرهنگ ما را نشانه گرفته‌اند، اما اینکه بخواهیم مانند دشمن به آن‌ها نگاه کنیم راهکار مناسبی نیست.

وی افزود: چرا کودک نباید «مرد آهنی» را باور کند؟ آیا توانسته‌ایم شخصیتی در حد و اندازه آن به او معرفی کنیم؟ البته در گذشته نه چندان دور آثاری نظیر «گربه آوازه‌خوان»، «گلنار»، «شهر موش‌ها» و... تولید شد، ولی متأسفانه کودکانمان را از داشتن حداقل‌ها محروم کرده‌ایم.

کارگردان انیمیشن «ناسور» در پاسخ به اینکه چگونه می‌توان تهدید‌های فرهنگی را در سینمای کودک تبدیل به فرصت کرد؟ گفت: متأسفانه تاکنون منفعل بوده‌ایم و فرصت‌ها را به تهدید بدل کرده‌ایم. مثلاً  آنچه در سیستم آموزشی به کودکان می‌آموزیم، فقط بخشی از نیاز‌های او را تأمین می‌کند و بخش عظیمی از اطلاعات برای او کارایی ندارد و سیستم آموزشی از روی اجبار این روند را پیش گرفته است. 
 
قصه‌گویی برای کودک به زبان خودش 

این سینماگر متذکر شد: کودکان رسانه را به خوبی درک می‌کنند و باید این موضوع را بپذیریم، اما مسئله اینجاست که آن‌ها الگویی برای مقایسه ندارند تا بتوانند از میان آن‌ها انتخاب کنند. نکته بعدی این است که کودک در آثار کودکانه به دنبال غم یا پارادوکس نیست، بلکه بیشتر شادی را طلب می‌کند. «برونوو بتلهایم»، روانشناس آمریکایی، می‌گوید: «وقتی افسانه برای کودک تعریف می‌کنید به هیچ‌ وجه نباید تحلیل‌های خودتان را با قصه ترکیب کنید»  اما برخی والدین این کار را می‌کنند و بخش‌هایی از قصه را به دلیل اینکه از دیدگاه خودشان برای کودک مضر است حذف می‌کنند.

وی در پایان تأکید کرد: اگر قصه عاشورا را برای کودکان به زبان خودشان بیان کنیم، کودک در آینده مفهوم حماسه را درک می‌کند، اما اگر بخواهیم در همان کودکی این حماسه را برایش بازگو کنیم، او درک چندان درستی از آن نخواهد داشت.
 
گفت‌و‌گو از داوود کنشلو
انتهای پیام
captcha