حجتالاسلام مرتضی آقامحمدی، نماینده جامعةالمصطفی(ص) العالمیه در آفریقای جنوبی در گفتوگو با ایکنا؛ درباره وقایع اخیری که در منطقه خاورمیانه روی داده و تبعات و نتایجی که این موضوعات به همراه داشته است، صحبت کرد و گفت: تغییر نگاه جهانیان به ویژه جهان اسلام نسبت به ایران و ناامنی منطقه برای آمریکا از جمله این نتایج است.
وی ادامه داد: گروه تروریستی داعش معتقد بود که باید خشونت بی حد و حساب به خرج دهد و همه چیز را بر هم زند. آنها به دنبال این بودند که همه ساختارهای موجود را از میان ببرند. بنای کار این گروه، ایجاد رعب و وحشت بود.
آقامحمدی افزود: فعالیت این گروه صرفاً کشتن افراد نبود. سردار قاسم سلیمانی در برابر این جریان ایستادگی کرد؛ داعشی که میخواست کل منطقه را بگیرد. آنها به صراحت از تسلط بر جغرافیای مورد نظر خود از جمله ایران و روسیه صحبت میکردند و برای این گروه، انجام چنین اقدامی کاملاً مشخص بود.
به گفته وی، اقدام بزرگ سردار سلیمانی و همراهان وی، متوقف کردن فعالیت داعش و پایان دادن به فعالیت این گروه بود. آنان که از حضور این گروه سود میبردند، در اثر فعالیت سردار سلیمانی احساس خطر کردند.
مطالبهگری
آقامحمدی با تأکید بر اینکه ارزش فعالیت سردار سلیمانی کاملاً مشخص بود، افزود: سردار سلیمانی، فردی متخلق، مدبر و متواضع بود که با شهادتش به اسطوره بدل شد. وی زندگی شفافی داشت و لکه سیاهی در دوران حیاتش وجود نداشت.
وی با بیان اینکه سردار سلیمانی همه ویژگیهای یک اسطوره را داشت، گفت: وی مظلومانه کشته شد. از سویی مردم ایران به مظلومیت حساس هستند. تمام این مسائل دست به دست هم داد و ایران برانگیخته شد؛ به طوری که همه احزاب با شهادت سردار به خیابانها آمدند و فضای عجیبی شکل گرفت که هیچ جامعهشناسی تصور آنچه را که در ایران روی داد، نمیکرد.
این کارشناس شبکههای مذهبی انگلیسیزبان ادامه داد: نکته مهمی که در این رابطه وجود داشت، آن بود که جامعه ایران به طور جدی مطالبهگر جبران و تلافی شهادت سردار سلیمانی بود و نمیشد این موضوع را مسکوت گذاشت.
اعلان جنگ آمریکا
وی اظهار کرد: اگر چنین اتفاقی در دیگر کشورهای منطقه روی میداد، شاید آنها به سادگی از کنار این موضوع میگذشتند. در چنین شرایطی جوامع سایر کشورها نیز مطالبهگری نمیکردند، زیرا میدانند آمریکا کیست و از سویی مسئولان آنها نیز چنین اقدامی نمیکردند.
آقامحمدی با بیان این مطلب گفت: در ایران وضعیت به این صورت است که مردم تاب تحمل چنین مسائلی را ندارند و معتقد هستند باید تلافی شود. این موضوع تکلیف سختی را برعهده حکومت قرار میدهد.
وی توضیح داد: ایران در این شرایط، از سویی با کشوری مثل آمریکا که ابرقدرت به شمار میآید روبرو است و از سویی، نمیتوان این اقدام تروریستی را نادیده گرفت. آمریکا یک شهروند عادی را به شهادت نرساند، بلکه یک شخصیت طراز بالای نظامی را شهید کرد؛ این دو، بسیار متفاوت از هم هستند.
آقامحمدی در بخش دیگری از سخنانش گفت: این اقدام آمریکا، اعلان جنگ و به چالش کشیدن هویت، قدرت و اقتدار ایران بود که نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد.
غرب زبان قدرت را میفهمد
وی ادامه داد: طرف مقابل ایران یک ابرقدرت بوده و یک کشور معمولی نیست؛ مانند آن نیست که یمن بخواهد از عربستان انتقام بگیرد. ایران در برابر آمریکا قرار داشت و میدانست که این موضوع چه تبعاتی به دنبال دارد. از سویی بیپاسخ گذاشتن این اقدام تروریستی تبعات خود را داشت. این موضوع را هم مسئولان حکومتی و هم سیاسیون میدانند.
آقامحمدی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: مالکوم ایکس، فعال مسلمان آفریقایی ــ آمریکایی در کتابش، حکام آمریکایی را طی دهه 50 و 60 ترسیم میکند و میگوید که این افراد فقط زبان قدرت و زور را میفهمند. اگر زور و قدرت داشتی، حرف تو را متوجه میشوند، در غیر این صورت خیر.
وی ادامه داد: مالکوم ایکس افزوده است که اگر فرد مقابل این حکام ضعیف بود و حس التماس و خواهش داشت، اصلاً زبان وی را نمیفهمند. مانند آن است که یک فرد زبان فرانسه را بداند و تنها این زبان را میفهمد؛ در این صورت هر چه هم تلاش شود که به زبان انگلیسی موضوعی را به این فرد تفهیم کنند، نخواهد فهمید.
صحبت از موضع ضعف
این کارشناس مطالعات اسلامی، اظهار کرد: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا نیز از این نسل و با همین طرز فکر است. ژستهای عجیب، بیانیهها و پیامهای توئیتری ترامپ نشاندهنده سرمستی و غرور وی است که از تهدید ایران و زدن 52 نقطه فرهنگی صحبت میکرد. همه این موارد نشان میدهد که وی به دنبال آزار دادن روحی طرف مقابل است.
آقامحمدی با تأکید بر اینکه اقدام آمریکا در ترور سردار سلیمانی را نمیتوان بیپاسخ گذاشت، ادامه داد: اگر اقدامی در این رابطه صورت نمیگرفت، قطعاً آمریکا اقدامات دیگری را انجام میداد و چند قدم به جلو میآمد.
وی در این باره به نوع ادبیات برخی از افراد در مذاکرات برجام اشاره و بیان کرد: این افراد در مذاکره به نحوی صحبت میکردند که گویی از موضع ضعف وارد شدهاند. اینکه گفته میشود با برجام سایه جنگ را از سر کشور برداشتهایم و اگر برجام نبود از گرسنگی میمردیم، باعث میشود که فرد مقابل بیش از پیش تحریک شود.
آقامحمدی در بخش دیگری از سخنانش از این موضوع یاد کرد که تبعات خارجی چنین رفتارهایی قابل اجتناب نبود و طرف مقابل متوجه میشد که میتواند به ایران ضربه بزند.
پاسخی مقتدرانه
وی با اشاره به موضوع موشکباران پایگاه عینالاسد آمریکا در عراق، گفت: به اقدام تروریستی آمریکا مقتدرانه پاسخ داده شد. این طور نبود که یک شخصیت آمریکایی به رگبار بسته شود یا چند ماشین بمباران شود؛ موشکها به صورت رسمی به پایگاه آمریکایی پرتاب شد.
آقامحمدی اظهار کرد: گروه تروریستی الشباب یا القاعده ممکن است حرکتی انجام بدهند، ولی این گروهها کشور نیستند و سازمانی پراکنده را تشکیل میدهند که اقدام به فعالیت تروریستی میکنند و سپس ناپدید میشوند. جایگاه ثابت و مشخصی ندارند. در حالی که وقتی کشوری، پایگاه یک کشور دیگر را میزند، همه مسئولیتهای بعدی نیز برعهده آن کشور خواهد بود.
وی با بیان اینکه سپاه، مقتدرانه پایگاه آمریکا در عراق را زد و این اقدام بسیار مهم است، ادامه داد: برای اینکه افراد متوجه اهمیت این اقدام شوند باید تصویری که از آمریکا در دنیا وجود دارد ترسیم شود. واقعیت این است که ایرانیها آمریکا را چندان درک نمیکنند و تصور درستی از آن ندارند.
آقامحمدی افزود: ایرانیان از کودکی شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند و تصور ابرقدرت بودن از این کشور ندارند. شهروندان کشورهایی که آمریکا در آنجا حضور دارد، میفهمند که ایالات متحده چه کشوری است.
وی ادامه داد: نیروهای آمریکایی حاضر در دیگر کشورها، با نفربر جنگی در شهرها جولان میدهند و برای آنها اهمیتی ندارد که طرف مقابل کیست و آنها به چه صورتی از کنار آنها عبور میکنند. وقتی از شهروندان این کشورها که حتی کشورهای توسعهیافته نیز در میان آنها هستند در این باره سؤال میکردیم که آیا از این وضعیت اذیت نمیشوید، میگفتند که کاری از دست ما بر نمیآید و آمریکا یک ابرقدرت است.
آقامحمدی اظهار کرد: کشورهایی مانند ژاپن و کره نیز با همه توسعهیافتگی که دارند، همه آنچه را که دارند دست آمریکاست؛ اغلب کشورهای دیگر هم این گونه هستند. در فرودگاه بسیاری از کشورها دیدهام که آمریکاییها در صفی مجزا میایستند و جایگاهی جدا از بقیه افراد دارند.
وی از انتقال منابع نفتی، زیرزمینی، معادن و سرمایههای کشورهای مختلف به آمریکا یاد و بیان کرد: با همه این اوصاف و اقتدار، ایران اقدام به زدن بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا میکند که همین موضوع چشم جهانیان را خیره میکند.
آقامحمدی این اقدام را بسیار بزرگ و ارزشمند دانست و گفت: افراد عالم ارزش این کار را متوجه میشوند و این یک پیروزی غرورآفرین برای ایران بود که هم در وجهه بینالملل و هم در داخل کشور بسیار مهم بود.
وی از تخریب ترامپ در اثر این اقدام یاد کرد و ادامه داد: اینکه رئیسجمهور آمریکا پشت تریبون میآید و به صورت عجیبی میگوید که ما آماده هستیم که صلح را بپذیریم، ناشی از موضع ضعف آنهاست. هیچ کسی تصور نمیکرد که ترامپ چنین جملات و ادبیاتی به کار ببرد. این ادبیات شوکهکننده بود و بر ارزش پیروزی ایران افزود.
ظهور داعش و تقسیم سوریه
مدیر گروه مطالعات اسلامی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه، چنین رویدادهایی را به نفع جهان اسلام برشمرد و گفت: فضای جهان اسلام از 2010 تا پیش از این رویدادها علیه ما بود. از زمانی که گروه داعش ظهور کرد و فعالیت آنها در عراق و سوریه شکل گرفت، اغلب کشورها دید نامناسبی براساس فعالیت رسانهای غرب نسبت به ایران پیدا کردند.
وی با بیان اینکه داعش قصد تجزیه سوریه و عراق را داشت، افزود: زمانی بود که سفیر یک کشور اروپایی در سال 2013 به عراق آمد و گفت که سوریه به چند کشور تقسیم میشود و یک کانال ارتباطی جغرافیایی در میان آن پدید میآید. حتی سهم هر کشور از سوریه نیز مشخص شده بود؛ همان گونه که دشمنان لیبی را میان خود تقسیم کردند و منابع را به غارت بردند.
بروز نگاه منفی به ایران و روسیه
آقامحمدی با تأکید بر اینکه همه چیز درباره تقسیم سوریه و عراق تعیین شده بود و این موضوع مسلم و قطعی بود، گفت: ایران در برابر این اقدام ایستاد. تلقی رسانههای غربی و عربی(که عربستان سردمدار آنها بود) این بود که مجاهدان مسلمان اهل تسنن علیه بشار اسد، رئیسجمهور سوریه که ظلم میکند میجنگند و ایران و روسیه حامی این شخص ظالم است که به کشتار مسلمانان دست میزند!
وی بیان کرد: چنین فضای مسمومی علیه ما وجود داشت. نفرت و خشمی که سلفیها علیه ایران در جهان ایجاد کرده بودند، سابقه نداشت. افراد عالم و آگاه متوجه فعالیت رسانهای غرب میشوند، ولی اغلب افراد تحت تأثیر رسانهها و دروغهایی که گفته میشود قرار میگیرند.
آقامحمدی ادامه داد: رسانههای عربی و غربی هر آنچه را که داعش در کشتن زنان و کودکان و ... انجام میدهد، به ایران نسبت میدهد که علیه این گروه تروریستی میجنگد؛ این موضوع سبب ایجاد تصویر منفی علیه ایران شد.
پیروزی حزبالله و محبوبیت تشیع
وی گفت: حوادث اخیر سبب کمرنگ شدن آن تصاویر در ذهن جهانیان شد. از جمله این حوادث باید به افول داعش و سرنگون کردن پهپاد آمریکا توسط ایران اشاره کرد. چنین اقداماتی ذهن اهل سنت را به قدرت ایران معطوف کرد، زیرا آنها انسانها و کشورهای مقتدر را دوست دارند.
آقامحمدی ادامه داد: کسی که قدرت دارد در دید جهانیان محبوب است. در سال 2006 و جنگ 33 روزه که حزبالله در برابر اسرائیل پیروز شد، بسیاری از جوانان اهل تسنن شیعه شدند و برخی نیز علاقهمند به حزبالله.
وی اظهار کرد: در چنین شرایطی علمای وهابی با خشم میگفتند که ای جوانان نادانی که عکس سیدحسن نصرالله را در اتاقهایتان به دیوار نصب کردهاید، آنها منحرف هستند و به باورهای شما آسیب میزنند. این اقدامات و سخنان نشان میدهد که پیروزی در برابر اسرائیل چقدر شیرین و اثرگذار بوده است.
وقایع پس از 2010
آقامحمدی افزود: پس از سال 2010 و آمدن داعش و شکلگیری جنگها، ورق برگشت و ایران و حزبالله در نزد اهل تسنن منفور شدند. در سال 2012 فیصل القاسم، مجری معروف شبکه الجزیره گفت که از حکام سعودی باید عذرخواهی کرد، زیرا آنها بصیرت داشتند و در زمانی که حزبالله پیروز شد و ما شور و شعف داشتیم و آنها را تحسین میکردیم، فهمیدند که شیعیان خطرناک هستند. وی این سخن را در بحبوحه جنگ سوریه و عراق گفت.
وی، یکی از اثرات مهم موشکباران پایگاه آمریکا در عراق را این موضوع بیان کرد که فضای جهان اسلام را مانند یک انفجار متحول و علاقهمند به ایران کرد.
تغییر نگاه جهانیان به ایران
آقامحمدی یادآور شد: نفرت عمومی نسبت به آمریکا در اهل سنت وجود دارد، اگر چه حکام و سیاستمداران کشورهای مختلف سیاست دوستی با آمریکا را دنبال میکنند. پس از رویدادهای اخیر، در بسیاری از محافل کشورهای مختلف از سردار شهید قاسم سلیمانی صحبت میشود؛ فضایی که تا پیش از این وجود نداشت.
وی اظهار کرد: برای بسیاری از کشورها این موضوع که ایران، پایگاه آمریکا را با موشک زد، جذابیت داشت و نگاهشان به ایران تغییر کرد. این اقدام یک پیروزی تمامکننده برای ایران و فتحی بزرگ بود که از منظر بینالمللی نیز توانست مسائل سیاسی را حل کند.
این کارشناس شبکههای انگلیسیزبان تصریح کرد: شهادت قاسم سلیمانی و موشکباران پایگاه عینالاسد سبب تغییر نگاهها به ایران و رفع شبههها نه فقط در میان توده مسلمانان، بلکه در میان غیرمسلمانان نیز مانند شهروندان کشورهای آمریکای لاتین و ... شد و اثرگذار بود.
ناامنی منطقه
وی افزود: وقتی ایران، پایگاه آمریکا را با موشک زد، دیگر کشورها نیز این جرئت را پیدا میکنند که این کار را بکنند. در نتیجه این اقدامات، منطقه برای آمریکا ناامن شده است. آمریکا تا پیش از این قصد خروج از عراق را نداشت، ولی اکنون تصمیم به کاهش نیروهایش گرفته است و این به معنی ناامن بودن منطقه برای آنهاست.
به گفته آقامحمدی، چنانچه آمریکا از منطقه خارج شود، بسیاری از مسائل و معادلات تغییر میکند و تحرکات آمریکا مانند قبل نخواهد بود. همچنین آمریکا تا پیش از این، ژست مبارزه با تروریسم را داشت، ولی اکنون به صورت علنی و رسمی به حمایت از جبههالنصره میپردازد تا از نابودی این گروه جلوگیری کند و به حکومت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه میگوید که حق نابودی این گروه را ندارد.
معامله قرن
وی با بیان اینکه آمریکا با تحت فشار قرار گرفتن در منطقه ماهیت خود را برملا کرد، افزود: ایالات متحده در چنین فضایی معامله قرن را مطرح کرد که زمان نامناسبی برای این اقدام بوده و اشتباه ترامپ است که این اقدام را در حالی انجام میدهد که نوعی بیاعتباری برای خود در مسائل اخیر ایجاد کرده است. کسی میتواند چنین اقدامی را انجام دهد که دستش پُر باشد که اکنون ترامپ این گونه نیست.
آقامحمدی اظهار کرد: روزنامه «هاآرتص» نیز در این باره نوشته است که معامله قرن، نوعی سر کار گذاشتن خود است و نتیجهای برای اسرائیل به ارمغان نمیآورد.
وی گفت: منطقه خاورمیانه تحت تأثیر آنچه روی داده، بوده است و به نظر میرسد آبستن مسائل بیشتری نیز باشد که در آینده روی دهد.
حاددثه هواپیمای اوکراینی
این کارشناس اظهار کرد: در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی، طی مدت دو روز پس از این واقعه، سپاه مسئولیت را برعهده گرفت و نفس این کار بسیار مهم بود.
وی توضیح داد: در چنین فضایی برخی از افراد درصدد گرفتن انتقام سیاسی برآمدند. فضایی بسیار منفی شکل گرفت و شوک سنگین روی داد و همه مردم ناراحت شدند. در این شرایط حساس جنگی و بروز این واقعه به دست نیروهای خودی، سبب شد فضا بحرانی شود و فتحی که روز پیش روی داده بود را تحت پوشش خود قرار دهد.
آقامحمدی افزود: اگر از این فضا عبور کنیم و حساسیتها رفع شود و با عقلانیت به این موضوع نگاه شود، میبینیم که اقدام ارزشمندی صورت گرفته است.
وی به بیان نکتهای در این باره پرداخت و گفت: شبکه سعودی فیلمی از لحظه شلیک موشک به هواپیما را پخش کرد؛ این در حالی است که اگر همانند این اقدام توسط ایران صورت میگرفت، عربستان ایران را متهم میکرد که ما این کار را انجام دادهایم. البته ایران هم میتوانست این کار را انجام دهد؛ ولی تفاوت بین ایران و دشمنان در اینجا مشخص میشود.
آقامحمدی اظهار کرد: راه اینکه ایران از پذیرفتن خطای انسانی در بروز چنین واقعهای سر باز بزند وجود داشت، ولی با همه این موارد که کام ملت تلخ شد، پیروزی ایران تحت پوشش قرار گرفت و وجهه سپاه خدشهدار شد، این نهاد مسئولیت این حادثه را برعهده گرفت.
جام زهر
وی تأکید کرد: ایران همانند اتریش نیست که در قلب اروپا با هر واقعهای روبرو شود، در داخل کشور مطرح و تمام میشود یا مانند استرالیا که چند هکتار از جنگلهایش سوخت و نیم میلیارد حیوان در این واقعه جان سپردند. آیا این امکان وجود نداشت که علیه این موارد سیاهنمایی شود؟
مدیر گروه مطالعات اسلامی جامعه المصطفی ادامه داد: اگر ایران نقطه ضعفی داشته باشد، همه به دنبال این هستند که به ما ضربه بزنند؛ با داشتن این علم، سپاه مسئولیت را پذیرفت، با این وجود که میدانست چنین اقدامی چه تبعاتی در داخل و خارج به دنبال دارد.
وی با یادآوری جمله امام خمینی در نوشیدن جام زهر، گفت: سپاه جام زهر را نوشید؛ این در حالی است که آمریکاییها هنوز مسئولیت انهدام سومین هواپیما که پس از اصابت دو هواپیما به برجهای دوقلو نیویورک منفجر شدند، در پرواز بود و مسافر داشت را برعهده نگرفتهاند. گمانهزنیها در این باره آن است که این هواپیما تروریستی به نظر رسیده و آمریکا آن را روی هوا زده است، اما هنوز پس از گذشت 19 سال این اقدام را برعهده نگرفته است.
گفتوگو از آزاده غلامی
انتهای پیام