ورود نقدینگی به بازار سرمایه؛ فرصت یا تهدید؟
کد خبر: 3877396
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۸:۳۱
در نشست انجمن مالی اسلامی ایران بررسی شد؛

ورود نقدینگی به بازار سرمایه؛ فرصت یا تهدید؟

نشست تخصصی «بررسی نقش نقدینگی بازار سرمایه در رونق تولید» با سخنرانی محمودرضا خواجه‌نصیری، مدیرعامل شرکت تأمین سرمایه تمدن و عضو انجمن مالی اسلامی برگزار شد.

به گزارش ایکنا، به نقل از انجمن مالی اسلامی ایران، بیست و هشتمین نشست تخصصی انجمن مالی اسلامی ایران، با موضوع «بررسی نقش نقدینگی بازار سرمایه در رونق تولید» با سخنرانی خواجه نصیری، مدیرعامل شرکت تأمین سرمایه تمدن و عضو انجمن مالی اسلامی برگزار شد.

در این نشست که با حضور جمع کثیری از فعالان بازارهای مالی برگزار شد، خواجه‌نصیری با اشاره با این که بازار سهام ما هم اکنون در شرایط خاصی به سر می‌برد، گفت: ما به لحاظ اکثر مولفه‌های تاثیرگذار در شرایطی قرار داریم که تا پیش از این تجربه نشده بود. باید این نکته مهم را در نظر داشته باشیم که نقدینگی در هر بازاری ورود پیدا کرده آن بازار را به صورت اساسی متحول کرده است. باید از این اتفاق و ورود جریان نقدینگی به بازار نهایت استفاده را داشته باشیم.

وی افزود: بارها تاکید کردم مسائل مختلفی دست به دست هم داده اند تا این اتفاق رخ دهد اگر ورود نقدینگی را حاصل دست رنج و زحمات خود بدانیم مانند شعری خواهد بود که مصرع دوم ندارد. ورود نقدینگی به بازار سرمایه فرصت بسیار بزرگی است که اگر خوب مدیریت نشود، به تهدیدی بزرگ برای کشور تبدیل خواهد شد.

مدیرعامل تامین سرمایه تمدن مهم‌ترین کارکرد و مزیت بازار مالی را تجمیع سرمایه‌های خرد و کوچک و تبدیل آن‌ها به سرمایه‌های بزرگ و مناسب برای فعالیت اقتصادی عنوان کرد و افزود: بدون بازار مالی سرمایه‌های کوچک در اختیار خانوار‌ها راکد باقی می‌ماند اما با کمک بازارهای مالی این سرمایه‌ها مولد گشته و چرخ اقتصاد را به حرکت در‌می‌آورند.

به اعتقاد وی تأمین سرمایه لازم جهت کسب و کار از قدم‌های ابتدایی کارآفرینی است و بدون سرمایه بنگاه‌ها قادر به راه‌اندازی خطوط تولید کالا و ارائه خدمات و استخدام کارکنان نخواهند بود و در یک کلام می‌توان بخش مالی را منشأ حیاتی کارآفرینی برشمرد.

عضو انجمن مالی اسلامی با تشریح شرایط کنونی بازار سرمایه و ورود کدهای جدید معاملاتی در بورس گفت: این نکته بسیار مهم و خوب است که سرمایه‌های خرد را به بورس هدایت کنیم به شرط آن که مولد باشند. چنانچه این مهم رخ ندهد پس کار بزرگی هم انجام نشده است. بدون سرمایه بنگاه‌های ما قادر به تولید و جذب نیرو و... نخواهند بود.

مدیرعامل تامین سرمایه تمدن با تشریح روش‌های تأمین مالی واحد‌های تولیدی و خدماتی تصریح کرد:‌ شرکت‌ها مطابق با نیازهای خود به انواع مختلفی از تأمین مالی نیاز دارند و همین تنوع سبب ایجاد بخش‌بندی در بازارهای مالی شده است، به این ترتیب که افق زمانی به یکی از مهمترین معیارهای بخش‌بندی بازارهای مالی تبدیل شده است.

اکثر بنگاه‌ها از تامین مالی‌های کوتاه مدت به منظور تأمین سرمایه در گردش و از تامین مالی‌های با افق بلند مدت به جهت تأمین سرمایه لازم برای خرید تجهیزات و ماشین‌آلات و... بهره می‌گیرند.

خواجه‌نصیری با بیان اینکه تامین مالی در افق کوتاه مدت (سررسید کمتر از یک سال) بر عهده بازار پول و تامین مالی در افق بلند مدت (سررسید بیشتر از یک سال) برعهده بازار سرمایه است بیان کرد:‌ یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار در تأمین مالی بلند مدت موضوع تشریک و تسهیم ریسک و بازده است به این معنا که اگر سرمایه‌پذیر حاضر به تشریک و تسهیم بازده فعالیت خود باشد از ابزار مالکانه استفاده می‌کند و در مقابل اگر سرمایه‌پذیر حاضر به تشریک و تسهیم بازده فعالیت خود نباشد از ابزار بدهی استفاده می‌کند.

در صورتی که سرمایه گذار به سمت ابزار مالکانه و در واقع تشریک و تسهیم ریسک و بازده حرکت کند، هر اتفاقی در اقتصاد رخ دهد همواره یک ابزار پوشش ریسک دارد به این معنا که در اثر ایجاد بازده در آن صنعت یا خدمت ثروتمند شده و یا در اثر رشد تورم دارایی و ثروتش به همان میزان باقی می‌ماند.

نایب رئیس شرکت بورس عرضه‌های اولیه را یکی از روش‌های تامین مالی ازطریق ابزار مالکانه برشمرد و گفت: استفاده از عرضه اولیه جهت تأمین مالی در بورس در سال‌های اخیر از رشد و ثبات مناسبی برخوردار بوده است.

خواجه نصیری با اشاره به اینکه افزایش سرمایه لزوما به معنای تزریق سرمایه جدید به شرکت نیست و باید محل افزایش سرمایه (مطالبات و آورده نقدی؛ اندوخته، سود انباشته و صرف سهام) را مد نظر قرار داد تصریح کرد: براساس اطلاعات موجود؛ عمده افزایش سرمایه در سال‌های 97 و 98 از محل اندوخته‌ها و سود انباشته بوده که لزوما به معنای تزریق منابع جدید به شرکت‌ها نیست.

مدیرعامل تامین سرمایه تمدن با بیان اینکه بررسی میزان خرید و فروش فعالان حقیقی و حقوقی بورس، این نتیجه را حاصل می‌کند که پیشران اصلی بازار به ویژه در ماه‌های اخیر منابع تزریق شده توسط سرمایه‌گذاران حقیقی به بورس بوده، گفت: بازار سرمایه در دو سال اخیر با شرایط ویژه‌ای روبرو بوده به طوری که با افزایش حدود 4 برابری ارزش بازار و افزایش بیش از 30 برابری ارزش معاملات ماهانه نسبت به ابتدای سال 97 مواجه شده است و دلیل اصلی این اتفاق را می‌توان رشد شدید نقدینگی کشور و سرازیر شدن بخشی از این نقدینگی به بورس دانست.

وی افزود:‌ با این حال به نظر می‌رسد شرکت‌ها در تزریق این نقدینگی جدید به فعالیت‌های عملیاتی خود چندان موفق نبوده‌اند.

خواجه‌نصیری با مطرح کردن این مساله که رشد نقدینگی کشور در شهریور 98 به بیشترین میزان پس از فروردین سال 95 رسیده گفت: آمارها نشان می‌دهد که رشد نقدینگی کشور در این ماه نسبت به ماه مشابه سال قبل بیش از 27 درصد بوده به عبارت دیگر در شهریور ماه 98، 50 هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور معادل روزانه بیش از 1.6 هزار میلیارد تومان اضافه شده است.

وی افزود: به نظر می‌رسد این رشد نقدینگی در ماه‌های اخیر چندان کاهش پیدا نکرده باشد و حتی احتمال افزایش آن نیز وجود دارد و همین اتفاق را می‌توان یکی از عوامل اصلی رشد بازار بورس دانست.

همچنین ارزش معاملات بورس در دی ماه 98 به حدود 60 هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به فروردین سال 1397 دارای رشد 34 برابری است و در همین مدت ارزش بازار حدود 4 برابر شده و متعاقبا میزان گردش بازار نیز افزایش پیدا کرده است.

خواجه نصیری با استناد به آمار خالص ماهانه خرید حقیقی و حقوقی در بورس و فرابورس از ابتدای سال 1397 گفت: خالص خرید حقیقی از اسفند سال قبل به طور متمادی مثبت و خالص خرید حقوقی در همین مدت منفی بوده و این امر نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران حقیقی نیروی اصلی برای رشد بازار را فراهم کرده اند.

وی افزود: از سوی دیگر بررسی دقیق‌تر مجموع خرید و فروش حقیقی در هر ماه حکایت از آن دارد که همزمان با رشد خرید توسط سرمایه‌گذاران حقیقی، میزان فروش نیز توسط این دسته افزایش پیدا کرده و این بدان معنی است که علیرغم رشد بازار به کمک پول سرمایه‌گذاران حقیقی، فرصت بزرگ‌تری در حال از دست رفتن است.

نایب رئیس شرکت بورس با بیان اینکه میزان خرید ماهانه سرمایه‌گذاران حقیقی در دی ماه 98 نسبت به فروردین 97، 55 برابر شده و در مقابل این مقدار برای فروش ماهانه سرمایه‌گذاران حقیقی 45 برابر شده گفت: با این وجود بازار قادر نبوده که میزان نقدینگی تزریق شده توسط سرمایه‌گذاران حقیقی را به مقدار مناسبی حفظ کند. مجموع خرید سرمایه‌گذاران حقیقی از ابتدای سال 98 در حدود 350 هزار میلیارد تومان و برای مدت مشابه سال قبل 94 هزار میلیارد تومان بوده است. در مقابل خالص خرید سرمایه‌گذاران حقیقی از ابتدای سال 98در حدود 13 هزار میلیارد تومان و برای مدت مشابه سال قبل 2 هزار میلیارد تومان بوده است.

وی افزود: با وجود افزایش بیش از 250 هزار میلیارد تومانی خرید سرمایه‌گذاران حقیقی از ابتدای سال 98 نسبت به مدت مشابه سال قبل، میزان خالص خرید سرمایه‌گذاران حقیقی تنها 11 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده و این مسئله از لحاظ دیگری نشان از عدم توانایی بازار در حفظ نقدینگی سرمایه‌گذاران حقیقی و گسیل آن به سمت فعالیت‌های تولیدی دارد. در واقع به نظر می‌رسد سرمایه‌های هدایت شده به بازار سرمایه تأثیر به سزایی در سودآوری عملیاتی و واقعی شرکت‌ها نداشته است.

خواجه نصیری با بررسی نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام در کل بورس و فرابورس از سال 1395 گفت: بررسی روند این نسبت‌ها نشان‌ می‌دهد که ارزش بازار شرکت‌ها بدون تناسب با افزایش ارزش حقوق صاحبان سهام یا سودآوری شرکت‌ها در حال افزایش است و با توجه به این وضعیت می‌توان یکی از دو سناریوی زیر را برای آینده بازار در نظر گرفت: اول کاهش ارزش بازار شرکت‌ها (افت قیمت سهام) و ثبات حقوق صاحبان سهام و سود شرکت. و سناریوی دوم حفظ ارزش بازار شرکت‌ها و افزایش سود و حقوق صاحبان سهام شرکت‎‌ها و رسیدن نسبت‌های قیمت به سود و به حقوق صاحبان سهام به مقدار تعادلی تاریخی.

عضو انجمن مالی اسلامی ایران بیان کرد: در صورت رخ دادن سناریوی اول یعنی کاهش ارزش بازار شرکت‌ها، نقدینگی تنها بین افراد جابجا خواهد شد؛ به اصطلاح عده‌ای در بورس بازنده و عده ای برنده خواهند شد. و چون برنده‌های بورس سود خود را متعاقبا وارد سایر بازارها خواهند کرد و نقدینگی از بورس خارج و مجددا وارد چرخه تورم‌زا در سایر بازارها خواهد شد، پیامد حتمی آن تورم و رشد قیمت سایر بازارها و ضرر مضاعف سرمایه‌گذاران متضرر بورس(به احتمال فراوان سرمایه‌گذاران بی‌تجربه و مردم عادی) خواهد بود که این امر متعاقبا باعث افزایش ضریب جینی و ایجاد نابرابری می‌گردد. به همین دلیل است که میتوان گفت ورود نقدینگی به بازار سرمایه فرصت بسیار بزرگی است که اگر خوب مدیریت نشود به تهدید بزرگی برای کشور تبدیل خواهد شد.

وی افزود: در صورت رخ دادن سناریوی دوم یعنی افزایش سودآوری شرکت‌ها و افزایش حقوق صاحبان سهام به طور کلی اقتصاد کشور برنده خواهد بود. در واقع سناریوی دوم به معنای استفاده از سرمایه‌های گسیل شده به بازار سرمایه برای افزایش فعالیت‌های شرکت‌ها و رونق تولید است و در این حالت پول سرمایه‌گذاران به شرکت‌ها تزریق و سبب ایجاد سرمایه واقعی اعم از ماشین‌آلات و تجهیزات در آن‌ها خواهد شد.

به گفته مدیرعامل تامین سرمایه تمدن این امر به افزایش تولید و اشتغال می‌انجامد و پیرو آن افزایش تولید به سمت عرضه در اقتصاد کمک می‌کند که در نهایت کنترل راحت‌تر تورم را به دنبال خواهد داشت.

خواجه نصیری با بیان اینکه حجم مناسبی از نقدینگی در بازار بورس وجود دارد که در صورت ایجاد بستر مناسب می‌توان آن‌ها را به سرمایه مولد برای شرکت‌ها تبدیل کرد گفت: در حال حاضر برای جذب نقدینگی موجود در بازار سرمایه توسط شرکت‌ها و به کارگیری آن در چرخه فعالیت خود، سه روش تأمین مالی بیش از سایرین کارآمد هستند.

وی افزود: نخستین روش استفاده از فرصت پیش‌آمده برای عرضه اولیه شرکت‌های جدید است که مطابق با آمار در دو سال اخیر استفاده از این شیوه رشد قابل توجهی داشته و پیرو آن هلدینگ‌ها می‌توانند با عرضه اولیه شرکت‌های خود سرمایه‌های جدیدی برای تأسیس شرکت‌های دیگر و سرمایه‌گذاری جذب کنند.

نایب رئیس شرکت بورس روش دوم را فروش سهام مازاد توسط هلدینگ‌ها و استفاده از مبالغ به دست آمده برای سرمایه‌گذاری‌های جدید برشمرد و افزود: روش سوم هم استفاده از فرصت پیش‌آمده برای افزایش سرمایه اثر بخش برای تولید است.

وی افزود: شرکتها برای افزایش سرمایه‌ی اثربخش در عملیات تولید، سه راه افزایش سرمایه از محل آورده، استفاده از اوراق بدهی قابل تبدیل به سهم و در نهایت افزایش سرمایه از محل سلب حق تقدم را پیش‌روی خود دارند.

در صورت بهره گیری از روش اول یعنی افزایش سرمایه از محل آورده، فشار به سهامدار عمده برای پرداخت سرمایه افزایش یافته و در حالی که هلدینگ‌ها عموما با مشکل نقدینگی مواجه هستند این روش چندان مناسب نیست.

راه دوم اوراق بدهی قابل تبدیل به سهم است. شرکت‌ها میتوانند اوراق بدهی منتشر کنند به گونه ای که خریداران اوراق بتوانند علاوه بر دریافت بازدهی ماهانه بعد از مدتی اوراق خود را به سهام تبدیل کنند. که در این روش دیگر هزینه‌های مالی شرکت افزایش پیدا نخواهد کرد.

روش سوم افزایش سرمایه از محل سلب حق تقدم است که به نظر می‌رسد بهترین روش با توجه به وضعیت حال حاضر بازار و وضعیت هلدینگ‌ها است. به این ترتیب که ، شرکت بخشی از سهام خود را از همه سهامداران سلب کرده و به سهامداران جدید میفروشد. پذیره نویسی سهام جدید به قیمت روز خواهد بود و عواید حاصل از صرف سهام که ناشی از افزایش قیمت سهام خواهد بود به سهام داران گذشته تعلق پیدا میکند که البته آنها هم این پول را در قالب افزایش سرمایه جدید هزینه خواهند کرد. در این روش کنترل سهامدار عمده بر شرکت کاهش چشمگیری پیدا نمی‌کند و پول جدیدی هم لازم نیست بیاورد اما پول مردم به سمت حقوق صاحبان سهام شرکت هدایت می‌شود.

خواجه نصیری ادامه داد: با توجه به اینکه میزان مالکیت سهامداران قبلی طی این نوع از افزایش سرمایه دستخوش تغییر می‌شود می‌توان میزان افزایش سرمایه را طوری تعیین کرد که کنترل سهامدار عمده بر شرکت کاهش پیدا نکند. و از سویی دیگر جهت تزریق نقدینگی بیشتر به شرکت می‌توان سهامداران عمده را ملزم کرد که عواید حاصل از افزایش سرمایه به مدت محدودی (مثلا یک سال) در قالب حساب جاری شرکا در شرکت نگه داشته شود.

این نشست با پاسخ‌گویی به سوالات حاضرین در جلسه و اهدای گواهی حضور به آن‌ها به پایان رسید.

جهت دریافت فایل ارائه شده در این نشست اینجا کلیک کنید.

انتهای پیام
captcha