چه زمانی ارتباط انسان با خدا در دعا برقرار می‌شود
کد خبر: 3894211
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۰
حجت‌الاسلام سروش‌ محلاتی تبیین کرد:

چه زمانی ارتباط انسان با خدا در دعا برقرار می‌شود

امام خمینی(ره) فرمودند که ارتباط بین انسان و خدا در صورتی برقرار می‌شود که در حد توان، انسان بتواند بفهمد که مضمون این ادعیه چیست و مراد متکلم چه بوده است. هرچه بتواند بهتر بفهمد، این ارتباط قوی‌تر خواهد بود. بنابراین بعد از قرائت، فهم گام دوم شمرده می‌شود و گام سوم نیز این است که انسان این معارف را از ذهن به قلب خود وارد کند و با نیت و توجه، این معارف و معانی را در مقام دعا با حق‌تعالی مطرح کند.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش‌محلاتی، بامداد یکشنبه، 7 اردیبهشت‌ماه، به شرح دعای سحر پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

بهترین لحظات ماه مبارک رمضان، سحرهای این ماه است که توصیه شده برای عبادت و بندگی مورد استفاده قرار گیرد و نسبت به نماز، تلاوت قرآن و دعا توصیه شده است. یکی از دعاهایی که برای سحرهای ماه رمضان وارد شده است، دعایی از امام باقر(ع) است که ما با این دعا مأنوس هستیم و معمولاً در سحرگاهان آن را می‌شنویم. دعایی که با عبارت «اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاه» شروع می‌شود.

محور اصلی دعای سحر

این دعای سحر با ادعیه دیگر، تفاوت‌هایی دارد. هم تفاوت‌های فکری و ظاهری و هم تفاوت از حیث مضمون و محتوا. اولین تفاوت این دعا با ادعیه دیگر از این جهت است که محور اصلی این دعا، اسماء و اوصاف الهی است. در حالی‌که در دیگر ادعیه این سبک وجود ندارد. در ادعیه دیگر نیز اسماء و صفات الهی فراوان مطرح است، اما یا به شکل مقدمه برای طرح خواسته‌های دعاکننده است و یا به صورت ضمنی مطرح شده است.

دعای سحر را با دعای دیگری که در سحرگاهان خوانده می‌شود، مقایسه کنید. دعای ابوحمزه که معارف ناب فراوانی نیز دارد، اما از نظر سبک با این دعا متفاوت است. اینجا از اول دعا تا آخر دعا، بر محور همین اسماء و صفات است. اول بهاء است که فرمود «اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاه»، بعد جمال، بعد جلال، بعد عظمت، بعد نور، بعد رحمت و همین طور ادامه می‌یابد تا به بیست‌وسه فرقه می‌رسد که سبک دعا از آغاز تا انجام این طور است.

طرح ضمنی اسماء در دعای ابوحمزه

اما در دعای ابوحمزه به صورت ضمنی برخی از اوصاف الهی مطرح می‌شود؛ مثلاً فرمود «یا حلیم یا کریم یا حی یا قیوم، یا غافر الذنب یا قابل التوب یا عظیم المن یا قدیم الاحسان»، که این اسماء یکی پشت سر یک دیگر می‌آید، اما برای استفاده کردن از این اسماء، در حاجتی که دعاکننده دارد؛ لذا مترتب بر این اسماء می‌شود که «اَینَ سترک الجمیل»، خدایا آن پوشش زیبای تو کجاست و فرمود «اَین عفوک الجلیل»، آن عفو بزرگ تو کجاست که اینها متناسب با اسماء هستند. چون حق تعالی حلیم و کریم است، لذا توقع عفو و اغماض در عبد به وجود می‌آید و از همین رو فرمود: «این فرجک القریب، این غیاثک السریع، این رحمتک الواسعه».

یا در دعای کمیل همین سبک دنبال شده است. ابتدای دعا با استفاده از اسماء الهی است، اما این اسماء مورد توجه قرار می‌گیرد تا شخص از این اسماء به خواسته‌های خود برسد. ابتدای دعا این طور است که فرمود: «اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کل شی و بقوتک التی قهرت بها کل شیء»، اول سؤال از رحمت الهی است که هر چیزی را فرامی‌گیرد، سپس سؤال از قوت الهی است که هر چیزی را مقهور و مغلوب می‌کند و سپس فرمود «و بجبروتک التی غلبت بها کل شئ»، ولی همه این اسماء که در اینجا آمده، ادامه پیدا می‌کند برای اینکه این استفاده مورد توجه قرار گیرد، فرمود: «اللهم اغفر لی التی الذنوب التی تنزل النقم ...»، سبک این طور است که شخص از آن اسماء، به این خواسته‌ها خواهد رسید.

اما در دعای سحر از امام باقر(ع) روشی که وجود دارد، این طور است که از ابتدا تا انتها فقط بر محور اسمای الهی و توجه به حق‌تعالی است که اشاره شد و بهاء، جمال، جلال، عظمت، نور، رحمت و ... آمده است. در نهایت نیز به عبارت «بما تجیبنی حین اسئلک» می‌رسد. بنابراین این تفاوت اول است.

توجه به اسماء در دو مرحله

اما تفاوت دوم که بین این دعا و دیگر ادعیه وجود دارد این است که در توجه به اسماء و اوصاف الهی، شخص دعاکننده دو مرحله را طی می‌کند و این نیز از اختصاصات این دعاست. مرحله اول به عالی‌ترین مرتبه یک وصف و صفت توجه می‌کند و مرتبه دوم از آن برمی‌گردد و جمیع مراتب را مورد توجه قرار می‌دهد. مثلاً می‌فرماید: «اللهم انی اسئلک من جمالک باجمله»؛ یعنی خدایا تو را می‌خوانم به عالی‌ترین مرتبه از جمال و زیبایی تو. مرتبه عالی جمال را می‌خواهد، اما مرحله بعد شخص در حال دعا می‌گوید که «و کل جمالک جمیل». این فراز و فرودی که در این دعا از نظر نگاهی که شخص دعاکننده و توجهی که شخص در حال دعا به خدا دارد، یک نوسانی در آن دیده می‌شود.

گاهی اوقات در مرتبه اول یک توصیفی از خدا و اسماء و صفات پیدا می‌کند و در مرتبه دوم توصیفی دیگر. اما سر این تفاوت چیست؟ اگر باید به اجمل و اکمل توجه پیدا کرد، یعنی به عالی‌ترین مرتبه، چرا شخص در دعا برمی‌گردد؟ گویی نگاه اول خود را تصحیح می‌کند و اگر نه، باید همان نگاه دوم را داشت که مراتب مختلف را نمی‌بیند، بلکه یکجا همه حقایق را در کنار یکدیگر متصف به این کمال می‌بیند. پس چرا ابتدا آن گونه است، این تغییر در تعبیر و چرا رخ می‌دهد؟

این از ویژگی‌های دعای سحر است و اگر در برخی از ادعیه دیگر مانند دعایی که در روزهای ماه رمضان نیز شیخ طوسی نقل کرده است، برخی از این تعبیرات آمده است، مشابه و متخذ از همین دعاست. این نیز ویژگی دوم است که انسان در مرحله اول، وقتی این دعا را می‌بیند، می‌فهمد که متفاوت است.

عدم تصریح به دعا

اما ویژگی سوم این است که ما در دعاهای دیگر، خواسته‌های خودمان را به صراحت مطرح می‌کنیم. مثلاً در دعای کمیل، اسمای الهی را که مطرح کردیم، سپس خواسته‌های خود را نیز می‌گوییم. برای نمونه آمده است «اسئلک بحقک و قدسک و اعظم صفاتک و اسمائک ان تجعل اوقاتی من اللیل و النهار بذکرک ماموره و بخدمتک موصوله و اعمالی عندک مقبوله». خدایا با آن اسماء و صفات حسنایت تو را می‌خوانم که همه اوقات من را در شب و روز در خدمت خودت قرار دهی و برای خودت و در راه تو مصرف شود. در راه تو قدم بردارم و اعمال من نزد تو مقبول باشد.

در دعای ابوحمزه نیز جمله‌جمله خواسته‌هایی است که در سحرگاهان، دعاکننده با خدا مطرح می‌کند، اما در دعای سحر از زبان امام باقر(ع) خواسته‌هایی که دعا کننده دارد چیست؟ آیا در ظاهر چیزی مطرح شده است؟ آیا کلمه‌ای برای استفاده از مغفرت الهی برای نجات از دوزخ در این دعا دیده می‌شود؟ آیا رسیدن به بهشت در این دعا مطرح شده است؟ آیا وصول به نعمت‌های الهی در عالم آخرت مطرح شده است؟ آیا حل معضلات و مشکلات دنیوی در آن دیده می‌شود؟ آیا شفای مرضی و رفع گرفتاری و برآورده شدن حاجات در این دعا وجود دارد؟ این حاجات در ادعیه دیگر فراوان است و نه‌تنها ایرادی ندارد، بلکه خواستن از خدا مطلوب است. اما در این دعا از آنجا که شخص شروع می‌کند به دعا خواندن تا پایان، چیزی از این نوع خواسته‌ها و نیازها و طلب‌ها در متن دعا نمی‌بینیم.

شروح دعای سحر

همین تفاوت‌هاست که موجب شده که عده‌ای از اهل معرفت به تأمل در مضمون دعا بپردازند. مخصوصاً با تأکیدی که امام رضا(ع) به دعا و اهمیت آن داشته است. عده‌ای از بزرگان به بحث در مورد آن پرداخته‌اند تا بتوانند برخی از پاسخ‌ها به سؤالات را ارائه کنند و یکی از این بزرگان، امام خمینی(ره) است که شرحی در مورد این دعا دارند. این شرح، اولین کتابی است که به قلم امام(ره) تألیف شده است و شگفت‌انگیز اینکه شخصی در 27 سالگی از چنین قدرت علمی برخوردار بوده است که چنین تألیف سنگینی را ارائه کند. یکی از دیگر آثار، اثری از آیت‌الله رفیعی قزوینی است که از نظر زمان تألیف، این کتاب تأخر از کتاب امام دارد؛ یعنی در سال‌های بعد نگاشته شده است، اما آن نیز چاپ شده است. برخی از اعلام دیگر نیز آثاری در این زمینه دارند که همه آن‌ها چاپ نشده و یکی از آثار ارزشمند شرحی از فاضل خلخالی است که مخطوط است.

امام(ره) توجه داده‌اند که اگر دعا وسیله ارتباط بین انسان و خدا است، در صورتی این ارتباط برقرار می‌شود که انسان بتواند در حد توان بفهمد که مضمون این ادعیه چیست و مراد متکلم چه بوده است. هرچه بتواند بهتر بفهمد، این ارتباط قوی‌تر خواهد بود. بنابراین بعد از قرائت، فهم گام دوم است و گام سوم نیز اینکه به بحث علمی در این زمینه نباید بسنده کرد و انسان باید این معارف را از ذهن و فکر، به قلب خود وارد کند و با نیت و توجه این معارف و معانی را در مقام دعا با حق‌تعالی مطرح کند.

انتهای پیام
captcha