حجتالاسلام حبیبالله عشقی، استاد حوزه علمیه برادران زنجان، در گفتوگو با ایکنا از زنجان، اظهار کرد: بحث بیماری در جامعه ما به امروز و دیروز مربوط نیست بلکه از وقتی بشر در عالم خاکی زندگی کرده با بیماری، نقص، ضرر و زیان و حوادث غیرمترقبه روبهرو بوده و زندگی خود را با آنها تطبیق داده است.
وی با اشاره به اینکه کرونا نیز با بیماریهای دیگر تفاوت چندانی ندارد و فقط عاجز بودن بشر از درمان، آن را برجستهتر کرده است، ابراز کرد: برای بررسی موقعیت بیماری و کمبودها در جهان هستی از عنوان بلایا و شرور استفاده میکنیم و حال باید ببینیم آیا از لحاظ اعتقادی، بیماری و مصیبت شر از طرف خدا است یا خیر؟
این کارشناس دینی یادآور شد: اگر در فلسفه غرب جستوجوی کوتاهی داشته باشیم، میبینیم که وجود مصائب و شر را دلیلی بر عدم وجود خدا میدانند در حالی که قدرت و رحمت خدا را فراموش کردند و اگر تصور درستی از موضوع شر داشته باشیم، بسیاری از مسائل اعتقادی برای ما روشن میشود.
وی با اشاره به اینکه شر در مقابل خیر قرار دارد، تصریح کرد: برای روشن شدن فلسفه خیر و شر از مبحث ملکه و عدم ملکه استفاده میکنند؛ ملکه آن است که خصوصیتی در موجودی سزاوار است که باشد به عنوان مثال دیدن برای انسان سزاوار است که باشد. پس دیدن خیر و ندیدن برای او شر است، اما دیدن و ندیدن برای سنگ نه خیر است و نه شر.
عشقی ادامه داد: بوعلی در کتاب نجات در تعریف خیر و شر آورده است: خیر هر آن چیزی است که وجود موجود، آن را طلب کند؛ مثلاً علم برای انسان خیر است زیرا وجود انسان علم را طلب میکند، اما وجود سنگ علم را نمیطلبد. پس خیر چیزی است که ذاتاً موجودی آن را طلب و وجود خود را با آن تکمیل میکند. تغذیه برای نباتات خیر است چون وجود خود را با آن تکمیل میکنند.
وی بیان کرد: در مقابل خیر شر قرار دارد یعنی شر تهدیدکننده وجود یک موجود و کمالات او است. در واقع اصلاً ذاتی برای شر وجود ندارد، شر یعنی نبود وجود خارجی و نداشتن کمالی از کمالات. انسان باشد و علم نداشته باشد برای او شر است یا تفکر برای انسان نباشد، شر است.
این کارشناس دینی با اشاره به اینکه بیماری وجود و حیات انسان را تهدید میکند، ابراز کرد: بیماری تهدیدکننده سلامت بدن، آرامش و آسایش انسان است. ویروس کرونا نسبت به انسان شر است، اما نسبت به درخت شر نیست. طبق نظریه ملاصدرا فرض میکنیم شر در عالم خارج وجود دارد، اگر شر امر وجودی باشد یا شر برای خودش یا برای غیرخودش محسوب میشود؛ پس موجودی را تصور میکنیم که برای خودش شر است یعنی تهدیدکننده خود و کمالات خود است و به محض ایجاد، وجود خود را تهدید میکند. پس چنین چیزی اصلاً خلق نمیشود و همه موجودات حیات خود را دوست دارند.
عشقی ادامه داد: حال فرض میکنیم شر تهدیدکننده وجود غیرخود است، اول در تعریف شر گفتیم که شر در عدم وجود است. وقتی شر به موجود دوم یا غیرخود میرسد باعث نیستی او میشود پس عدم وجود به موجود دوم برمیگردد و این فرضیه نیز وجود شر را نفی میکند. پس شر در عالم هستی وجود ندارد چون عدم قابل ایجاد نیست.
انتهای پیام