به گزارش ایکنا، امروز، چهارشنبه، 28 خردادماه، مصادف با 17 ژوئن روز، جهانی بیابانزدایی است. در حالی که نگرانی تمام کارشناسان محیط زیست معطوف به افزایش بیابانهای جهان است و این مسئله را تهدیدی برای زندگی بشر تلقی میکنند، هنوز به یک نگرانی و مطالبه عمومی مردم در ایران تبدیل نشده است.
نخستین تأثیر افزایش بیابانها در ایران بر روی مردم فرسایش خاک است که منجر به تولید ریزگردها و بالارفتن دمای کره زمین میشود؛ برای آشنایی بیشتر با مسئله بیابانزایی و خطری که این مسئله مردم و زیست بوم ایران را تهدید میکند با حسین آخانی، استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران، گفتوگو کردیم.
آخانی در پاسخ به این سؤال که گسترش بیابانها به چه معناست و آیا باید عموم مردم نگران افزایش بیابانها در ایران باشند؟ گفت: ایران در کمربند خشک کره زمین قرار گرفته است و این مسئله به این معنی است که به طور طبیعی میزان بارندگیهای کمی را نسبت به متوسط جهانی دریافت میکنیم. این آمار در سطح کل کشور یک سوم و در مناطق خشکتر بسیار کمتر از متوسط جهانی است.
وی در تشریح تأثیر کم بودن میزان بارندگی در کشور، گفت: میزان کم بارندگی به معنی بالا بودن میزان تبخیر آب در ایران هم هست، به نحوی که در برخی از مناطق کویری تا پنج هزار میلیمتر تبخیر داریم. بر اساس تعریفی که محققان ارائه میکنند، در محلهایی که میزان بارندگی زیر 200 میلیمتر است، آن منطقه بیابانی است. با این تعریف تقریباً بیش از نیمی از کشور ما بیابان است.
این استاد دانشگاه تهران افزود: البته مشکل فقط کم بودن بارندگی نیست، بلکه در مناطقی که بارندگی خوبی داریم، به دلیل وجود زمینهای شور در اصل یک بیابان فیزیولوژیک داریم و با وجود کافی بودن آب، به دلیل وجود نمک در خاک نمیتوان در این مناطق کشاورزی کرد و فقط گیاهان مقاوم به شوری رشد میکنند.
آخانی به مسئله وجود تابستانهای به شدت گرم که موجب تبخیر آب میشود، هم اشاره کرد و گفت: همین گرما این مناطق را در معرض بیابانزایی قرار میدهد. همه این مباحث را به مشکلات مربوط به تخریب سرزمینی، برداشت غیراصولی از زمینها از جمله چرای بیرویه دامها و یا تبدیل دشتها به زمین کشاورزی، جادهسازی، جنگلزدایی و ... اضافه کنید؛ حال متوجه میشویم که حتی مناطقی که به طور مشخص بیابانی نیستند، هم به دلیل فشارهای وارده در حال تبدیل شدن به بیابان هستند.
وی با تأکید بر اینکه بیابانهای ایران اگر به درستی مدیریت شوند با وجود اینکه میزان بارندگی آنها کم است، به دلیل سرریز شدن آب مناطق کوهستانی و پرشدن سفرههای زیرزمینی دارای طراوت و پتانسیلهای زیستی ارزشمند هستند، گفت: در گذشته ما تالابهای بیابانی داشتهایم و اصلاً این بیابانها خطر زیست محیطی تلقی نمیشوند و هیچکدام از بیابانهای ایران اگر به درستی مدیریت شوند، بیابان محسوب نمیشوند چراکه پتانسیلهای زیستی بالایی دارند و در گذشته بسیاری از مناطق بیابانی ایران جنگلهای انبوه داشتهاند.
استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران جنگلهای گز دریاچه حوض سلطان قم را مثال زد که 18 سال پیش وجود داشته، اما اکنون بیابانی برهوت است و افزود: دلیل این مسئله این است که اجازه ندادهایم، آبهای اضافی از طریق سفرههای زیرزمینی به این مناطق برود. همین مسئله منشأ ریزگردهای نمکی شده و معضلات بزرگی در کشور ایجاد کرده است.
وی تصریح کرد: مشکل ریزگردها در کشور مشکل بزرگی است که همه مشکلات آن را میبینند اما به این مسئله فکر نمیکنیم که برای حل آن باید مانع بیابانزایی شد.
آخانی در پاسخ به این سؤال که اگر دولت کاری نکند، آیا مردم میتوانند جلوی افزایش بیابانها را در ایران بگیرند، گفت: هر انسانی به شخصه میتواند نقش مفیدی در کاهش ردپایی که روی کره زمین میگذارد، داشته باشد و هر قدر مردم همکاری کنند بیابانها کمتر میشوند، اما عرصههای طبیعی ایران طبق قانون در اختیار دولت است و حاکمیت دولت میتواند مانع از رفتارهای نادرست با طبیعت شود. اما اصولاً در جاهایی که حاکمیت دولتی وجود دارد، همیشه نوعی جدال بین دولت و مردم در گرفتن منابع طبیعی رخ میدهد و مردم از اقشار و صنوف مختلف میخواهند به هر نحوی از منابع طبیعی بهره ببرند.
وی اضافه کرد: این تصور هم وجود دارد که دولت عموماً فاسد است و هر کسی که با دولت کار میکند، دزدی میکند، پس چرا ما ندزدیم؟ نه اینکه بگویم در دولت فساد نیست، اما این تفکر غلط است که اگر در دولتی افرادی خطا میکنند، پس مجوزی برای ماست که ما هم خطا کرده و به سرزمینمان آسیب برسانیم، این تفکر معیوبی است که باید آن را اصلاح کنیم و هر کسی باعث ترویج این تفکر شود در حال خیانت به خاک ایران است.
آخانی تصریح کرد: اگرچه همه افراد میتوانند نقش زیادی در کاهش گرمایش زمین داشته باشند، اما دولت است که باید در سیاستهایش رفتار درستی داشته باشد. مردم ما به نوعی افراد شرافتمندی هستند، مشکل اصلی ما دستگاههای دولتی هستند که به جای اینکه بیتالمال را صرف اقدامات درست کنند، برای اقدامات غیراصولی و انحرافی صرف میکنند.
وی مالچ پاشی را نمونهای از اقدامات غیراصولی و اشتباه برای بیابانزدایی دانست و تصریح کرد: علیرغم اینکه همه کارشناسان مطرح میکنند که مالچپاشی در بیابانزدایی اثری ندارد و حتی خطرات زیستمحیطی دارد، همچنان مالچپاشی در کشور ادامه دارد و این نشاندهنده فسادی کهنه است که در یکی از مهمترین نهادهای دولتی ما شکل گرفته است.
این استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران از مردم خواست جلوی اقدام به مالچپاشی را گرفته و در برابر آن مقاومت کنند و افزود: سازمانهای مردمنهاد نیز میتوانند از این اقدام شکایت کنند تا کسانی که به نادرستی مناطقی را برای مالچپاشی انتخاب کردهاند، به جرم تخریب محیط زیست تحت تعقیب قضائی قرار بگیرند. افرادی که سر دولت کلاهگذاشتهاند و گفتهاند با مالچپاشی جلوی بیابانزایی را میگیرند باید معرفی و مجازات شوند.
آخانی در پاسخ به این سؤال که سه اولویت اصلی توقف بیابانزایی در ایران چه اقداماتی هستند؟ گفت: اولویت اول جلوگیری از ادامه دخالت در نظام هیدرولوژیکی کشور است که شامل دو اقدام ممانعت از سدسازیهای بیرویه و کاهش برداشت آبهای زیرزمینی است. تا زمانی که سدسازی و برداشت آبهای زیرزمینی وجود دارد، روند شتابناک بیابانزایی در کشور تداوم خواهد داشت.
وی دومین اقدام مهم در این زمینه را کنترل چرای دامها دانست و گفت: چرای بیرویه دامها عامل بخش عمده ایجاد ریزگردها در کشور است. در مناطقی که میزان تولید ماده عالی کم است، نباید چرای دام وجود داشته بوده وسط کویر ما پر از گلههای شتر باشد. سومین اقدام مهم که باید در سطح کلان کشور انجام شود هم اصلاح الگوی زندگی مردم ایران است.
آخانی اضافه کرد: الگوی زندگی مردم ما به شدت مصرفگرا و مخرب است و نتیجه آن هم این میشود که مرتب نیاز بیشتری به استفاده از منابع طبیعی داریم و اگر این الگو اصلاح شود طبیعی است که میتوانیم در کاهش بیابانها نقش مثبتی داشته باشیم.
انتهای پیام