شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامه ضد ایرانی ارائهشده از سوی تروئیکای اروپایی، آلمان، فرانسه و انگلیس را تصویب کرد که براساس آن این شورا «از ایران میخواهد که به طور کامل با آژانس همکاری و درخواستهای آژانس را بدون تأخیر بیشتر اجابت کند، از جمله اینکه فوراً به محلهای مشخصشده از جانب آژانس دسترسی ایجاد کند.»
افشار سلیمانی، سفیر اسبق کشورمان در جمهوری آذربایجان و کارشناس مسائل بینالمللی، در گفتوگو با ایکنا، درباره اقدام ضد ایرانی سه کشور اروپایی و اهداف و دلایل چنین حرکتی و ارتباط آن با مسئله لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در مهرماه گفت: اروپاییها یک هدف بینابینی را از این اقدام دنبال میکردند. به عبارتی آنها پیشنویس این قطعنامه غیرالزامآور را تهیه کردند تا به آمریکا نشان دهند کاری علیه ایران انجام دادهاند و از این طریق آمریکا را مجاب کنند تحریمها علیه ایران را کاهش دهد یا دیگر ادامه ندهد؛ در واقع اروپاییها خواستند هم امتیازی به آمریکا دهند و همراهی خود را نشان دهند و هم دولت این کشور را ترغیب به بازگشت به برجام و کاهش تحریمها کنند.
وی ادامه داد: البته نه آمریکا به برجام برخواهد گشت نه تحریمها را کنار میگذارد، مگر اینکه توافقی انجام گیرد که ایران از بخشی از گامهای کاهش تعهدات برجامی برگردد و آمریکا هم بخشی از تحریمها را بردارد و اروپا هم میانجی این اتفاق شود. این حداقل چیزی است که اروپا دنبال میکند، اما در اتفاق افتادن آن بسیار تردید هست.
سلیمانی اظهار کرد: سیاست آمریکا این است که ایران را ایزوله کند و اروپا را کامل به سمت خود بکشد و در نهایت ایران را وادار به انجام اقداماتی مانند خروج از NPT و لغو اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی کند تا پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت برود و مسئله هستهای ایران به شرایط ماقبل برجام برگردد، اجماع و اتفاق آرای جهانی علیه ایران شکل بگیرد و تحریمها به طور کامل برقرار شود. در واقع روندی که ترامپ از ابتدای ریاست جمهوری دنبال میکرده این بوده که ایران را در اثر فشارها و تحریمها وادار به واکنشهایی کند تا بهانه لازم برای ارسال پروند ایران به شورای امنیت فراهم شود. با شرایط کنونی خروج ایران از NPT به مصلحت نیست.
سفیر اسبق ایران در جمهوری آذربایجان بیان کرد: واقعیت این است که اروپاییها تاکنون اقدام خاصی در راستای عمل به تعهدات برجامی خود نکردهاند و فقط از ایران میخواهند که به تعهدات خود در برجام عمل کند، در حالی که ایران تا قبل از کاهش تعهدات، که آن هم در چارچوب برجام بوده، کاملاً به برجام پایبند بوده که 15 گزارش آژانس مؤید آن است. طرفهای مقابل ایران در برجام کاملاً زور میگویند و متأسفانه باید گفت که سلطه ماهیت واقعی نظام بینالملل کنونی است؛ نظام بینالمللی نه تکقطبی و چندقطبی، بلکه «تک ـ چندقطبی» و آمریکا در رأس آن است و بقیه کشورها از جمله اروپاییها با وجود برخی اختلافات، با آن همراهی میکنند.
وی افزود: در این موضوع هم براساس همین رویکرد به ایران فشار میآورند تا کارهایی که آنها میخواهند انجام دهد. اینکه ایران بخواهد به این وضعیت ادامه دهد به طور طبیعی شرایط را بر او سختتر میکند، زیرا در آن وضعیت کشورهایی که تا دیروز، حداقل به لحاظ سیاسی، کنار ایران بودند و از برجام، به رغم قانعکننده نبودن، حمایت میکردند، به احتمال زیاد به سمت آمریکا خواهند رفت و اوضاع برای ایران قطعاً سختتر خواهد شد. با وضعیت وخیم اقتصادی که بر ایران حاکم است و چشمانداز مثبتی برای حل مشکلات طاقتفرسای اقتصادی و تورم فزاینده در کنار تداوم کرونا، مشاهده نمیشود که لازم است تمهیداتی از سوی مسئولان به ویژه در حوزه سیاست خارجی اندیشیده شود.
سلیمانی یادآور شد: قاعده نظام بینالملل، چه ما بپسندیم چه نپسندیم، برخاسته از قدرت و سلطه است و این باعث میشود که قدرتها صرفاً به منافع خود بیندیشند و حتی چین و روسیه علیرغم مشکلاتی که با آمریکا دارند در جاهایی به خاطر منافع خود به آمریکا باج میدهند و طرف ایران را نمیگیرند. لذا ایران باید حد وسط را انتخاب کند و با 1+5 یا 1+4 مذاکره کند.
وی با تأکید بر اینکه ترامپ نشان داده به هیچ وجه قابل اعتماد نیست، گفت: اقدامات ترامپ علیه ایران نشان میدهد که کاملاً شمشیر را از رو بسته و همه اینها مردود است، اما در مسئله توازن قدرت آنها قویترند و ادامه این مسیر برای ایران بسیار مشکل است. لذا به نظر من ایرادی نیست که ایران در این وضعیت مشکلات خود را از طریق دیپلماسی حل کند. ایستادگی و مقاومت هم حد و سقفی دارد؛ در جبهه جنگ هم زمانی فرمانده با دستور حمله و زمانی با دستور عقبنشینی امنیت و ملی منافع را حفظ میکند و وضعیت را مدیریت میکند. در نظام بینالملل حق و عدالت معنا ندارد و قاعده بازی در این نظام به ویژه پس از جنگ جهانی دوم به بعد، براساس سلطه بوده و هرکس قویتر است بیشتر زور میگوید و سهم میخواهد. لذا باید این قواعد را چه بخواهیم چه نخواهیم در نظر بگیریم.
این کارشناس مسائل بینالملل ابراز کرد: در این مدت دیدیم که اروپاییها کاری نکردند و خودشان هم اعتراف کردند که در مقابل آمریکا نمیتوانند کار مؤثری از پیش ببرند. همین الان کره جنوبی پول ایران را نمیدهد و این نشانه آن است که کشورها تحت فشار آمریکا کار چندانی برای ایران انجام نمیدهند. براین اساس باید ایران حتماً از مسیر مذاکره و دیپلماسی مشکلات خود را حل کند و ادامه مسیر فعلی منجر به وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی ایران و به تبع آن تشدید اوضاع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور میشود.
سلیمانی بیان کرد: باید عقلایی فکر کرد و منافع ملی را براساس امکانات، تهدیدها و فرصتها در نظر گرفت و تصمیم منطقی و عاقلانه اتخاذ کرد. معنای ایستادگی صرفاً به «نه» گفتن نیست بلکه ایستادگی با هدف یافتن راهی برای خروج از وضعیت فعلی است. باید براساس توان خود شرایط را مدیریت کرد و قوی شد؛ قوی شدن هم صرفاً به قدرت نظامی و موشکی نیست، بلکه این یک بعد از قدرت است و باید به طور متوازن، پایدار و همهجانبه قدرتمند شد و توسعه یابد. از طرفی دنیای امروز دنیای وابستگی متقابل و ضرورت اجتنابناپذیری است و همه کشورها از جمله آمریکا به کشورهای دیگر نیاز دارد. اما کشورهایی موفقترند که بیشتر بتوانند مواد خام را به کالا و محصول پرارزش تبدیل کنند، اما ما همچنان به نفت وابسته هستیم.
سلیمانی یادآور شد: در نهایت باز هم تأکید میکنم که اروپاییها دنبال رسیدن به یک راه حد وسط هستند و حداقل راه این است و اگر هر راه دیگری هم دنبال شود، باید از یک توافق و از این مسیر حداقلی شروع شود تا ایران مقداری از فشار خارج شود و هم آنها به برخی خواستههای خود برسند. قطعاً با تنشزدایی بیشتر از تنشزایی میتوان به منافع ملی رسید، به ویژه برای کشوری مانند ایران که فرصتها، تهدیدها، ظرفیتها و مؤلفههای قدرت کاملاً مشخصی دارد.
سفیر اسبق ایران در جمهوری آذربایجان بیان کرد: در هر حوزهای از جمله سیاست خارجی، باید از افراط و تفریط پرهیز کرد و حد وسط را انتخاب کرد که «خیر الامور اوسطها» و این بهترین روش است. البته این بدان معنا نیست که حل مشکلات اقتصادی و رفع فسادهای مالی و اقتصادی را تنها به مذاکره موکول کرد، بلکه در داخل نیز مسئولان باید اقدامات روشنی برای حل مسائل انجام دهند، اما در عین حال باید در عرصه سیاست خارجی نیز با مذاکره و دیپلماسی وارد عمل شد.
افشار سلیمانی در پاسخ به اینکه آیا مذاکره با آمریکا در وضعیت فعلی میتواند حلکننده مسائل باشد، گفت: منظور من مذاکره دوجانبه با آمریکا نیست، بلکه مذاکره در قالب 1+4 یا 1+5 است. اساساً مذاکره با آمریکا در این مقطع، که در آستانه انتخابات این کشور است و ترامپ به دلیل شکست در مدیریت بیماری کرونا و افزایش اعتراضات ضد نژادپرستی به دنبال برگ برنده است، به صلاح و نتیجهبخش نیست.
وی اظهار کرد: فعلاً تمام نظرسنجیها حکایت از شکست ترامپ دارد و لذا مذاکره با آمریکا کاملاً منتفی است، اما ایران ضمن اعلام موارد عدم پایبندی اروپا و آمریکا به برجام، باید برای گذار از این دوره، مذاکره با 1+4 یا 1+5 را آغاز کند و فعال شود و زمان را به نفع خودش بخرد. این باعث میشود که در فضای تنشزدایی، التهاب موجود در فضای فعلی کاهش پیدا کند تا انتخابات آمریکا برگزار شود.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: اگر دموکراتها برنده شوند، به این راحتی به برجام برنمیگردند و فقط نوع رفتار و تاکتیک آنها با جمهوریخواهان نسبت به ایران تفاوت دارد. حتی مشاور بایدن اخیراً گفته در صورت پیروزی در انتخابات در صورتی که ایران به تعهدات خود در برجام برگردد وارد برجام میشوند. در واقع آخر کار ایران با دموکراتها نیز در قالب 1+5 به مذاکره میرسد. بر این اساس ایران باید در وضعیت فعلی با اقدامات فعالانه و دیپلماسی زمان را مدیریت کند و فشارها را تا حدی کاهش دهد و در مجموع براساس مؤلفههای قدرت خود و کارتهای بازی که در اختیار دارد، عمل کند و حرفهایی مانند خروج از NPT دستاوردی برای ایران نخواهد داشت زیرا این آخرین برگ برنده ایران است که نباید آن را به راحتی سوزاند.
وی در پایان ابراز کرد: باید با 1+4 مذاکره کرد و به تفاهمهایی رسید تا همین روند، که اروپا به واسطه برجام تا حدی برابر آمریکا قرار گرفته، حفظ شود و این وضعیت گسسته نشود تا فضا مدیریت شود.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام