دین خصوصی با قرآن و سنت سازگار نیست / لوازم حضور دین در اجتماع
کد خبر: 3919795
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۷
حجت‌الاسلام نوبهار تشریح کرد:

دین خصوصی با قرآن و سنت سازگار نیست / لوازم حضور دین در اجتماع

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه دین خصوصی با قرآن و سنت سازگار نیست، به تبیین لوازم حضور دین در عرصه اجتماعی پرداخت و تأکید کرد: اگر دین با لوازم خود وارد عرصه اجتماعی نشود آسیب حضور آن از عدم حضورش بیشتر است.

سیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین رحیم نوبهار، شامگاه شنبه، هشتم شهریورماه، در نشست علمی «لوازم حضور دین در حوزه عمومی» از مجموعه نشست‌های چراغی دیگر که به صورت مجازی از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، گفت: در الهیات جدید، بحث قلمرو دین و رسالت اسلام از مباحث مهمی است که دیدگاه‌های مختلفی در مورد آن بیان شده است؛ از جمله دیدگاه‌هایی که دین را به تجربه امر قدسی محدود می‌دانند؛ یعنی رسالت ادیان و پیامبران، آموزش دادن شیوه‌هایی برای تجربه‌های شخصی عرفانی و معنوی است.

وی افزود: این گروه معتقدند که راه آسمان و حرکت به سمت آن همچنان باز است؛ این تصور که در آن عنصر محدودیت وجود دارد، قلمرو دین را به ساحت اخلاق هم نمی‌کشاند. در دیدگاه دیگر دین را صاحب رهیافت و دریافت در حوزه اخلاق نیز می‌دانند که این اخلاق می‌تواند فردی و اجتماعی باشد.

نوبهار تصریح کرد: برخی هم از مفهوم دین خصوصی صحبت می‌کنند، این موضوع با اینکه ابهامات زیادی دارد ولی تا حدودی هم روشن است؛ از لسان حقوق می‌توانیم آن را مسائل شخصی خصوصی بدانیم یعنی انسان می‌تواند در حوزه فردی، دیندار عمل کند.

وی افزود: برخی در ترسیم دامنه دین معتقدند دین به مفهوم اجتماع و امر اجتماعی هم کار جدی دارد؛ معتقدند که مفاهیم دینی اجتماعی هستند و پیامبران الهی، دارای دغدغه‌های دینی و اصلاح اجتماعی بوده‌اند و نابسامانی‌های اجتماعی برای آنان مسئله بوده است. مثلاً اگر تحقیر و شکنجه بنی‌اسرائیل مطرح بود موسی وظیفه داشت تا این امر اجتماعی را در برابر فرعون انجام دهد، ایضاً پیامبر(ص) و حضرت عیسی متناظر با جامعه خودشان این رسالت را داشتند.

نوبهار بیان کرد: مسئله بحث برانگیز دیگر در این زمینه، این پرسش است که اگر امر اجتماعی را از امر سیاسی جدا کنیم آیا دین به نهاد قدرت هم نظر داد؟ این پرسش به این دلیل مطرح است که در ادیان ابراهیمی اختلاف نظر است و قرائت‌هایی از دین وجود دارد که دین نباید به حوزه سیاست ورود کند؛ البته میزان تأکید جریان‌های مختلف متفاوت است.

تضاد دین خصوصی با قرآن

نوبهار تصریح کرد: اینکه صحبت از دین خصوصی و محدود به قلمرو خصوصی می‌شود، دین و قرائتی نیست که از صافی آیات قرآن بگذرد و جواز قبولی از منظر قرآن بگیرد و اگر آن را بر کل جریان و شخصیت امام حسین(ع) تطبیق دهیم باز می‌بینیم که دین خصوصی با آموزه‌های امام حسین(ع) سازگار نیست.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، بیان کرد: در دنیای مدرن ما با یکسری دوگانگی‌ها مواجه شده‌ایم که به یک معنا پایان‌ناپذیر است، فرد و جامعه؛ حوزه عمومی و حوزه خصوصی، حتی دوگانگی دولت و جامعه؛ خیر عمومی و خیر خصوصی؛ دسته‌بندی خصوصی و عمومی می‌گوید آیا کسی که در خانه دیکتاتور و بداخلاق است می‌تواند در جامعه مدیر هم باشد؟ این دسته‌بندی می‌گوید آری. ولی این دسته‌بندی چندان هم روشن نیست زیرا کسی که در یک جامعه متولد می‌شود فرهنگ و جامعه و ... بر او تأثیر زیادی دارند. مرزها غیر شفاف هستند ولی لزوما دسته‌بندی‌ها بی‌فایده نیست مثلاً در بحث امر به معروف معتقدیم که می‌توان در حیطه امر عمومی این کار را انجام دهید.

وی با طرح این سؤال که حضور دین و دینداران در حوزه عمومی چه لوازم، اصول و بهایی دارد؟ اظهار کرد: عناصری وجود دارد که اگر دینداران بخواهند در حوزه عمومی ورود کنند باید این شاخص‌ها را رعایت کنند در غیر این صورت آسیب حضور دین از عدم حضور آن در عرصه اجتماعی بیشتر است.

نوبهار اضافه کرد: اولین لازمه حضور اجتماعی دی این است که دینداران امر دینی را از غیر دینی جدا کنند؛ زیرا بسیاری از مسائل اولا و بالذات در قلمرو امر دینی قرار نمی‌گیرند؛ اینکه در کشوری مانند ایران باید تاکید بر کشاورزی باشد و یا صنعت، یا در مورد ارتباط با کشورهای همسایه که شیعه و غیر شیعه هستند، نص نداریم بنابراین نباید به هر مسئله‌ای رنگ و بوی دینی بدهیم؛ علت این تفکیک آن است که هم دین  در ساحت خود می‌ماند و هم امر عقلانی ظرفیت خود را می‌یابد.

وی اضافه کرد: لازمه دیگر حضور اجتماعی دین، ضرورت پرهیز دینداران از گفتمان سلطه‌جویانه و رویکرد برتری‌طلبانه است؛ اگر دین و دینداران بخواهند در ساحت امر اجتماعی حضور داشته باشند باید در یک گفت‌و‌گوی برابر شرکت کنند و در حیطه مفاهمه اجتماعی این مسائل را حل کنند حتی اگر این موضوع در امر قدرت باشد؛ مثلاً مسئله حکومت که عقلانی است و یا جنبه‌های عقلانی دارد نمی‌شود با یک متن دینی حل شود به خصوص اینکه در این جامعه خوانش‌های مختلف از مذهب و دین و ... وجود دارد.

دلیل شکست مسیحیت

نوبهار با بیان اینکه به نظر من یکی از دلایل شکست مسیحیت این بود که با جامعه خود از منظر برتری‌ طلبانه صحبت کرد، اظهار کرد: وحشتی که در غرب و اروپا از دین وجود دارد ناشی از عملکرد کلیسا است و همین مسئله برای ما تجربه خوبی است، و گرنه حضور دین در برخی کشورهای غربی مانند آمریکا در همین دوره کنونی هم زیاد است.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه دینداران باید بپذیرند که قدرت، ملک مشاع شهروندانی است که در یک منطقه جغرافیایی زندگی می‌کنند، تصریح کرد: یک هم‌وطن غیرمسلمان هم می‌تواند در مورد اداره جامعه نظر بدهد ولی ما خیلی ساده از این رد شده‌ایم که خلخال از پای زن یهودی بیرون آوردند و امام فرمود که اگر کسی از غم و  غصه بمیرد شایسته است؛ به زبان امروزی حق امنیت و رفاه، حق عمومی است.

وی اضافه کرد: باید اظهار تأسف کنیم از این نکته که به محض اینکه گفته می‌شود می‌توانیم از برابری شهروندی سخن بگوییم، یک عده می‌گویند پس یک غیر مسلمان هم می‌تواند رهبر جامعه اسلامی شود؛ چه کسی چنین حرفی زده است؟ ما می‌گوییم مثلاً کسی که در یک جامعه مسلمان متولد می‌شود و مسلمان نیست آیا حق ندارد که مدرسه برود و سواد بیاموزد؟ یا در بحث دیه اگر قرار باشد دیه یک غیرمسلمان کمتر باشد در این صورت ممکن است هر فردی به خودش اجازه دهد که به قتل غیرمسلمان دست بزد.

وی اضافه کرد: در خطبه‌های امام حسین(ع)، چقدر سخن از ناس و مردم است، بگذریم در جایی که امام از کار برای مؤمنان حرف می‌زند چون عمده جامعه، مسلمان بودند. امام علی(ع) وقتی دیدند که یک مسیحی گدایی می‌کند فرمود چرا او رها شده است در حالی که جوانی خود را برای خدمت به جامعه به کار گرفته است، امام در نامه‌ای به کارگزارش فرمودند که برخورد تو با کار مردم باید یکسان باشد.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه 35 نامه امام علی مربوط به کارگزاران است، افزود: ده نامه از این تعداد، نامه انتقادی به کسانی مانند شریح قاضی و ... است؛ یعنی 30 درصد نامه‌های امام به کارگزارانش، فقط سرزنش تخلفات اقتصادی آنان است. حال گوینده‌ای در جمهوری اسلامی می‌گوید که فساد در نظام اسلامی امری طبیعی است و در حکومت امام علی(ع) هم بوده است؛ در صورتی که امام به بهانه مصلحت، سازش‌کاری نکرد و 35 درصد نامه‌هایش سرزنش نسبت به کارگزاران است.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه عدم سوء استفاده ابزاری از دین از دیگر لوازم حضور دین در عرصه اجتماعی است، اظهار کرد: اگر دینداران می‌خواهند در حوزه عمومی حضور داشته باشند؛ باید از آموزه‌های دینی برای خیر عمومی و گسترش فضیلت‌های اجتماعی و انسانی مانند ایثار و ... استفاده کنند ولی با کمال تأسف سوء استفاده‌ها افزون از شمار است؛ لذا دینداران باید آورده‌های  دین را در عرصه اجتماعی به مردم بگویند و  نشان دهند.

نوبهار بیان کرد: وقتی آموزه‌های حسینی را مرور کرده و آن را به آموزه‌های علوی و نبوی منضم می‌کنیم شواهد زیادی هست که اگر آنان می‌خواستند وارد امر ساحت اجتماعی شوند دین را لرزان و ضعیف وارد عرصه اجتماعی نمی‌کردند و با این شاخصه‌های گفته شده وارد امر اجتماعی می‌شدند.

وی افزود: شیعه در امامت، معتقد به مسئله نصب است؛ ولی وقتی ائمه به ساحت امر اجتماعی می‌آمدند به مسئله نصبشان احتجاج نکرده‌اند؛ امام حسین(ع) در قامت یک انسان عادی و در گفت‌وگوی برابر از شایستگی‌های خود سخن گفته‌ و وارد امر اجتماعی شده‌اند و این متفاوت از آن است که کسی بر اساس یک نصب، افکار عمومی را نادیده بگیرد.

نوبهار با بیان اینکه گاهی ما مسلمین بر کرسی خدا می‌نشینیم و داوری که خدا باید بکند می‌کنیم، افزود: این در حالی است که امام حسین(ع) دست کم در دو جا بیعت خود را از اصحاب بر داشتند و برای مردم وظیفه‌ تراشی نکردند و حق مردم را به وظیفه تبدیل نکردند. امام وقتی خبر مرگ مسلم را آوردند و در شب عاشورا، بیعت را برداشت؛ لذا اینکه بگوییم انتخابات وظیفه است جابجایی بزرگی است ضمن اینکه رأیی که ما با تبلیغات و روردبایستی بگیریم درست نیست.

دغدغه اجتماعی امام حسین(ع)

وی تأکید کرد: امام نیامده به ما فقط درس آزادگی درونی بدهد، بلکه دغدغه امام این است که چرا حکومت اموی، مردم را عبید و بنده و برده خود کرده است؛ البته امام نمی‌خواستند کسی بدون رضایت در جمع یارانش باشد و امام به کرامت انسان‌ها و آزادی انتخاب مردم ارزش دادند.

نوبهار با بیان اینکه قرن‌هاست که ما بر جنبه شرابخواری و قماربازی یزید تأکید می‌کنیم و رسالت امام را مقابله این مسئله می‌دانیم، تصریح کرد: یکی دو قرن دیگر نیاز داریم تا درد و دغدغه‌های امام حسین(ع) را بهتر درک کنیم، زیرا دغدغه امام صرفاً این نبود که چرا یزید قمارباز و شرابخوار است؛ امام دغدغه عموم مردم را داشت و اینکه چرا مردم حق انتخاب ندارند و آزادی آنان سلب شده است.

انتهای پیام
captcha