اذن الهی؛ پایه قداست دفاع در مقابل دشمن
کد خبر: 3924236
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۵
جهاد در قرآن / 1

اذن الهی؛ پایه قداست دفاع در مقابل دشمن

آیه 39 سوره مبارکه «حج» به مؤمنان مظلوم و ستمدیده از سوی کفار برای دفاع اذن الهی است و از طرف دیگر وعده داده که نصرت و امداد الهی نیز شامل آنها می‌شود؛ از این منظر دفاع امری است که به واسطه دستور الهی قدسیت و ارزش ذاتی دارد.

امروز، 31 شهریورماه، آغاز هفته‌ «دفاع مقدس» است؛ هفته‌ای که یادآور رشادت‌ها، دلاوری‌ها و ایثارگری‌های ملت ایران است که با دست خالی و در حالی که انقلاب نوپای خود را تازه به ثمر رسانده بودند، در مقابل جبهه‌ جهانی مستکبران شرق و غرب قرار گرفتند که صدام را به عنوان نوک پیکان این نبرد نابرابر انتخاب کرده بود و چه امری مقدس‌تر از دفاع از شرف، عزت، وطن و ارزش‌های دینی، ملی و تاریخی یک ملت. به همین دلیل اجماع قلبی و ذهنی در جامعه درباره مقدس بودن این نبرد هشت ساله شکل گرفته است.

در قرآن کریم نیز در مورد دفاع و جهاد آیات متعددی بیان شده است که از ابعاد مختلف به این موضوع پرداخته‌اند که یکی از این ابعاد ارزشمندی یا به تعبیر دیگر قداست امر دفاع در مقابل هجوم دشمن است.

قرآن در آیه 39 سوره مبارکه «حج» در این باره می‌فرماید: «أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلونَ بِأَنَّهُم ظُلِموا وَإِنَّ اللَّهَ عَلى نَصرِهِم لَقَدير؛ به آنها که جنگ بر آنان تحمیل شده اجازه قتال داده شد. چرا که مورد ستم قرار گرفته‌اند و خدا بر یاری آنها تواناست».

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان درباره این آیه چنین بیان می‌‌کند: «از ظاهر سياق بر مى‌آيد كه مراد از جمله (اذن) فرمان به اذن باشد، نه اينكه بخواهد از اذن سابق خبر دهد. ديگر اينكه از جمله (للذين يقاتلون) بر مى‌آيد كه مراد از اين اذن، اذن به قتال است، و به همين جهت نفرمود: (اذن للذين آمنوا) بلكه فرمود: (اذن للذين يقاتلون) پس اين كه تعبير را عوض كرد، و فرمود: (للذين يقاتلون)، خود دليل بر اين است كه به چه كارى اجازه داده شده‌اند.

قرائتى كه در ميان همه مسلمين دائر است اين است كه جمله (يقاتلون) را به فتح «تاء» و به صيغه مجهول مى‌خوانند، كه معنايش (كسانى كه مورد كشتار مشركين واقع مى‌شوند) است (يعنى كسانى كه مشركين ايشان را مى‌كشند) و فلسفه اين اجازه هم همين است كه مشركين آغاز به اين عمل كردند، و اصولا خواستار جنگ و نزاعند.

حرف (باء) در جمله (بانهم ظلموا) براى سببيت است، و همين خود علت اذن را مى‌فهماند و مى‌رساند اگر مسلمانان را اجازه قتال داديم، به خاطر همين است كه به آنها ستم مى‌شد، و اما اينكه چگونه ستم مى‌شد جمله (الذين اخرجوا من ديارهم بغير حق...، آیه 40) آن را تفسير مى‌كند. اما اينكه فاعل اين اذن را - كه چه كسى اجازه داده - ذكر نكرد (و نفرمود: خدا اجازه داد؟) به منظور تعظيم و بزرگداشت خدا بوده، نظير جمله (و ان اللّه على نصرهم لقدير) كه قدرت بر يارى را خاطرنشان كرده، نمى‌گويد كه خدا ايشان را يارى مى‌كند، تا به اين وسيله اشاره به اين نكته كرده باشد كه او اينقدر بزرگ است كه هيچ اعتنايى به اين موضوع ندارد، و برايش حائز هيچ اهميتى نيست، چون براى كسى كه بر هر چيز قادر است مشكلى نيست كه دوستان خود را يارى كند.»

بر این مبنا قرآن کریم دفاع از خود را در برابر ستم دشمن امر مشروع و اذن‌ داده‌شده از سوی پروردگار قلمداد می‌کند و عاملان به این دستور الهی در حقیقت عملی قدسی را رقم زده‌اند.

آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه در این باره آورده است: «در بعضی از روايات مى‌خوانيم هنگامى كه مسلمانان در مكه بودند مشركان پيوسته آنها را آزار مى‌دادند، و مرتبا مسلمانان كتك‌خورده با سرهاى شكسته خدمت پيامبر(ص) مى‌رسيدند و شكايت مى‌كردند (و تقاضاى اذن جهاد داشتند) اما پيامبر(ص) بـه آنها مى‌فرمود: صبر كنيد، هنوز دستور جهاد به من داده نـشـده تـا اينكه هجرت شروع شد و مسلمين از مكه به مدينه آمدند، خداوند آيه فوق را كـه متضمن اذن جهاد اسـت نازل كرد و اين نخستين آيه‌اى است كه درباره جهاد نازل شده.

گرچه در میان مفسران در اينكه اين آيه آغاز دستور جهاد بوده باشد گفت‌وگوست؛ بعضی آن را نخستين آيه جهاد مى‌دانند در حالى كه بعضى ديگر آيه «قاتلوا فى سبيل الله الذين يقاتلونكم ...» (بقره، 190) را نخستين آيه مى‌دانند و بعضى ديگر آیه «ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم ...» (توبه، 111) را نخستين مى‌شمرند. ولى لحن آيه، تناسب بيشترى براى اين موضوع دارد، چرا كه تعبير (اذن) صريحا در آن آمده و در آن دو آيه ديگر نيامده است و به عبارت ديگر تعبير اين آيه منحصر به فرد است.

به هر حال با توجه به آنچه در آخرين آيات گذشته ذكر شد كه خداوند وعده دفاع از مؤمنان را داده، پيوند آيات مورد بحث با آن روشن مى‌شود.

در اين آيات نخست مى‌گويد: (خداوند به كسانى كه جنگ از طرف دشمنان بر آنها تحميل شـده اجازه جهاد داده است، چرا كه آنها مورد ستم قرار گرفته‌اند؛ اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا).

سپس اين اجازه را با وعده پيروزى از سوى خداوند قادر متعال تكميل كرده مى‌فرمايد: (و خدا قدرت بر يارى كردن آنها دارد؛ و ان الله على نصرهم لقدير).

اين عبارت كه متضمن وعده كمك الهى است؛ تعبير به «توانایى خدا» ممكن است اشاره به اين نكته باشد كه اين قدرت الهى وقتى به يارى شما مى‌آيد كه خود نيز به مقدار توانایی‌تان كسب قدرت و آمادگى دفاع كنيد تا گمان نكنند كه آنها مى‌توانند در خانه‌هاى خود بنشينند و منتظر يارى پروردگار باشند.

به تعبير ديگر شما بايد آنچه در توان داريد در اين عالم اسباب به كار گيريد و در آنجا كه قدرت شما پايان مى‌گيرد در انتظار يارى خدا باشيد و اين همان برنامه‌اى بـود كه پيامبر اسلام (ص) در تمام مبارزاتش به كار مى‌گرفت و پيروز مى‌شد.»

در دفاع مقدس نیز ملت ایران همه توان و نیروی خود را با وجود تمام کمبودها، فشارها و تحریم‌ها به کار گرفت و زن و مرد و پیر و جوان به هر نحو ممکن در جلو و پشت جبهه به صف شدند و نگذاشتند دشمن بعثی حتی یک وجب از این خاک را اشغال کند و اینگونه بود که یاری و نصرت الهی نیز به کمک آمد و با وجود تمام سختی‌ها و مشکلات ملت ایران سرافراز از این نبرد خارج شد و عاقبت صدام نیز بر همگان روشن شد.

لذا از این آیه می‌توان این نکات را برداشت کرد:

ـ مظلومان، مجازند با دشمنان خود جهاد كنند.

ـ نصرت خدا، بعد از به پاخاستن و حركت ماست.

ـ حق بر باطل پيروز است.

ـ امداد الهى، تنها جنبه‌ نظامى ندارد.

ـ نصرت الهى حتمى است.

ـ امداد و يارى خداوند نسبت به مؤمنان گسترده است. (تفسیر نور، حجت‌الاسلام والمسلمین قرائتی)

بر این مبنا در عین حال که می‌توان سیاست‌ها، روش‌ها، تاکتیک‌ها و عملیات‌های انجام گرفته در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی را تحلیل و نقد عالمانه و منصفانه کرد، نباید مقدس بودن ماهیت دفاع و مقاومت در مقابل دشمن را زیر سؤال برد.

انتهای پیام
captcha