کد خبر: 3927070
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۴
یادداشت /

انتساب کرونا به گناهان جامعه؛ گزاره‌ای خطرناک‌تر از تهاجم فرهنگی

اگر این سخن را بپذیریم که «کرونا نتیجه گناهان ماست»، در درجه اول باورمندان و گویندگان چنین گزاره‌ای باید مسئولیت خود را در برابر تقصیرها و کوتاهی‌های خود درباره وضعیت فرهنگی و اخلاقی جامعه بپذیرند، نه اینکه جامعه را مخاطب قرار دهند و مسئولیت اصلی را بر دوش آن بگذارند؛ در واقع به جرئت می‌توان گفت که تأثیر سوء این سخنان بر باورهای دینی و اعتقادی جامعه از هر نوع تهاجم فرهنگی دشمن خطرناک‌تر و بدتر است.

ویروس کرونا

حجت‌الاسلام والمسلمین کاظم صدیقی چهارشنبه شب گذشته در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) و در جمع عزاداران حسینی گفت: باورم این است که این کرونا، بلای خدا و نتیجه گناهان خود ماست. از این رو در این روزها و شب‌ها باید به این فکر کنیم چه کرده‌ایم که حرم امام حسین(ع) در ایام اربعین به روی ما بسته شده است؟

نسبت دادن سیل، زلزله و بیماری همه‌گیر به گناهان جامعه حرف جدیدی نیست و ریشه تاریخی دارد، اما سؤال این است که بیان‌کننده چنین سخنی چرا جامعه را مسئول چنین اتفاقاتی قلمداد می‌کند و چگونه به این نتیجه رسیده که یک بیماری فراگیر جهانی، که نقطه‌ای از جهان از آسیب آن مصون نمانده، محصول گناهان جامعه بوده است؟

چرا خود را مسئول نمی‌دانید؟

چرا هیچ گاه این افراد در صورت صحت چنین ادعایی، حتی بخشی از مسئولیت چنین بلاهایی را به عملکرد، رفتار و کوتاهی‌های خود نسبت نمی‌دهند و از درگاه خداوند و ملت عذرخواهی نمی‌کنند.

در واقع اگر نسبت گناهان جامعه و بلای کرونا را قبول کنیم، اتفاقاً این متولیان فرهنگی، دینی و تربیتی جامعه، از جمله همین خطیب محترم، هستند که بیش از همه باید خود را مسئول چنین جامعه پرگناه و فسادی بدانند. اتفاقاً همین دسته از افراد باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا با وجود بودجه‌های کلانی که به مجموعه‌ها و نهادهای فرهنگی برای ترویج فرهنگ دینی در جامعه داده می‌شود، خروجی آن باید یک جامعه آلوده به گناه باشد که خداوند عذاب کرونا را بر آن نازل کند.

الزامات باور واقعی به «کرونا نتیجه گناهان ماست»

به نظر می‌رسد اگر حقیقتاً باور ایشان و امثال ایشان این است که «کرونا، بلای خدا و نتیجه گناهان خود ماست» پس در درجه اول بهتر است خود به وادی تفکر درآیند و کمی از حجم سخنرانی‌ها، نشست‌ها و مباحث سیاسی و جناحی کاسته و به این بیندیشند که به عنوان یکی از هزاران نفر از مسئولان مربوط به اخلاق و فرهنگ جامعه چه خطاها، تقصیرها و قصورهایی کرده‌اند که نه تنها جامعه به سمت تعالی قدم برنداشته، بلکه حرکتی پرشتاب در مسیر گناه و آلودگی داشته است. اگر چنین اتفاقی افتاد، آنگاه می‌توان باور کرد که خطیب محترم به سخن خود باور حقیقی دارد.

در واقع سخنانی از این دست که اتفاقاً مبنای مشخصی ندارند و بیشتر ناشی از برداشت‌های کاملاً شخصی و ذوقی از دین است، به ویژه در زمان کنونی خطری بزرگ‌تر از هر نوع تهاجم فرهنگی دشمنان است و متأسفانه از سوی کسانی بیان می‌شود که لباس دین بر تن دارند و در جامعه به منزله چهره‌ای دینی و اخلاقی شناخته شده‌ا‌ند؛ زیرا با این سخنان چهره‌ای ظالمانه و غیرعادلانه از دین و خدا به تصویر می‌کشند که براساس آن خوبی‌ها، نیکی‌ها و اقدامات خیر بخش‌های گسترده جامعه در مقابل گناهان و مفاسد اقشاری از جامعه هیچ بوده و خشک و تر مستوجب این عذاب الهی می‌شوند.

امروز که کادر بهداشت و درمان ایثارگرانه در خط مقدم مبارزه با کرونا قرار دارد و بخشی از آنها در مسیر این مبارزه جان خود را از دست داده‌اند، با شنیدن چنین سخنانی چه نگاهی به دین و فداکاری برای سایر هموطنان پیدا می‌کنند. البته منظور آن نیست که هر کسی این سخنان را بشنود از دین و خدا روی‌گردان خواهد شد، بلکه سخن اصلی آن است که گویندگان و خطبا باید متوجه مسئولیت جایگاه خود و تأثیر احتمالی سخنانشان بر مخاطبان، به ویژه نسل جوان، که در معرض شبهه‌ها و تحریف فراوان رسانه‌‌های معاند و ضد دین از باورهای دینی هستند، باشند.

مهدی مخبری

انتهای پیام
captcha