به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مریم برادران که با کتاب «ر» در بخش مستندنگاری نهمین جایزه ادبی جلال آل احمد برگزیده شده بود، آثار فراوانی در حوزه زندگینامه مستند از شهدا در کارنامه دارد. کتاب «نا» اثر جدیدی از وی است که به زندگی شهید محمدباقر صدر پرداخته است. مریم برادران؛ نویسنده و پژوهشگر، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره کتاب «نا» گفت: این کتاب زندگینامه مستندی از علامه محمدباقر صدر است که در شانزده بخش به نگارش درآمده و در قالبی داستانی ابعاد گوناگون زندگی محمدباقر صدر را روایت کرده است.
وی در ادامه با اشاره به تمایز این کتاب با آثار دیگر مانند «شرح صدر» افزود: کتاب «شرح صدر» نیز مربوط به زندگی شهید محمدباقر صدر است و از سوی یکی از شاگردان ایشان، به نام شیخ محمدرضا نعمانی، به نگارش درآمده و ارزش کتاب «شرح صدر» به همین است که نویسنده از نزدیک با شخصیت شهید صدر آشنا بوده است. اما کار من براساس مطالعه مستندات در حد امکان جامع است که با کمک کارشناسان پژوهشگاه شهید صدر و تأیید خانواده، سندیت آنها محرز شد.
برادران ادامه داد: پژوهشگاه شهید صدر، منابع مورد نیاز را در اختیارم گذاشت و به همین دلیل از نظر دسترسی به منابع مشکلی نداشتم اما برخی کتابها ترجمه نشده بود. به عنوان مثال کتاب عربی چهار جلدی «السیره و المسیره فی حقایق و وثاق» نوشته ابوزید عاملی را ترجمه و استفاده کردم که به عنوان یکی از مهمترین منابع کتاب «نا» است. البته با فاطمه خانم صدر، همسر گرامی محمدباقر صدر نیز مکالماتی داشتم و همه اینها باعث شد این اثر شکل بگیرد.
وی تصریح کرد: این کتاب، نگاه جامع در حد مقدوری به زندگی شهید صدر است و در آن سعی کردم به جوانب گوناگون زندگی او از جمله ارتباط خانوادگی نیز بپردازم که شاید در سایر کتابها به این صورت مورد توجه قرار نگرفته باشد.
این نویسنده افزود: این اثر را طوری نوشتم که به ویژه جوانان و دانشجویان بتواند از آن بهرهمند شود. انشاءالله سایر افراد در حوزه عمومی نیز میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
نویسنده کتاب «ر» در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه زندگی شهید صدر چه نکات برجسته و بارزی داشت که توجه شما را جلب کرد، گفت: زندگی شهید صدر در همه موارد برجسته و درسآموز است. در واقع او عالمی است که همه انسانها برایش مهم هستند؛ امت اسلامی، شاگردانش، استادش و هر بشری که بنده خداست. با اینکه شاید مهمترین هدفش مطالعه، علمآموزی و نظریه پردازی بوده و فعالیتهای بسیاری حتی در حوزه سیاست داشته، اما توجه لطیف به خانواده را از زندگیاش حذف نکرده است. او مرد مهربان جامعی است که به همه مسائل توجه میکرده و البته خانواده همراهی نیز داشته است.
وی ادامه داد: فارغ از اینکه این شخص با چه رویکردی زندگی کرده و به عنوان یک عالم دینی یا حتی سیاسی شناخته میشود، من او را یک متفکر بهتماممعنا یافتم. کسی که تمام زندگیاش را وقف مطالعه کرد و بیش از مطالعه تفکر کرده است. یکی از خاطراتی که بسیار درخشان است و در پشت جلد کتاب نیز آمده، دقیقاً به همین مسئله اشاره دارد که؛ یکی از شاگردانش از او سوال میکند، اگر کسی از شما بپرسد محمدباقر صدر چگونه محمدباقر صدر شد، چه میگویید؟ تأکید شهید صدر بر این است که من همیشه با کتاب زندگی کردهام و بیش از این، تفکر کردهام. مسئلهای که در جامعه ما و حتی جامعه علمی ما، بسیار مغفول مانده است.
برادران افزود: شهید صدر همواره به شاگردانش تأکید میکرد که تفکر باعث نوآوری خواهد شد. از این رو این بُعد از شخصیت شهید صدر بسیار برجسته و درخشان، بیزمان و بیمکان، فرازمانی و فرامکانی است و باید توجه ویژهای به آن داشت.
وی در پاسخ به اینکه آیا پیش از نگارش کتاب، درباره شخصیت شهید صدر، پیشزمینه ذهنی داشتید که پس از نگارش اثر تغییر کند، بیان کرد: من هم مانند بسیاری، او را به عنوان عالمی میشناختم که به همراه خواهرش بنت الهدی به شهادت رسید و درباره شهرت دو اثر «فلسفتنا» و «اقتصادنا» نیز شنیده بودم و همینطور تصویری که در ذهنم داشتم مربوط به عکسی بود که در حال نوشتن است؛ بنابراین پیش از نگارش اثر، شناختم محدود بود.
این نویسنده درباره خواهر شهید صدر نیز گفت: درباره خواهر شهید صدر نیز در این کتاب آمده است، زیرا مکمل هم بودند و نمیشد به زندگی ایشان توجهی نکرد. من در این اثر تلاش کردم اطلاعات مفید، منسجم و نسبتاً جامعی نسبت به اعضای خانواده بیابم و بنویسم تا تصویر واضح و واقعی از وی ارائه شود و اغراقی در میان نباشد. چون شکر خدا برای اعضای خانواده صدر نیز بسیار مهم بود که نسبت به این دو شخصیت، غلوی صورت نگیرد و هر آنچه ارائه میشود واقعی باشد و نگران بودند، چون متأسفانه درباره چنین افرادی این اشتباهات صورت میگیرد.
وی در ادامه درباره وضعیت کتابهای ژانر خاطره، بیوگرافی و زندگینامه در کشورمان گفت: من اطلاعات کاملی در این زمینه ندارم اما یکی از دغدغهها و علاقهمندیهای خودم زندگینامهنویسی و زندگینامهخوانی است. معتقدم این آثار، گنجینهای از یک سابقه تاریخی و سرمایه ملی است و متأسفانه در کشورمان توجه چندانی به آن نمیشود. وقتی درباره آدمها و شخصیتهای خاص، به ویژه درباره آدمهای متفکر، نوشته میشود آنوقت میتوان درباره آنها حرف زد. در واقع تا از آنها نوشته نشود و در حافظههای تاریخی صرفاً شفاهی بمانند، قابل گفتوگو و نقادی نخواهند بود؛ باید از بزرگان و نخبگان و اندیشمندان نوشت. این کار هم ثبت بخشی از تاریخ است، هم تجربه زیستهای است که درسآموز خواهد شد و بستری برای نقد و بررسی موشکافانه آثار ایشان فراهم میکند.
برادران ادامه داد: یکی از مشکلاتی که ما در زندگینامهنویسی شخصیتهای بزرگ داریم، این است که این افراد یا بازماندگانشان بسیاری از مسائل را مطرح نمیکنند، فقط به این دلیل که ریا نشود. در صورتی که به این مسئله توجه ندارند که تجربههای زیستی و اندیشهای آنها میتواند برای یک جامعه مفید و مؤثر باشد و باید آن را سخاوتمندانهتر در اختیار دیگران قرار دهند. به نظرم دیگر زمان این بزرگواریها گذشته و باید گفتوگوهای شفاف آغاز شود. ما بزرگان زیادی داریم که گنجینهاند اما حاضر به گفتوگو نیستند. زندگینامه خودنوشت هم در جامعه ما بسیار کمرنگ است در حالی که هر آنچه از این ژانر در کشورمان نوشته شده موردتوجه مخاطبان قرار گرفته و جزو آثار پرفروش بوده است.
وی یادآور شد: نگارش زندگینامه و تجربههای زیستی در میان همه افراد و طبقات و حتی سیاستمداران کشورمان دیده نمیشود، در حالی که این رخداد میتواند تجربههایی برای آیندگان به ارمغان بیاورد. همین امر باعث شده کتابخانه منِنوعی، مملو از زندگینامههای شخصیتهای خارجی باشد. زیرا ما هنوز نوشتن را جدی نگرفتهایم و باور نداریم نوشتن بخش مهمی در تمدنسازی است و در واقع از نوشتن زندگینامه و توضیح خودمان گریزان و نگرانیم.