محمد الله اکبری، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیه در گفتوگو با ایکنا، درباره شرایط و اوضاع فرهنگی و اجتماعی دوران حیات امام حسن عسکری (ع) اظهار کرد: برای اینکه بخواهیم درباره اوضاع اجتماعی فرهنگی عصر امام حسن عسکری(ع) صحبت کنیم، اولاً نیاز داریم یک مقدار حداقلی درباره وضع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کمی قبلتر یعنی زمان پدر ایشان را بدانیم تا زمینه بحث فراهم شود، چرا که زمانه در دوران حیات امام حسن عسکری(ع) تفاوت چندانی با دوران حیات امام هادی(ع) نداشته است.
اکبری ادامه داد: اگر نگاهی به وضع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی حیات ائمه(ع) (از امام جواد(ع) تا غیبت) بیندازیم، از ابتدای حکومت عباسی تا حدود ۲۳۲ هجری یک تفکری بر دستگاه خلافت عباسی حاکم است که بیشتر عقلگراست. منظور از این سخن این نیست در دوران حکومت عباسی نقلگراها وجود نداشتهاند و یا تعقیب شوند. هر دوی این گروهها هستند، اما تفکر عقلگرایی در دستگاه خلافت غلبه دارد. طی سالهای ۱۹۸ تا ۲۱۸ که نوبت به خلافت مأمون میرسد، تفکر عقلگرایی خیلی مطرح میشود و فضای قلمروی عباسی تفکر عقلگرایی میشود. مأمون به این موضوع دامن میزند و نقلگراها را از مناصب عزل میکند و عقلگراها را سر کار میآورد؛ قضات، استانداران، والیان و ... را از میان عقل گرایان انتخاب میکند. این مسئله از سال ۲۰۰ تا ۲۱۸ که مامون از دنیا میرود ادامه مییابد.
وی افزود: از حدود سال ۲۱۰ یک مسئلهای کلامی در قلمرو خلافت طرح میشود که اصطلاحاً به آن «محنت القرآن» گفته میشود. این اصطلاح از این جهت است که نزد عقلگرایان مسئلهای طرح میشود مبنی بر اینکه کلام خداوند قدیم است همانطور که وجود او قدیم است؟ یا نه، هر زمان خداوند بخواهد حرفی بزند، کلام همان زمان ایجاد میشود و اصطلاحاً حادث است؟ حادث یا قدیم بودن کلام خدا، معرکه آرا بین عقلگرایان و نقلگرایان میشود، اما خود مأمون و دستگاه خلافت به این سمت میروند که بگویند کلام خدا حادث است و نقلگرایان تأکید دارند کلام خدا قدیم است. در این زمان یک چالش علمی ـ عقیدتی به وجود میآید و برخی از افرادی که حادث بودن قرآن را قبول ندارند از مناصب عزل شده و آنهایی نصب میشوند که حادث بودن کلام خدا را قبول دارند. نزدیک به ۲۲ سال و تا سال ۲۳۲ که متوکل روی کار میآید این چالش ادامه داشته است.
ممنوعیت مباحثه درباره حادث یا قدیم بودن قرآن در زمان متوکل
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) گفت: متوکل که روی کار میآید، یک بخشنامه حکومتی صادر میکند که محتوای آن این است که هر گونه بحث، تدریس، نوشته و مناظره درباره حادث یا قدیم بودن قرآن و کلام خدا ممنوع است و به این چالش فکری، عملی و عقیدتی خاتمه میدهد و این کار ممنوع میشود. از این زمان به بعد تفکر عقلگرایی دستگاه خلافت به طور عموم و غلبه عقل گرایان از زمان مأمون به طور خاص، تغییر جهتی میدهد و از این زمان به بعد بازار نقلگرایی داغ میشود. متوکل عقلگراها را از مناصب عزل میکند و والیان و استانداران و قاضیانی که همراه با تفکر خلیفهاند، نصب میشوند. از این زمان به بعد هم تفکر خلیفه و هم فضای فکری دستگاه خلافت و جامعه علمی، فرهنگی و اجتماعی تغییر پیدا میکند و نقلگرایان غلبه پیدا میکنند و عقلگرایان کنار زده میشوند. در این دوران، امامت امام هادی(ع) را داریم. ایشان از سال ۲۲۰ که پدر بزرگوارشان به شهادت میرسند به امامت میرسند تا حدود سال ۲۵۵ که به شهادت میرسند. دوران امامت ایشان در حدود ۳۴ سال دوام دارد که نیمی از این سالها در مدینه و مابقی را در سامرا حضور داشتند. گروهی نظامی ایشان را تحت الحفظ به سامرا میبرند و تا پایان عمر ساکن سامرا بودهاند.
وی افزود: امام هادی(ع) در هر دو دوره وفور و غلبه عقلگرایی مأمونی و دوره رواج نقلگرایی زمان متوکل زیسته است. این چالش علمی، سیاسی، فرهنگی و عقیدتی که به پا شد، شیعیان مانده بودند کدام سمت و سو را بگیرند، بگویند قرآن و کلام خدا حادث است یا قدیم؟ اوج این مسئله در زمان امامت امام هادی(ع) بوده است و تا بعد از مأمون هم تا ۱۲ سال ادامه دارد. امام برای عبور از این بحران فکری تدبیری میاندیشند تا با این مسئله و خطراتی که جان شیعیان را تهدید میکرده مقالبه کنند، چرا که اگر کسی در دوران مأمون اظهار عقیده میکرد که قرآن قدیم است نه حادث، تحت تعقیب حکومت قرار میگرفت و در دوران متوکل این رخداد برعکس بود به ویژه که متوکل کلاً بحث درباره این موضوع را ممنوع کرده بود. تدبیری که امام هادی(ع) اندیشید این بود که شیعیان در این مورد با کسی ابداً وارد بحث نشوند. این تدبیر سبب شد که جمعیت شیعه از این چالش علمی، فکری، فرهنگی و سیاسی در امان بماند.
ادامه تدبیر امام هادی(ع) در دوره امام یازدهم
اکبری ادامه داد: وقتی به دوران امام حسن عسکری(ع) میرسیم، اگر چه که متوکل از دنیا رفته و حضور فیزیکی ندارد، اما هنوز تفکر او در جامعه حاکم است و غلبه دارد. آن تدبیری که امام هادی(ع) برای نجات شیعیان اندیشیده بود، فرزند ایشان هم همان تدبیر و سیاست پدر را ادامه دادند. دوران امامت امام عسکری(ع) بسیار کوتاه و در حدود ۶ سال است و به دلیل شرایط سخت نظامی، ارتباط زیادی با جامعه ندارند، البته در این شرایط باز هم ارتباطات وجود داشته، اما زمان کمی ایشان امام شیعیان بودند. یکی از تدابیر و سیاستهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی امام حسن عسکری(ع) که در همه قالبها جای میگیرد، استمرار همان تدبیر پدرشان است که به شیعیان توصیه دارند کسی وارد این مناظرات نشود و درگیر این صحبتها نشوند تا تحت تعقیب قرار نگیرند.
وی اظهار کرد: امام حسن عسکری(ع) از سویی ساکن سامرا هستند و منزلی دارند و همان منزل پدر است، اما سامرا شهری است که برای سکونت نظامیان ساخته شده و اگر افراد دیگری در این شهر هستند، برای شغلهای دیگر و ارائه خدمات به آنجا آمدهاند. مردمان دیگر برای این مشاغل آمده و عمده ساکنان این شهر نظامیان و اغلب ترک زبان بودهاند و بسیاری از آنها در نوجوانی و جوانی برده بوده و برای دستگاه خلافت عباسی خریده شده بودند. حضرت در چنین شهری زندگی میکرد و از آنجایی که امام شیعیان و یکی از بزرگان علوی است و پیروانی دارد، طبیعی است که حکومت به سختی ایشان را زیر نظر داشته باشد و حتی در کنار نزدیکان و کنیزان امام جاسوس گذاشته بود و خود ایشان هم از این مسئله باخبر بودند و همه رفت و آمدهای امام را کنترل میکنند و حتی آمار مراجعه کنندگان را دارند.
اکبری ادامه داد: برخی شیعیان از دوردستها نزد امام میآمدند و سؤال داشتند، اما گماردههای دستگاه خلافت و کنترل رفت و آمدهای منزل امام به حدی زیاد بود که امام توصیه میکردند که اگر کسی از جایی آمده و سؤالی و یا نذوراتی دارد به منزل ایشان مراجعه نکند. گاهی حتی جاسوسان حکومت به همین بهانهها به منزل حضرت وارد میشدند. معمولاً امام در منزل پذیرای افراد نبود و در خود سامرا یک وکیلی تعیین کرده بودند و شیعیان به ایشان مراجعه میکردند. ایشان در این دوران که شرایط سختتر هم شده تدبیر پدر را در پیش گرفته بودند. یک وکیل در سامرا و در بغداد نیز سه تا چهار وکیل تعیین کرده بودند و شیعیان از همهجا به این افراد مراجعه میکردند و این وکلا سؤالات سوال کنندگان را دریافت میکردند و از طریق پیکی مطمئن به دست امام میرساندند و پاسخها را از این طریق دریافت میکردند.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی (ص) افزود: امام حسن عسکری(ع) در چنین وضع و در آن خفقان و گرفتاری در مدت کوتاهی که امامت را عهدهدار بودند، شعیان را از اینکه در معرض تعقیب حکومت قرار گیرند، حفظ کردند. شیعیان در استانهای مختلفی همچون ری، همدان، کوفه، بصره و حجاز زندگی میکردند و همه اینان در صورت مسئلهای به وکلای امام در همین شهرها مراجعه میکردند. حتی نمایندگان این وکلا هم ماموریت داشتند که مستقیماً به منزل امام مراجعه نکنند و امام با نمایندگان در دوردست ارتباط داشتند. این تدابیر نوعی تدبیر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای حفاظت از شیعیان و حفظ ارتباطات بین امام و پیروان ایشان بوده است، چرا که منزل حضرت تحت نظر کامل بود. بارها در زمانهای مختلف مأموران حکومتی در پوششهای شیعیان حتی همراه با وجوهاتی قصد رفتن به منزل امام را داشتند تا بتوانند رابط امام را کشف کنند و به حکومت گزارش بدهند. چندین گزارشهایی در دوران حیات پدر امام حسن عسکری(ع) به دلیل طولانیتر بودن عمر بابرکت ایشان بوده است. جاسوسها در این قالبها به منزل و شبکه وکالت امام(ع) رخنه میکردند.
ضرورت تبیین جایگاه ائمه(ع)
اکبری در ادامه درباره آنچه که وظیفه امروز ماست در تبیین جایگاه ائمه(ع) اظهار کرد: آنچه که وظیفه ماست در حیطه پرداختن به زندگی ائمه(ع) و به تعبیر امروزی کشف سبک زندگی حضرات است. اینکه امام با مردم، خانواده خود چگونه ارتباط دارد و آیا اگر گفتوگویی با دشمن داشته، چگونه عمل میکرده است. ما عقیده داریم پیامبر(ص) الگوی ماست و ائمه(ع) هم مانند پیامبر(ص) الگوی ما هستند. این الگو وقتی کاربردی میشود که ما اطلاعات کافی درباره رفتار، کردار و عملکرد آنها داشته باشیم و اینها را در قالبهای متعدد سخنرانی، فیلم، تئاتر، کتاب و ... به مردم منتقل کنیم و حتی آموزش بدهیم. یعنی در میان سبکهای رفتاری متعددی که در جامعه وجود دارد این را هم به عنوان یک سبک رفتاری از گفتار و رفتار ائمه(ع) به مردم عرضه کنیم و اگر متمایل بودند به آن رجوع کنند. در مورد امام حسن عسکری (ع) به دلیل دوران کوتاه عمر ایشان اطلاعات کمی وجود دارد، اما همین هم محور اصلی تولیدات ما نیست، چند درصد فیلم و سریالهای ما جا انداختن این نکات است: خوش قولی و وفای به عهد، راستگویی، امانتداری و ...؟ از فرمایشات ائمه برای مثال آنجا که امام صادق(ع) میفرماید: اگر از دشمن جانی خود، چیزی را به امانت قبول کردید باید حتماً در حفظ آن بکوشید و آن را در سلامت به او برگردانید، چقدر در تولیداتمان بهره بردهایم؟
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) گفت: با طلبهای مصاحبه کردیم و یک سؤال تاریخی را اشتباه پاسخ داد، پرسیدیم این را از کجا آوردهای؟ جواب داد در سریال مختارنامه دیدهام! یک اثر تاریخی ساخته شده و برخی برداشتهای تاریخی در آن به اشتباه نمایش داده شده و این مبنای علمی برای بسیاری افراد و جامعه علمی میشود. این در حالی است که درباره سیره اهل بیت(ع) و معصومان کتابهای زیادی وجود دارد، اما جز اینکه اینها روی منبر گفته شود، استفاده دیگری از این آثار برای نیازهای جامعه نشده است. مردم اینها را در قالبهای گوناگون دیگری جستوجو میکنند و لازم است سبک رفتاری ائمه در این قالبها (فیلم، سریال، تئاتر و ...) به نمایش دربیاید و به آنها عرضه شود.
وی افزود: طی مطالعهای که پیرامون سخنان ائمه(ع) داشتهام، این را استخراج کردهام که چند کار وجود دارد که هیچ کس بر آن عذری ندارد؛ نخست حفظ امانت است حتی اگر از سوی دشمن باشد و دیگری احسان و نیکوکاری است و اینکه نباید به گیرنده آن و عقیدهاش کاری داشته باشیم.
انتهای پیام