به گزارش ایکنا، مراسم افتتاحیه همایش مجازی «علوم انسانی – اسلامی، پژوهش و فناوری»، امروز، ۲۰ آذر با سخنرانی عبدالساده نیسی، مدیر کل دفتر حمایت و پشتیبانی امور پژوهشی و فناوری وزارت علوم؛ حجتالاسلام والمسلمین حکیمیان، رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ غلامحسین رحیمی، معاون پژوهشی و فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری؛ حسینعلی قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ حجتالاسلام و المسلمین بهرامی، رئیس مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و محمدجواد هراتی، رئیس پژوهشگاه علوم و معارف برگزار شد. در ادامه متن صحبتهای محمدجواد هراتی، رئیس پژوهشگاه علوم و معارف را میخوانید؛
یکی از اساتید دانشگاه بوعلی همدان ایدهای به نام ژنوم فرهنگی را مطرح کرد که این بحث، ایده جالبی بود و در حوزههای مختلف قابل بحث است و در حوزه علوم انسانی نیز میشود، آن را طرح کرد. خلاصه طرح ژنوم فرهنگی این است که اگر فرهنگ را بسترساز تحولات بدانیم و این طور تصور کنیم که این فرهنگ است که تحولات را رقم میزند، با موضوعی به نام ژنوم فرهنگی مواجه هستیم. اگر فرهنگ را مجموعهای از آداب و عادات بدانیم، این فرهنگ در شیوه رفتار ما انسانها تأثیرگذار است و این ژن فرهنگی وظیفه انتقال این باورها و ارتباطات و رفتارها از نسلی به نسل دیگر است.
اگر نقشه مهندسی فرهنگی هر کشوری را یک پازل در نظر بگیریم، در این پازل، رفتارها و کنشهای اجتماعی همان قطعات است که بر مبنای یک ژن فرهنگی خاص حرکت میکند. برای ایجاد یک رفتار اجتماعی جدید، باید بیاییم و ژن فرهنگی را یا اصلاح یا ایجاد کنیم یا ژن فرهنگی قبلی را حذف کنیم. در جوامعی که معمولا در حوزه علم و فناوری مصرفکننده هستند یک استحالهای رخ میدهد و اینها توان تغییر ژنوم فرهنگی خود را از دست دادهاند و آن را در اختیار دیگران قرار دادهاند.
رویکردی که شاید در یکی دو نسل قبل داشتهایم اینطور بوده که اصولا این حوزه یا علم دانسته نمیشد و یا نگاه تحولی در آن نبوده است. از ابتدا که دانشگاه مدرن بنیانگذاری شد، یک رویکرد خاصی به علوم انسانی مطرح شد که البته به نظر میرسد تعمدی بود و قرار بود رویکرد به علوم انسانی در کشور ما اینطور باشد که وابستگی را در کشور ایجاد کند و به نوعی از این دوران به بعد تا امروز، نگاه دست دوم به علوم انسانی وجود دارد که بخشی از آن، ناشی از این ژنوم فرهنگی است و نگاه به حوزه علوم انسانی، ناشی از این ژن فرهنگی خاص است که در ما شکل گرفته و ادامه یافته است. در حقیقت نگرش غالب به حوزه علوم انسانی این بوده که اصلا علوم انسانی علم هست یا نیست و نگرش غالب این بوده که توجه زیادی به علوم طبیعی و مهندسی و پزشکی شود.
ژنوم فرهنگی در ایران در حوزه علوم انسانی طوری بوده که اعتقادی به تحول و اینکه آیا این علوم علم هستند یا خیر نداشته است. حداکثر این است که ما باید حفظکننده علوم غربی و یا بیرونی باشیم. به خاطر دارم که میگفتند اگر کسی حفظیات خوبی دارد، باید علوم انسانی بخواند یا میگفتند باید کماستعدادها به علوم انسانی بروند و نگاه معمول در دوره پیش و پس از انقلاب همین بوده و کسانی به سمت علوم انسانی میرفتند که حفظیات آنها خوب بوده است، یعنی هر چه آنها میگویند باید حفظ کنیم و بعد تحویل دانشجویان نسل بعدی قرار دهیم.
به این نقطه میرسیم که این قسمت از ژن و پازل به ما رسیده و نتوانستیم تغییرش دهیم. اگر بر مبنای آن دیدگاه بخواهیم پیش برویم، برای اینکه تحولی ایجاد کنیم، باید بتوانیم این ژنوم فرهنگی را تغییر دهیم و اگر نتوانیم، همچنان این مسیر را ادامه میدهیم؛ یعنی همانطور که میگفتند علوم انسانی به چه دردی میخورد در همینجا میمانیم. در حقیقت اگر نتوانیم تغییری در این ژنوم ایجاد کنیم، تحولی هم نمیتوانیم ایجاد کنیم و با ایجاد یک ژن تحولی که ساختار تحولی ایجاد کند، میتوانیم موفق باشیم. تاکید رهبر معظم انقلاب بر کرسیهای نظریهپردازی نیز از این منظر است که باید این نگرش عوض شود و باید نظریهای ارائه کنیم و این تصور را نداشته باشیم که اگر نظریهای داشته باشیم، ممکن است غلط باشد. ایرادی ندارد که چنین اتفاقی هم بیفند چون غربیها نیز نظریههای غلط داشتهاند.
اگر ما بخواهیم تحولی در علوم انسانی ایجاد کنیم و علوم انسانی بسازیم که جامعه را به پیش ببرد، نیازمند تغییر در ژنوم فرهنگی و تغییر نگرش در باورهایی هستیم که علوم انسانی را از جایگاه فعلی به جایگاه واقعی خودش برساند.
انتهای پیام