نیازمند اشاعه ارزش در فضای مجازی هستیم / آزادی بیان محدودشدنی نیست
کد خبر: 3941342
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۹

نیازمند اشاعه ارزش در فضای مجازی هستیم / آزادی بیان محدودشدنی نیست

جمشید معصومی با بیان اینکه نمی‌توان دلخوش بود که در میدان عمل محدودیت‌هایی برای بیان ایجاد شود، گفت: به جای یک موضع انفعالی، باید موضع فعال داشت؛ دیگران اندیشه‌های خود را مطرح می‌کنند و ما نیز باید ارزش‌ها و معروف را گسترش دهیم و منکر را محدود کنیم.

به گزارش ایکنا؛ نخستین نشست تخصصی «فقه فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی»، امروز 25 آذرماه به صورت مجازی و با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حسنعلی موذن‌زادگان، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، جمشید معصومی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه آزاد اسلامی، رضا زهروی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و یاسر تک‌فلاح، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

حجت‌الاسلام جمشید معصومی، در این نشست با موضوع «حدود آزادی بیان در فضای مجازی» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

رساله دکتری بنده در مورد سانسور بوده است که دولت می‌تواند دخالت کرده و محدودیت‌هایی را ایجاد کند و اجازه نشر را به برخی از کتب، مقالات یا روزنامه‌ها ندهد. در این راستا، کتابی نیز تحت عنوان «آزادی بیان و مبانی آن» تنظیم کردیم و مدتی ذهن ما درگیر آزادی بیان بود و می‌خواستیم تصویر روشنی از بحث آزادی بیان و مبانی آن به دست آوردیم و در رساله نیز به محدودیت‌ها برسیم؛ یعنی آنجایی که می‌توان اختلال ایجاد کرد و نگذاشت این بیان به دیگران برسد.

آزادی و تعریف دشوار آن

اولین نکته اینکه، مسئله آزادی از مسائل پیچیده معرفتی است که فلاسفه، روانشناسان، علمای اخلاق، اصولی‌ها و متکلمان از حل آن درمانده‌اند. به نظر شهید مطهری، این از جمله مباحث سخت است که پیچیدگی‌های عجیبی دارد. به اندیشمندان خارجی که مراجعه می‌کنیم، آنها نیز دو دسته شده‌اند؛ یک گروه می‌گویند تعریف آزادی امکان ندارد و یک چیز عینی نیست که بخواهید آن را تفسیر کنید. ممکن است درک شود، اما هرکسی از ظن خودش درک می‌کند.

کسانی هم گفته‌اند که تعریف آزادی امکان دارد. کسانی که احساس می‌کنند امکان دارد آزادی را بتوان تعریف کرد، نیز دو دسته می‌شوند؛ برخی‌ها آزادی را به صورت مطلق تعریف کرده‌اند، یعنی بدون هیچ قیدی. مثلاً گفته‌اند آزادی فقدان منع و جلوگیری است، یا گفته‌اند آزادی فقدان موانع در راه تحقق آرزوهای انسان است. اما برخی‌ها آزادی را به صورت مقید تعریف کرده‌اند، یعنی قیدی برای آن آورده‌اند که جالب‌توجه است. مثلاً گفته‌اند آزادی اطاعت از عقل و احترام به قانون است. تصور ما این است که آزادی یعنی رها بودن و عدم وجود موانع بر راه خواسته‌های انسان، اما اینها چون متوجه بودند که اگر آزادی را اینطور تعریف کنند، منجر به بی بند و باری می‌شود و مشکلات زیادی را ایجاد می‌کند و خودش را نفی می‌کند، با قید تعریف کردند. آزادی اگر به صورت مطلق تعریف شود، خودش را نفی می‌کند و به همین دلیل بحث پیچیده‌ای است.

محدودیت در دل آزادی نهفته است

اگر بنده بگویم آزاد هستم و هرکاری دوست دارم انجام می‌دهم و دیگران نیز اینطور رفتار کنند، دچار مشکل می‌شویم؛ یعنی هرکاری بخواهیم انجام دهیم، به حریم خصوصی دیگران وارد می‌شویم؛ لذا اصلاً خود به خود آزادی به صورت مطلق جلوی آزادی را می‌گیرد و مانع عملکرد یکدیگر می‌شوند. بنابراین باید آزادی مرز داشته باشد و اینکه می‌گوییم حدود آزادی، نباید به کسی بربخورد. در دل تعریف آزادی، این محدودیت‌ها نهفته است و آزادی بدون حدود و قید، اصلاً آزادی نیست و خودش را نفی می‌کند و منجر به نوعی بی‌بند‌و‌باری می‌شود.

برخی انقیاد و تسلیم شدن افراد به یک قانون و شریعت الهی را آزادی می‌دانند. یعنی اینکه، یک شریعت را انتخاب می‌کنید و تسلیم می‌شوید که این کار آزادی است؛ چون اینها فکر کرده‌اند که اگر یک قانونی در یک جامعه حاکم نباشد، اولین قربانی آن بی‌قانونی و رها بودن جامعه، خود آزادی است. برای اینکه آزادی حفظ شود، باید در یک قانون و نظام و شریعتی وارد شود که شریعت، حد و مرزهایی را تعریف کند که آزادی را حفظ کند. برخی نیز یک تعریف روشن‌تری دارند که هر انسانی بتواند مصلحت خویش را به شیوه مورد نظر دنبال کند، آزادی است، مشروط به اینکه به مصالح دیگران آسیبی وارد نکند.

تعاریف دیگری نیز داریم. برای نمونه، اسپینوزا می‌گوید آزاد کسی است که تنها به موجب عقل زندگی می‌کند و عقل باید برای رفتارهای انسان، قالب‌ها و مرزهایی را روشن کند یا «کانت» می‌گوید استقلال در هر چیزی سوای قانون اخلاقی، آزادی است و اگر این قانون قبول نشود، آزادی، آزادی نیست. شهید مطهری می‌گوید آزادی از طبیعت می‌آید. انسان‌ها ظرفیتی دارند که در حال رشد یافتن است. این ظرفیت‌ها وقتی در نظام عالم تعریف شد و خداوند این ظرفیت‌ها را در نظام تکوین قرار داد، می‌توانید متوجه شوید که در کجاها نباید مانع ایجاد کنید. انسان پر از احساس است. لذا شهید مطهری می‌گوید نباید مانعی در مسیر رشد انسان قرار بگیرد و این معنای آزادی است.

دلایل اهمیت آزادی بیان

در میان این آزادی‌ها، آزادی بیان را داریم که از زیرشاخه‌های آزادی عمومی است و می‌گوید هرکسی بتواند اندیشه‌های خودش را ابراز کند و کسی جلوی این کارش را نگیرد، آزادی بیان است. اگر به همه انسان‌ها این اجازه را بدهیم که هرکسی احساساتش را بیان کند و مثلاً اگر تنفری دارد، اینها را بروز دهد، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود؛ لذا یکی از آزادی‌های بسیار حساس، آزادی بیان است، چون برای تربیت انسان‌ها هم نیازمند آزادی بیان هستیم. حتی در تربیت اعتقادی انسان نیز ما به شدت نیازمند آزادی بیان هستیم و به قول شهید مطهری، مثلاً در دانشکده الهیات دانشگاه تهران باید کرسی مارکسیسم داشته باشیم. می‌گوییم چرا باید اینطور باشد؟ می‌گویند برای رشد همین عقاید خودمان است، چون وقتی در مقابل پرسش و شبهه‌ای قرار نمی‌گیریم و فضا را آرام می‌بینیم، رشد نمی‌کنیم. اساتید ما سخنانی از گذشتگان را به ما گفته‌اند و ما نیز آنها را نقل می‌کنیم و خیلی از اینها نیز ربطی به جامعه ندارد و پاسخ به شبهه‌ای هم نیست، اما اگر فضایی ایجاد شود که اندیشه‌های مختلفی مطرح شود، شرایط متفاوت می‌شود.

اما بحث فضای مجازی و حدود آزادی بیان از زوایایی می‌تواند مطرح شود؛ یکی اینکه، بحث ارزشی داشته باشیم و بگوییم که مطابق آموزه‌های دینی، حق ورود به حریم خصوصی آدم‌ها را نداریم. فضای مجازی، فضای بسیار عجیب و تأثیرگذاری بوده و فراگیر شده است و اگر مدیریت نشود، تمام ارزش‌های ما را به صورت لجام‌گسیخته، به‌هم می‌ریزد، اما اگر مدیریت شود، می‌تواند به رشد جوامع کمک کند و پیام‌ها سریع منتقل شود. ما می‌توانیم در آینده بگوییم که این ابزارها در اختیار جریان حق‌طلب تاریخ قرار خواهد گرفت.

راه‌کار فعالانه مقابله با اشاعه منکر

پس وقتی بحث ارزش را مطرح می‌کنیم، حدود آزادی بیان، سه حوزه دارد؛ یکی بحث حریم خصوصی است که یکسری محدودیت داریم. یکی حریم عمومی و امنیت جامعه است و چیزهایی که به کل جامعه آسیب می‌زند و حق نداریم همه اطلاعات خود را منتقل کنیم. خط قرمزهایی داریم که اگر از آن عبور کنیم، بحران به وجود می‌آید. یک حریم دیگر نیز حریم دین است. دین را می‌توانیم جزو حریم عمومی هم مطرح کنیم، اما به دلیل وجود حساسیت‌هایی که در مورد دین وجود دارد، باید این حوزه را متفاوت کنیم.

همچنین در فضای مجازی، امروز باید بحث کنیم و ببینیم اصلا می‌توانیم محدودیت ایجاد کنیم؟ پاسخ منفی است. چندان نمی‌شود دلخوش کرد که می‌توانیم در میدان عمل، محدودیت‌هایی برای بیان، داشته باشیم. اینجا به جای یک موضع انفعالی باید موضع فعال داشت. دیگران اندیشه‌های خود را مطرح می‌کنند و ما نیز باید حرف‌های خود را بزنیم و ارزش‌ها و معروف را گسترش دهیم و منکر را محدود کنیم؛ یعنی با توسعه معروف، زشتی‌ها را از بین ببریم.

انتهای پیام
captcha