اعظم نصیرپور، روانشناس و مشاور خانواده، در گفتوگو با ایکنا از اردبیل، اظهار کرد: از مهمترین ویژگیهای رواندرمانیها، به طور کلی، که شامل نظریههای اجتماعی در سطح جامعه میشود، تغییرپذیری است. خانواده، نخستین و پایدارترین نهاد انسانی و بخشی کوچک و مؤثر از جامعه است که عناصر آن بر یکدیگر اثر گذارند و هر بحرانی که اجتماع را فراگیرد، خانواده نیز از آن تأثیر میگیرد و در مقابل، هرگاه خانواده گرفتار تزلزل و کاستی شود، آینده جامعه نیز به خطر میافتد.
نصیرپور تصریح کرد: غنای انسان در همین نامتناهی بودن است و شاید تنها ابزار بیان است که به کلمات محدود میشود. روان انسان روایتی است پرفراز و فرود سرشار از پیچیدگی، تغییر و رشد مداوم در سطح جامعه و روان درمانی اصطلاحی کلی برای درمان مشکلات مرتبط با سلامت روانی است.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: رواندرمانی در رفع مشکلات روانی بسیاری راهگشا است، مانند اختلالات اضطراب، اختلال وسواس فکری و عملی، فوبیاها، حملات پانیک، اختلال استرس پس از سانحه، اختلالات خلقوخو، اختلالاتی دوقطبی یا افسردگی، درمان انواع اعتیاد مانند اعتیاد به الکل، مواد مخدر، اختلالات خوردن نظیر بی اشتهایی یا پرخوری عصبی، اختلالات شخصیتی، اسکیزوفرنی و اختلالاتی از این دست که موجب جدایی و دوری از واقعیت در موقعیت اجتماعی افراد در جامعه میشوند.
روانشناس و مشاور خانواده، با اشاره به تعریف جامع از وسواس فکری و عملی گفت: اختلالی شایع، مزمن و طولانی مدت که فرد در آن دچار افکار (وسواس فکری) و رفتار (وسواس عملی) غیرقابل کنترل و مکرر میشود و احساس میکند که باید چندینبار این افکار و رفتار را تکرار کند. ممکن است این وسواس روی هر چیزی متمرکز شود، وسواس عملی مستقیماً به وسواس فکری مربوط است. وسواس فکری در افراد مبتلا به OCD منحصر به فرد است. بهعلاوه، اگر کسی کمی بیشتر از بقیه به مرتب بودن خانه یا آپارتمانش اهمیت میدهد، لزوما به این معنی نیست که OCD دارد.
وی بیان کرد: اکثر افراد مبتلا به وسواس فکری و عملی نشانههای وسواس خود را از دیگران پنهان میکنند. دلایل پنهانکاری را میتوان ترس دانست که ممکن است دیگران فرد وسواسی را دیوانه، بد یا خطرناک در نظر میگیرند و از بیمار دوری کنند. لازم است ارتباط درمانی قوی با بیمار برقرار شود تا او نشانههای خود را روشن بیان کند. زیرا این امر در تعیین هدفهای درمان و در نتیجه درمان بسیار موثر است.
نصیرپور تصریح کرد: ارزیابی یک فرد وسواسی، با اضطراب یا دیگر احساسات منفی و تلاش برای کنترل یا خنثیکردن افکار مزاحم تداعی میشود درحالیکه یک ارزیابی با بار خنثی با اضطراب کمتر و تلاش کمتر برای کنترل تداعی میگردد. هدف به اشتراکگذاری افکار دیگران با بیمار، عادیکردن وجود مزاحمتهای فکری ناخواسته و اهمیت ارزیابیهای خنثی است. در نمودار زیر اهمیت ارزیابی را در دو مورد نگرانی میبینیم.
وی در پایان بیان کرد: بازگشت علائم و عود نیز قسمتی از فرایند درمان وسواس فکری و عملی است و درمانشدگان وسواس فکری پس از بهبودی احتمال دارد ضرورت عدم استفاده از تکنیکهای حواسپرتی، فکر جایگزین و سرکوب فکر را فراموش کنند. آنها در شرایط استرس شدید برای کاهش اضطراب در خود ممکن است مجدداً از روشهای قدیمی سرکوب فکر استفاده کنند و رواندرمانی در رفع مشکلات روانی و وسواسهای موجود بسیاری راهگشا است.
انتهای پیام