همهگیری بیماری کرونا در ایران و جهان، فعالیتهای قرآنی را نیز تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از جلسات و محافل را به تعطیلی کشانده است. در این شرایط با استفاده از فضای مجازی و ایجاد پرونده خبری «ایران؛ سرای قرآن»، گفتوگوهایی با فعالان قرآنی استانهای مختلف خواهیم داشت تا ضمن معرفی ظرفیتها و توانمندیهای قرآنی اقصی نقاط کشور، از مسئولان و نهادهای تصمیمگیرنده در توسعه فرهنگ قرآنی، حل مشکلات فعلی را مطالبه کنیم. طی هفتههای گذشته با فعالان قرآنی آذربایجان غربی، مازندران، سیستان و بلوچستان، سمنان، گیلان، لرستان و کرمان به گفتوگو پرداختهایم و این هفته همزمان با سالروز قیام تاریخی مردم قم علیه رژیم ستمشاهی، به قم رسیدیم.
محمدعلی دهدشتی، قاری بینالمللی، داور و مدرس پیشکسوت قرآن کریم که از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی در قم ساکن بوده و در محافل و مساجد این شهر به قرائت و تدریس پرداخته است، تاریخ گویای این شهر در عرصه قرآنی محسوب میشود. با او که متواضعانه وقت خود را در اختیار ما قرار داد، از بستر مجازی به گفتوگویی صمیمانه پرداختیم که حاصل آن از نظر میگذرد:
آنچه در این گفتوگو میخوانید:
ایکنا ـ جناب دهدشتی فعالیتهای قرآنی را از چه زمان و چگونه آغاز کردید؟
فعالیت قرآنی بنده از 10سالگی آغاز شد، پدرم که خداوند رحمتشان کند مبانی تجوید را به من یاد داد، در آن دوران تقلید از عبدالباسط را هم شروع کردم، ما نجف بودیم. از ایرانیان مقیم عراق.
ایکنا ـ یعنی شما متولد نجف هستید؟
بله، پدرم زمان کشف حجاب رضاخانی از بهبهان به نجف مهاجرت کرد. مادرم هم اهل دزفول بود. من در نجف متولد شدم.
ایکنا ـ از چه زمانی فعالیتهای قرآنی را در ایران آغاز کردید؟
در سال 1350 فشار حکومت صدام به ایرانیان مقیم عراق زیاد شد و مجبور شدیم به وطن بازگردیم. وقتی به ایران آمدیم، جلسات قرآن بسیار کم بود. زمان شاه فعالیتهای قرآنی، محدود بود. این باعث شد که از قرآن دور شوم. به توفیق الهی، بعد از پیروزی انقلاب به رهبری امام خمینی(ره) که اسلام را زنده کرد، جلسات قرآنی رونق یافت. من بعد از انقلاب ساکن قم شدم و گاهی در جلسات قرآنی مرحوم استاد عباس رنجبر در مسجد محمدیه قم شرکت میکردم. یکی از اعضای جلسه از صدای من خیلی خوشش آمد و من را تشویق کرد که به صورت حرفهای تمرین کنم. به من گفت که اگر کسی یک سال پیوسته تمرین کند، آنچنان حرفهای میشود که او را برای تلاوت به حج میبرند. بحث حج را که شنیدم دلم لرزید. از خدا خواستم که به واسطه قرآن، سفر مکه را نصیبم کند.
بعد از این، به طور جدی تمرین کردم و در جلسات مسجد محمدیه به طور منظم حاضر میشدم. مجمع قاریان قم مسابقات خیلی خوبی در ماه رمضان، در این مسجد برگزار میکردند. من هنوز تجوید را به طور حرفهای بلد نبودم، اما در این مسابقات به خاطر صوت و لحنم به فینال راه پیدا کردم. در فینال دو غلط اعرابی زدم و نهم شدم. از آن زمان تا سال بعد، مباحث فنی تلاوت را تقویت کردم و در آن مسابقات، اول شدم.
ایکنا ـ چه سالی بود؟
1364، 34 ساله بودم.
ایکنا ـ از این زمان به بعد به طور جدی در عرصه قرائت کشور حاضر شدید؟
بله، دقیقاً. سال 1366 در مسابقات حفظ سوره بقره و آل عمران در قم شرکت کردم و باز هم اول شدم. در آن زمان در بیشتر مسابقات قرآن استان مقام اول یا دوم را کسب میکردم. توجه داشته باشید که آن موقع، قم و تهران با هم یک استان بودند و در سطح استان، با قاریان قَدَر تهران نیز باید رقابت میکردیم. من سه، چهار سال متوالی در سطح استان رتبه برتر را کسب کردم و به مسابقات کشوری راه یافتم. در همان سالها برای داوری و قرائت به مسابقات بینالمللی کشورهای سوریه و لبنان نیز اعزام شدم. در سوریه داوری و در لبنان، قرائت کردم. در مسابقات لبنان رتبه دوم را کسب کردم. در اولین مسابقات قرائت ورش از نافع مدنی در استان اول شدم.
تمام دغدغه من در مسابقات کشوری این بود که برای سفر مکه انتخاب شوم. یعنی واقعاً اینکه اول بشوم یا پنجاهم برای مهم نبود، فقط مهم بود که برای سفر مکه انتخاب شوم. تاکنون پنج بار به واسطه قرآن کریم به سفر نورانی حج اعزام شدهام. یک سفر عمره نیز به واسطه مقام دوم مسابقات لبنان نصیبم شد. از سال 1367 تا الان توفیق داوری در مسابقات مختلف استانی، کشوری و بینالمللی را داشتهام. من مسئول گروه تواشیح الغدیر قم نیز هستم. این گروه از سال 1368 شروع به کار کرد و در بیشتر مسابقات استان رتبه اول و در مسابقات کشور حائز رتبههای برتر بوده است. در سال 1375 در مسابقات کشوری اول شدیم.
از سال 1368 به عنوان قاری اعزامی به کشورهای اسلامی نیز انتخاب شدم. اولین سفرم به کشور سریلانکا و مالدیو بود. هیچکس آن زمان کشور مالدیو را نمیشناخت. در نقشه هم اگر بگردید، آن را پیدا نمیکنید. چون در نقشه به شکل چند نقطه در اقیانوس هند است. از دو هزار جزیره تشکیل شده. تعدادی از این جزایر مسکونی است و کشور مالدیو نام گرفته. در سفر مالدیو، با مرحوم استاد شیخ شحات محمد انور ملاقات کردیم. اولین قاری ایرانی که با شحات ملاقات کرد، من بودم. سال بعد(1369)، اوقاف نشانی و تلفن شحات را از من گرفت و برای اولینبار او را به ایران دعوت کرد.
شحات انور و دهدشتی- مالدیو، 1368
ایکنا ـ در مقابل قاریان مصری به تلاوت پرداختید؟
بله، هر قاری مصری که به ایران میآمد حتماً در قم هم محفلی اجرا میکرد. من هم از قاریان همیشگی آن محافل بودم. در مقابل شحات انور، شعبان صیاد، غلوش، شعیشع، بسیونی و ... تلاوت کردهام. قاریان مصری فکر نمیکردند که در ایران تعداد زیادی قاری خوب وجود دارد. یک بار شعیشع با تعجب به من گفت: «شما اینقدر قاری خوب دارید، چرا از ما برای تلاوت دعوت میکنید؟!»
محمداحمد بسیونی و دهدشتی - 1369
ایکنا ـ چند سال است که در شهر قم به برپایی جلسه قرآن اقدام کردهاید؟
از سال 1365 که در مسابقه مجمع قاریان قم اول شدم، به پیشنهاد همان مجمع جلسه تدریس برپا کردم.
ایکنا ـ در حال حاضر وضعیت جلسه قرآن شما چگونه است؟
در ماههای ابتدایی شیوع کرونا جلسه تعطیل شد، اما دوباره با رعایت پروتکلهای بهداشتی از سر گرفته شد. هر هفته، دوشنبه شبها در حسینیه نجفیها بعد از نماز مغرب و عشاء. تاکنون بارها به من اصرار کردهاند که این جلسه را زیر نظر یک سازمان یا نهاد برگزار کن، پول و امکانات هم به تو میدهیم، اما من نپذیرفتهام تا این جلسه مردمی بماند. بسیاری از جلسات قرآنی قم تعطیل شدهاند، اما جلسه ما به لطف خدا برقرار است. این جلسه بانیان مردمی دارد و هر هفته نیز شام مختصری خدمت حاضران تقدیم میکنیم. از هیچ جایی بودجه نمیگیریم.
ایکنا ـ مهمترین مشکلات قرآنی استان قم را چه مواردی میدانید که اگر حل شوند، جهشی قرآنی در این استان رخ دهد؟
در گذشته، در بیشتر مساجد قم جلسه قرآن برگزار میشد، اما متأسفانه الان اینگونه نیست. شرایط کرونا هم مزید بر علت شده است. برگزاری جلسات قرآن استقامت میخواهد. باید از خدا بخواهیم که تا آخرین لحظه عمرمان در محضر قرآن باشیم و جلسه قرآن تعطیل نشود.
ایکنا ـ چه عواملی باعث شد که استقامت در مسیر برگزاری جلسه قرآن کم شود؟
از وقتی که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گسترش یافت، رونق مجالس کم شد چون تمرکز افراد کم شد.
ایکنا ـ وضعیت مؤسسات قرآنی قم چگونه است؟
مؤسسات قرآنی از نظر بودجه بسیار مشکل دارند. به طور کلی برنامههای فرهنگی و مذهبی هم خیلی کمرنگ شدهاند. بخشی از مسئله، کمبود بودجه است و بخشی دیگر، کاهش استقامت است. امیدواریم هر دولتی که سال آینده سر کار بیاید، نسبت به بودجه مؤسسات فرهنگی و قرآنی توجه ویژهای داشته باشد. الان اگر یک مؤسسه قرآنی در قم بخواهد از یک نوجوان یا جوان، تشویق به عمل آورد و به او هدیهای بدهد با مشکل مواجه است، چه برسد به اینکه بخواهد رقابتی بین قرآنآموزان راه بیندازد و جوایزی تعیین کند.
ایکنا ـ فکر میکنید اگر مشکل بودجه حل شود، اقبال مردم به فعالیتهای قرآنی بیشتر میشود؟
اگر مؤسسهای بودجه خوبی داشته باشد، تبلیغات خوبی انجام خواهد داد، از قاریان ممتاز و گروههای تواشیح برتر برای تدریس و اجرای برنامه دعوت خواهد کرد، وقتی برنامههای خوب وجود داشته باشد، مردم استقبال میکنند. البته منکر این نیستم که در گذشته، معنویت بیشتر بود. بعد از جنگ، افراد خیلی به روزمرگی دچار شدند و متأسفانه معنویت کم شد.
ایکنا ـ قم یکی از کانونهای اصلی طلاب و روحانیون دینی است. اما از دور به نظر میرسد که قرائت و حفظ قرآن بین طلاب و روحانیون چندان رواج ندارد. آیا این تلقی درست است؟
این تلقی در گذشته صحیح بود. در سال 1364 که به طور حرفهای قرائت را آغاز کردم، دو روحانی در قم بودند که تلاوت حرفهای بلد بودند، یکی سیدمهدی طباطبایی(پدر سیدمحمدحسین طباطبایی) و دیگری هم یک روحانی قاری اهل گیلان که مقیم قم بود. در طی سه دهه اخیر به همت اساتید عزیز مثل علی حبیبی، شهیدیپور و ... کلاسهای قرآنی طلاب رونق گرفت و چند سالی هم هست که مسابقات قرآن کشوری و بینالمللی طلاب به نحوی شایسته برگزار میشود. الان طلاب بسیاری در قرائت و حفظ قرآن ممتاز هستند. البته انتظار ما بیشتر است. الان طلاب حتی گروه تواشیح تشکیل دادهاند و در برابر مقام معظم رهبری هم اجرا داشتهاند.
ایکنا ـ البته من شنیدهام که این گروه تواشیح پس از اجرا در مقابل مقام معظم رهبری از سوی بعضی مسئولان حوزه به شدت مؤاخذه شده که چرا شأن روحانیت را به اجرای تواشیح تقلیل دادهاند. شما این موضوع را شنیدهاید؟
نه من این قضیه را نشنیدهام. اما نسبت به تواشیح گاهی بحثهایی در قم وجود داشته است. یکی از آقایان علما که فوت کرده است، نسبت به تواشیح اعتراض داشت. یک بار در مدرسه فیضیه، در حضور ایشان تواشیحی در مدح حضرت رسول(ع) اجرا کردیم، بعد از اجرا در گوش ایشان گفتم این که شما فرموده بودید تواشیح، غنا است و اشکال دارد، آیا اجرای ما مشکلی داشت؟ گفت نه، این که خواندید نه. اگر تواشیح اینجور باشید، خوب است. حاج آقای قرائتی هم در برههای نسبت به تواشیح مواضع عجیبی اتخاذ میکردند و آن را تهاجم فرهنگی سخن میدانستند. یک بار در مکه به ایشان گفتند، یعنی چه که میگویید تواشیح، تهاجم فرهنگی است؟ گفتند چون شما عربی میخوانید و مردم نمیفهمند. من هم استدلال آوردم که وقتی قرآن میخوانیم، لزوماً همه مردم معنای آن را نمیفهمند اما دوست دارند. اتفاقاً در حضو ایشان نیز تواشیحی با موضوع مدح امام زمان(عج) اجرا شد، بعد از ایشان پرسیدیم آیا مشکلی داشت؟ گفت نه خوب بود.
ایکنا ـ در طول سالیانی که در شهر قم فعالیت قرآنی داشتهاید، حمایت مراجع تقلید و علما از قاریان را چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچنان حمایتی نشده است. حتی بعضی مواقع خدمت برخی علما که برنامه اجرا کردهایم، دیدیم که توجه خاصی نداشتهاند. مثلاً به محض اینکه سخنرانیشان تمام شده، از سالن بیرون رفته و برای استماع تلاوت قرآن، وقت نگذاشتهاند. ما تنها مقام معظم رهبری را داریم که وجودشان نعمت است و بزرگترین حامی قاریان قرآن محسوب میشوند. ایشان از دوران جوانی در جلسات قرآنی مشهد شرکت میکردند، خودشان جلسهدار بودند و قاریان قرآن را میشناسند. ایشان در ماه رمضان چندین ساعت پای رحل قرآن مینشینند و به تلاوت قاریان گوش میکنند. این روحیه را در بین سایر علما ندیدهام.
دهدشتی در محضر مقام معظم رهبری
آیتالله گلپایگانی به تلاوت قرآن بها میداد. در مسجد و منزل خودشان قاریان ایرانی و مصری را دعوت میکرد. یک بار هم با تواضع به یکی از قاریان مصری گفته بود: «من سوره حمد را برایت میخوانم، ببین تجویدم درست است یا نه».
ایکنا ــ از سبک کدام قاری مصری تقلید میکردید؟
در بچگی تقلید صرف از عبدالباسط داشتم، وقتی بزرگتر شدم از قاریان دیگر مثل منشاوی بهره بردم. استاد شهیدیپور به من توصیه میکردند که منشاوی را ادامه بدهم. مدتی هم مصطفی اسماعیل کار کردم. این بار اساتید توصیه کردند که مصطفی را ادامه دهم. چون صدایم انعطاف خوبی داشت، از هر قاری که تقلید میکردم، اساتید میگفتند بر همین بمان.
ایکنا ـ روند فعلی جریان تلاوت در کشورمان را چگونه ارزیابی میکنید؟ قاریان در مسیر درستی حرکت میکنند یا بیراهه میروند؟
قرائتها از زمان پیروزی انقلاب تا 20 سال قبل، خاشعانه و معنوی بود. قاریان به جای اینکه خود را درگیر جزئیات نغمات کنند، به ارائه معنوی آنچه میدانستند، اقدام میکردند. من جزء قاریانی بودم که همه مقامات را در تلاوتم اجرا میکردم، اما اسم آنها را نمیدانستم. بعدها در دهه 70 که تدریس را جدیتر پی گرفتم، اسم مقامات را یاد گرفتم. متأسفانه از جایی به بعد، دوستان به جای تمرکز بر خود قرائت، بر موسیقی قرائت و نغمات تمرکز کردند. تلاوتها فنیتر شد، اما از خشوع و خضوع و معنویت فاصله گرفت. این که میبینید امروز قاریان ایرانی، بر خلاف گذشته در کشورهای اسلامی چندان معروف نمیشوند، نتیجه مسابقات است. مسابقات تا حد زیادی خشوع، خضوع و ابداع و خلاقیت قاریان را کم کرده است. چون قاری در حین تلاوت مدام به داوران فکر میکند و اینکه آیا از او امتیاز کسر میشود یا خیر. حداقل کاری که میتوان برای رفع این آسیب انجام داد این است که قاری بعد از مسابقات، بعد از اینکه به توفیق الهی رتبه اول را کسب کرد، بلافاصله ذهن خود را از فضای مسابقات خارج کند و اجازه ندهد خلاقیتش محدود بماند.
الان قاریان خوبی داریم که بعد از شرکت در مسابقات مختلف، ذهن خود را آزاد کردهاند و توانستهاند ابداعات خوبی داشته باشند. مثل برادران شاکرنژاد؛ حمید و حامد. حمید به طور سنگینتر[تلاوت میکند]. حامد هم خدا حفظش کند، خیلی قاری خوبی است و مقابل قاریان مصری قد عَلَم کرده، البته اگر به نصیحت اساتید گوش کند و از کارهای اضافی که گاهی انجام میدهد، پرهیز کند. سیدجواد حسینی هم خیلی قاری خوبی است. نکته دیگر درباره مسابقات این است که به نظرم باید آییننامهها را کمی عوض کنند که دست و پای قاری بسته نباشد و خلاقیتش محدود نشود. جا دارد از شورای عالی قرآن تشکر کنم که چند سال است جلسات خوبی برگزار میکند تا قاریان را به تلاوت خاشعانه باز گرداند. همچنین «اقرا» خیلی طرح خوبی است که در تعمیق نگاه فنی و معنوی اساتید به قرآن خیلی اهمیت دارد. من دو اجازه اقرا یکی از مرحوم الکرخی، استاد عراقی و یکی هم از شیخ محمد فهمی عصفور دارم.
ایکنا ـ با توجه به اینکه متولد نجف هستید و احتمالاً ارتباطاتی با کشور عراق دارید، وضعیت قرآنی در کشور دوست و همسایه را چطور میبینید؟
زمان صدام بیشتر قاریان و حافظان عراقی که الان مطرح هستند، ایران بودند. مثل حسنینالحلو، سیدجعفر شامی، صالحی و ... قم بودند، الان که به عراق برگشتهاند، مؤسسه قرآنی در عراق تأسیس کردهاند و در عتبه حسینی مسئولیت دارند. در عراق نخبههای قرآنی خیلی زیاد شده است. بعد از سقوط صدام، هر سال من را برای داوری مسابقات کشور عراق دعوت میکردند و من از نزدیک میدیدم که سال به سال وضعیت بهتر میشود. دقیقاً مثل ایران که بعد از پیروزی انقلاب، قرائت سال به سال رشد کرد. قاریان عراقی طی سالهای اخیر در مسابقات بینالمللی ایران و مالزی هم خوش درخشیدهاند. مثل رافعالعامری، میثم تمار، اسامه کربلایی، فلاح زلیف و ... خوش درخشیدهاند.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام