کد خبر: 3955693
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۸
یادداشت وارده/

درباره ساحت تربیت علمی و فناورانه سند تحول بیشتر بدانید

در بخشی از سند تحول بنیادین، ساحت‌های شش‌گانه‌ای ذکر شده است که ساحت ششم آن به تربیت علمی و فناورانه منطبق بر نظام و معیار اسلامی مربوط است.

درباره ساحت تربیت علمی و فناورانه سند تحول بیشتر بدانیدبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام حسین درودی، معاون امور استان‌های ستاد همکاری حوزه‌های علمیه و وزارت آموزش و پرورش، در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده است با اشاره به اینکه در بخشی از سند تحول بنیادین، ساحت‌های شش‌گانه‌ای ذکر شده است به تبیین ساحت ششم آن که تربیت علمی و فناورانه منطبق بر نظام و معیار اسلامی مربوط است، پرداخته است.

«در صفحه ۹ سند تحول بنیادین، فصل دوم، بیانیه ارزش‌ها و در بند ۴ فرآیند تعلیم و تربیت، ساحت‌های شش‌گانه‌ای را متذکر می‌شود که ادبیات ساحت ششم تربیت علمی و فناورانه منطبق بر نظام و معیار اسلامی است.

برخی صاحب‌نظران بر این یافته اصرار می‌ورزند که این مقام منیع تربیت انسان است که علم و فن از او زاده می‌شود و گروه دومی نظر داده‌اند که علم به نوبه خود و همچنین فن می‌تواند تربیت‌ساز باشد، اما نظر سومی را شاهد هستیم مبنی بر اینکه تربیت علم نیست، بلکه یک هنر درون‌ذاتی افراد است و در قالب علت و معلول عقلی محصور نمی‌شود بلکه به دلیل متغیرات آن فراتر از علم و ثابتات آن است و از گستردگی ویژه‌ای برخوردار است که جهت پیکان آن به سمت و سوی بی‌نهایت در حرکت است، به همین سبب هر چه بیشتر نور خداوند در قلب هنرمند تابش یابد به همان میزان گسترش می‌یابد، تا آنجاکه از فرشتگان هم می‌تواند برتر نشانده شود و این نظر بر آن است که سفیران پروردگار عالمیان تربیت الهی خود را برای بشر در ساحت‌های شش گانه به نمایش عینی و ذهنی می‌نمایانند تا انسان از مقصود خلقت خویش خام و خلل پذیر نگردد.

حال با توجه به نظرات فوق به این مهم می‌رسیم که چرا در سند تحول، تربیت را مقدم بر فناورانه آرایش داده است. آیا در این دگردیسی و زیر و رو شدن نظام تعلیم و تربیت جهان امروز، پس از حضور ویروس کرونا و شرح وظایفی که برای او بسته‌بندی شده، در نمی‌یابیم که تربیت لباس نوین بر اندام خود کرده و چشمان اقتصاد و فرهنگ اجتماعی و دیگر بخش‌های جامعه بشری را بر خود ثابت کرده و در حال دوران و گردش دادن است، برای پاسخ به این سؤال باید به مبانی نظری ساحت اعتقادی، عبادی،‌اخلاقی در قرآن کریم پرداخت، به سبب آنکه اگر انسان از نظر عقیدتی در وجود روحانی خود دو قلب را درک و دریافت کند، در دو عرصه همیشه در تسخیر مخلوقات واقع می‌شود، به صورت مشهود و مخفی، چراکه تربیت حقیقی و تمام ساحتی که میان درون و برون انسان و جهان خلقت ارتباطی توحیدی و منظوم بتواند برپا کند.

این قدرت بی‌شک در اختیار کسی است که خود نیاز به رب نداشته باشد و آن خداوند متعال عالم هستی است، با این مقدمه می‌توان گفت آنچه بشر تحت عنوان تربیت از خود به نمایش می‌گذارد بیشتر به تسخیر شباهت دارد تا تربیت، چراکه از نتیجه پایانی آن در صفحه نمایش پایان‌ناپذیر یا همان هدایت تکوینی برایش مقدور نیست، گزارش اطمینان‌بخشی بدهد تا دلش آرامش یابد.

انسان از قوانین حاکم بر جهان خلقت در داشتن اختیار و انتخاب دیگر واجد اختیار نیست، همچنان‌که در آزادی آزاد نیست بلکه گریزی از آزادی برای او میسور نیست، پس او موجوداتی را به استخدام خود در می‌آورد، همچنان که اعضای بدن ایشان در تسخیر او واقع می‌شوند نه در تربیت، زیرا برای آنان ژست رب بودن نمی‌تواند داشته باشد، چون می‌یابد که از او دستور تمام ساحتی نمی‌گیرند، به همین دلیل اگر در جهت مقابل آن‌ها واقع شود، آن‌ها را یا از دست می‌دهد یا با فساد تدریجی آن‌ها مواجه می‌شود.

انسان با گذر از موقعیت جمادی به نباتی و حیوانی و سپس مقام انسانی با همراهی جهان خلقت برای تسخیر قوانین در آسمان‌های بالای سر و زمین زیر پا او نصرت می‌یابد تا میان مرحله قبلی و مرتبه آتی و فاصله میان آن دو تنها نماند و با انتخاب درست از سوی خالق هستی از تسخیر مخلوقات عالم در امان باشد تا سقوط تدریج را تجربه نکند، انسان برای گذار یا صیرورت از موقعیتی به موقعیت دیگر، بی‌شک نیاز به قدرت فرشتگان مدبر جهان هستی دارد تا از جهل علمی و جهالت عملی و همچنین پیچ‌های حکیمانه در نظم عالم هستی به سوی مراحل حیات طیبه و تقرب الی‌الله نیل کند، چراکه تمام هستی از کهکشان‌های فوق محاسبه بشری تا کوچک‌ترین موجودات پیرامونی انسان‌ها از یک مدیریت نظم‌پذیری واحد تبعیت کرده و در خدمت بشر قرار می‌گیرند.

در نتیجه، اگر انسان میل دارد که ابزار سایر مخلوقات نشود بلکه از آن‌ها با روح یاوری ملائکه الله ابزارسازی داشته باشد، قطعاً نیاز دارد با آن‌ها اشتراکات خود را افزون کند، در غیر این صورت در جبر ابزاری شدن به اختیار خودش در فرآیند مدت‌دار گرفتار می‌آید که قادر نیست برای آینده خود انتخابی داشته باشد، چراکه الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار، به همین جهت در حال حاضر مشاهده می‌کنیم که بشر به‌واسطه عدم حمایت فرشتگان الهی در سیاه‌چال زیاده‌خواهی نفس و همچنین وساوس شیطان، تمام اندیشه‌های او در عوض ابزارسازی از جهان مخلوقات به گونه‌ای رقم خورده که علم و فنون ایشان ابراز هلاکتش شده‌اند و برای آن هیچ برون‌رفتی ندارد مگر اینکه از دو خدایی به یکتاپرستی چرخش کند و به همین سبب نظر آنانی که تربیت را بر فن در سند تحول تقدم‌اند قرآن‌مدار و ملائکه‌محور است.»

انتهای پیام
captcha