به گزارش ایکنا، قاسم جوادی، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، 16 اسفندماه در نشست علمی «احادیث سلسلةالذهب در عیون اخبار الرضا(ع)»، گفت: بین ما آنچه از احادیث امام رضا(ع) معروف است یک حدیث سلسلةالذهب است که از طریق امامان(ع) به پیامبر(ص) و در ادامه به خداوند میرسد، ولی صرفاً در عیون اخبارالرضا بیش از 200 حدیث با سند طلایی وجود دارد که از امام(ع) به پیامبر(ص) میرسد و در کتب دیگر هم نمونههای فراوانی وجود دارد.
وی با بیان اینکه حرکت امام رضا(ع) به خراسان حرکت اصلاحی بسیار عظیم در تمامی جهان اسلام بود که متأسفانه تحتالشعاع نگاههای فرقهای قرار گرفته است، افزود: حرکتی که آن حضرت در بیش از 1200 سال انجام دادند، ما اندر خم یک کوچه آن هم نیستیم.
جوادی با بیان اینکه بسیاری از دعواهای که در جهان اسلام وجود داشته دعواهای جهل با جهل بوده تا دعوای اسلامشناسی با اسلامشناس دیگر، اظهار کرد: دین برای کل بشریت آمده و نه این فرقه و آن فرقه. البته هدف اعلای دین حرکت بشر به سمت توحید است؛ بنابراین باید همه تلاش مؤمنان طوری باشد که دیگران عاشق و شیفته مکتب و مذهب شوند که به دو حوزه جدال احسن و فکری و حوزه عملی باز میگردد؛ یعنی تنها راه برای بحث با بشریت حسن جدال در تمامی ابعاد از اشارات چشم و ابرو و کلام و استدلال تا عمل است که آن هم باید حسن و نیکو باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان تصریح کرد: قرآن کریم فرقهگرایی را عذاب الهی میداند و جالب اینکه فرقهها آنقدر از فرقه بودن لذت میبرند که احساس ناراحتی از این کار ندارند. در ایه 65 انعام فرمود: قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ؛ بگو او تواناست كه از بالاى سرتان يا از زير پاهايتان عذابى بر شما بفرستد يا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [ديگر] بچشاند بنگر چگونه آيات [خود] را گوناگون بيان مىكنيم باشد كه آنان بفهمند.
وی با بیان اینکه اهل بیت(ع) پیام جهانی یعنی توحید برای بشریت دارند، اظهار کرد: ائمه همچنین خود را مسئول جهان اسلام میدانند و پیام منطقهای دارند و مسئولیت دیگر آنها در قبال محبان و مسئولیت دیگر، مقابله با کجرویها است که این بخش در بین ما خیلی پررنگ شده که دیگر ربطی به سیره اهل بیت(ع) ندارد و ساخته خود ماست.
وی افزود: شخصی به امام باقر(ع) عرض کرد: من تا حالا شیعه نبودم و قبل از آن که شیعه بشوم اسلحه امویان را تامین میکردم حال چه کنم. حضرت فرمودکه همچنان این کار را بکن، زیرا تأمین امنیت جامعه بر عهده این حکومت است. این بنیامیه صحنه کربلا را خلق کرد و در زیارت عاشورا «قتلالله بنی امیة قاطبة» داریم. در روایت داریم که حضرت به کسی که از اموی بودن اظهار ناراحتی داشت، فرمودند: «انت اموی منا اهل البیت(ع)». این طور نیست که هر اموی و با هر کیفیت و شرایطی بد باشند.
جوادی تصریح کرد: ما بعد از غیبت، اسلامشناسی در جهان اسلام نداشتهایم نه اینکه شخصیتها کار نکردهاند، بلکه چون عظمت اسلام خیلی زیاد است و پیام این دین از عهده یک نفر بر نمیآید و هر کسی روی یک بخش کار میکند و ارتباط آن را با بخشهای دیگر نمیداند یا نمیتواند برقرار کند.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به روایت معروف سلسلة الذهب، تصریح کرد: این روایت نقلهای متعدد دارد که فقط دو نقل آن در توحید و عیون صدوق ذیل یعنی«بشروطها» را دارد که به نظر بنده این قسمت به خداوند ارتباطی ندارد و خود حضرت آن را فرمودند؛ متاسفانه ما بشروطها هم نپرداخته و بیشتر به انا من شروطها توجه کردهایم؛ همه انبیاء برای توحید و اجتناب از طاغوت آمدهاند؛ حضرت در این روایت یادآوری کرده است که مهمترین مسئله جهان اسلام در این مقطع(حرکت حضرت از نیشابور به سمت مرو) توحید است و اگر مسلمین وارد حوزه توحید شوند ان امتکم امة واحده است و جایی برای فرقه باقی نمیماند.
جوادی با بیان اینکه امروز هم این فرمایش حضرت برای مسلمین به همان اندازه طراوت و تازگی دارد و محور هر روزه زندگی مسلمانان باید توحید باشد، افزود: روایت دیگر سلسلة الذهب آن است که پیامبر فرمودند: ایمان اقرار به لسان، معرفت به قلب و عمل به ارکان است؛ براین اساس کسی اهل ایمان است که این سه ویژگی را واجد است.
وی تأکید کرد: عمل بخش مهم دین است و آن هم عمل به تعبیر قرآن «عملوا الصالحات» باید صالح باشد ولی ما تا میگوییم عمل صالح، این مسئله به میان میآید که صرفاً به نماز و روزه هست، ولی به نظر بنده اطلاق دارد؛ یعنی اگر مقاله مینویسیم، کار کشاورزی و صنعتی و فنی هم میکنیم باید صالح باشد. اگر نماز بخوانیم و روزه بگیریم، ولی کار مردم را درست انجام ندهیم عمل صالح نخواهد بود، زیرا پول حرام وارد زندگی فرد میشود.
جوادی با بیان اینکه امام رضا(ع) مصر بودند که سند روایات را به پیامبر برسانند، زیرا امام با آن مقام در بین مردم در حد راوی احادیث پیامبر شناخته میشدند، افزود: حدیث سلسلة الذهب دیگر به نحوه مواجهه مسلمین با پیروان سایر ادیان دارد زیرا اگر عملکرد ما در برخورد با دیگران غلط باشد سبب جذب آنها به اسلام نخواهد شد؛ امام رضا(ع) فرمودند: «جمعی از مسلمین به پیامبر گفتند که خوب است وقتی بر گروهی پیروز شدید آنان را مجبور کنید مسلمان شوند؛ پیامبر فرمودند که من هرگز نمیخواهم خدا را با یک بدعت ملاقات کنم و گفته نشود که تو با زور افراد را مسلمان کن، من هرگز با اجبار کسی را مسلمان نمیکنم ....» که این روایت در تنافی با روایت دیگری است که در منابع اهل تسنن و برخی منابع شیعه بیان شده که پیامبر فرمودند: من مبعوث شدم تا بجنگم تا افراد بگویند لا اله الا الله که در تعارض جدی با قرآن هم هست. این روایت امام جایی برای این حدیث نامناسب منتسب به پیامبر باقی نمیگذارد.
وی بیان کرد: چرا این حدیث سلسلة الذهب را نمیخوانیم؛ این حدیث بسیاری از شبهات را که قصد دارد پیامبر(ص) و اسلام را خشن جلوه بدهند، از بین خواهد برد، ولی متأسفانه به آن کمتر توجه داریم. همچنین روایت دیگری وجود دارد که فرموده است: رجلی به امام رضا(ع) عرض کرد که شما چرا ولیعهد مأمون شدی؟ امام فرمودند: نبی بالاتر است یا وصی؟ گفت وصی. پرسیدند مشرک بالاتر است یا مسلمان؟ او گفت مسلمان. حضرت ادامه دادند که آیا یوسفی که وظیفهاش ایستادگی در برابر شرک بوده الان با پذیرش مسئولیت به شرک کمک میکند یا علیه آن است. حضرت یوسف مشکلات اقتصادی مردم آن دیار را به عنوان انسان حل کرده است و به شرک کمک نکرده است. اتفاقاً هر قدر مشکل اینها را حل کند بیشتر جذب هم میشوند.
جوادی اضافه کرد: با مشرک بما هو مشرک و ناصبی به هیچ عنوان حق همکاری نداریم، ولی اگر عنوان تغییر کرد و مثلاً مشرک همسایه شد، این عنوان تکلیفآور است و موظفیم به همسایه کمک کنیم؛ بنابراین امام رضا(ع) این بحث را مطرح فرمود تا بگویند کارهای غلط مامون غلط است، ولی اگر امام(ع) به خراسان نیامده بود، آیا میتوانست اینقدر کار فرهنگی در پیشبرد دین و شیعه داشته باشد؟ مأمون غیر از ظالم بودن حاکم کشور اسلامی هم هست، امام رضا(ع) نقدی بر یوسف ندارد، بلکه فرموده است آن حضرت که نبی هم بود علیالظاهر با حاکم مشرک همکاری کرد.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اظهار کرد: پیامبر(ص) فرمودند: راس العقل بعد از ایمان، محبت و دوستی نسبت به مردم و احسان و نیکی کردن به کل انسانهای بر و نیک و فاجر است؛ پس دین نیامده تا احسان کردن را فرقهای کند، بلکه امتی میخواهد که توحید و عمل صالح دارد و حتی حاضر است مشکل جامعه شرکزده را هم حل کند و به هر بر و فاجری هم نیکی میکند.
جوادی تصریح کرد: روایت دیگر هم که سلسلة الذهب است فرموده که «لا تنظروا الی کثرة صلاتهم و صومهم و ...» خیلی نگاه به کثرت صوم و صلات مردم نگاه کنید بلکه به صدق حدیث و امانت ایشان بنگرید؛ در روایت آمده است که امام سجاد(ع) فرمودند اگر شمشیری را که با آن پدرم را شهید کردند به من امانت بدهند به صاحبش بر میگردانم. بنابراین ابتدا، توحید، بعد عمل صالح و بعد اینکه دیگران با مجبور به ایمان نکنیم، سپس نیکی به بر و فاجر و در نهایت کثرت صوم و صلات ملاک ایمان نیست بلکه راستی گفتار و امانتداری ملاک است.