به گزارش ایکنا، در این شماره از پژوهشنامه معارف قرآنی، مقالاتی با عناوین «تحلیل و نقد بنیانهای اندیشه نواعتزالی در نظریه تفسیری امین خولی»، «کارکردهای شناختی تربیت دینی در هستی»، «بررسی تطبیقی کارآمدی تفاسیر اجتهادی جامع و روایی محض مطالعه موردی آیه 159 سوره بقره»، «بررسی شکل حکومت دینی با تحلیل حکومت انبیاء در قرآنکریم»، «تحلیل معنایی «قریب» در قرآن با رویکرد با همآیی جانشینی صفات الهی»، «جستاری در باب حشر حیوانات و جمادات در قرآن با تأکید بر آرای علامه طباطبایی» و «سازوکار نگرش الهی در تحقق شادی و سلامت معنوی از دیدگاه قرآن با تأکید بر آیه فضل و رحمت الهی (یونس/58)» منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «تحلیل و نقد بنیانهای اندیشه نواعتزالی در نظریه تفسیری امین خولی» میخوانیم: از بنیانهای نظریه تفسیر ادبی امین خولی، اندیشههای نواعتزالی است. این مقاله با رویکرد تحلیلی-انتقادی مبتنی بر داده-های اسنادی، ضمن معرفی نظریه خولی، مختصات جریان فکری نومعتزله را در نظریه خولی که در رهیافتهای تفسیری بعد او، موثر بوده، آشکار و نقد کرده است. از امتیازات مبانی نواعتزالی خولی، رویکرد تفسیر اجتماعی نظریه اوست. در مقابل کاستیهای ناشی از جریان نومعتزله، چالشهایی را متوجه آن ساخته ازجمله نگاه نوآورانه در تمام ابعاد دین، گسست پیوند با سنت تفسیری، نسبیبودن فهمها از قرآن و غلبه متنمحوری در تفسیر. همچنین فقدان نگاه وحیانی به عقل از آسیبهای این نظریه است؛ ضمن اینکه توجه افراطی به فهم مخاطبان اولیه و غفلت از فرهنگسازی قرآن، زمینهساز گرایش به تفسیر فرهنگی خواهد شد. بنیانهای نواعتزالی نظریه خولی همچون عدم تنقیح مبانی فهم متن و تبیین جهانبینی، آن را فردمحور کرده است. در نگاه نومعتزله قرآن به عنوان متنی زنده فارغ از جنبههای الهیاتی، موضوع پژوهش قرار گرفته، در نتیجه هویت وحیانی آن سلب میشود. نظریه خولی نیز از این آسیب در امان نبوده و این مساله در آثار شاگردان و متاثران از نظریه او مشاهده میشود.
نویسنده مقاله «کارکردهای شناختی تربیت دینی در هستی» در طلیعه نوشتار خود آورده است: تربیت دینی به عنوان مهمترین درخواستی است که آدمی میبایست در هر حال، از خدا بخواهد و این امر علاوه بر ایجاد جرأت و جسارت برای شکستن حصارهای تنگ مادّی، میآموزد که از خداوند بخواهیم که در راه فضیلتها و خوبیها، پایدار بمانیم و هر روز و در هر لحظه، به سویی متمایل نشویم و هوسهای مختلف، ما را دستخوش نیازهای مختلف نکنند. پژوهش حاضر بر موضوع کارکردهای شناختی تربیت دینی در هستی متمرکز است که با جمعآوری اطلاعات از روش فیشبرداری و مطالعه منابع کتابخانهای و توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در این کوتاه به تعریف عبارات تربیت دینی و کارکردهای شناختی و سپس تبیین کارکردهای شناختی تربیت دینی در هستی پرداخته می شود. دستاوردها و نتایج تحقیق عبارتند از: کارکردهای شناختی- فردی تربیت دینی شامل: کارکرد شناختی پی بردن به قدرت الهی در نظم هستی،کارکردشناختی یقین به خداوند در شبهات، کارکرد شناختی توجه به طاعت و سجده هستی در برابر خداوند متعال، کارکرد شناختی تأکید بر صدفه نبودن هستی در طلوع خورشید و حیات و ممات، کارکرد شناختی اندیشیدن و عبرت، در تغییرات هستی است.کارکردهای شناختی- اجتماعی تربیت دینی عبارتست از: کارکرد شناختی واقف شدن به عظمت آفرینش الهی در آگاه کردن منکران معاد، کارکرد شناختی درک توانایی خداوند متعال در انتقام از منکران توحید و معاد،کارکرد شناختی هدایت انسان در آفرینش سایه و خورشید.
در طلیعه نوشتار «بررسی شکل حکومت دینی با تحلیل حکومت انبیاء در قرآنکریم» میخوانیم: شکل حکومت دینی بهعنوان یکی از مسائل پرچالش در حوزه اندیشه سیاسی اسلام همواره مورد اختلاف نظر واقع شده است، دانشورانی که دخالت دین در سیاست را پذیرفته و حتی معتقدند دین در مبانی و اصول حکومت توصیههایی را بیان داشته در مورد شکل حکومت با یکدیگر همفکر و همنظر نیستند گروهی از ایشان معتقدند شکل حکومت نیز همانند دیگر عناصر سیاست منصوص بوده و توسط خدای متعال بهگونهای ثابت و لایتغیر مشخص شده است برخلاف گروه دوم که معتقدند خدای متعال در مورد شکل حکومت اظهار نظری نداشته و در اینباره سکوت کرده است، بهرحال هر دو گروه برای اثبات مدعی خود به ادلهای استناد کردهاند ازجمله یکی از این ادله چگونگی یادکرد قرآنکریم از حکومت انبیاء گذشته است که به موجب آن مشخص میشود خدای متعال ساختار هرمی قدرت را برای حکومت دینی ثابت کرده و یا اینکه چنین نکرده و قائل به شکل خاصی برای حکومت نیست، این نوشته با تحلیل همین دلیل و با روش تفسیری [اجتهادی] و استمداد از روایات و نقلهای تاریخی به داوری بین این دو دیدگاه پرداخته و به این نتیجه فائق آمده است که هیچگونه شاهدی مبنی بر ثبات شکل حکومت و ساختار ثابتِ هرمی آن در داستان انبیاء در قرآنکریم وجود ندارد، و برای اثبات این مدعا قابل استفاده نیست.
نویسنده مقاله «تحلیل معنایی «قریب» در قرآن با رویکرد با همآیی جانشینی صفات الهی» در طلیعه نوشتار خود آورده است: «قرب» از مفاهیم غایتگرا درنظام باورهای دینی است و صفت «قریب» به عنوان کیفیتی رمزآلود در قرآن، بر مقوله نزدیکی پروردگار به انسان دلالت دارد. این صفت الهی به شکل تکوینی و همراه با آفرینش انسان بر او تجلییافته و در قرآن در معنای فیزیکی، انتزاعی و متافیزیکی کاربرد داشتهاست. آیات مرتبط با نزدیکی خداوند به بندگان، به مقام قربی عام اشاره مینمایندکه در قالب افاضه حیات به انسان، احاطت، علم و آگاهی بر خطورات ذهنی و قلبی و تدبیر حاجات و نیازهای مادی و تشریعی اوست. لذا خداوند به طور دائمی و مستمر بر احوال بندگان سمیع، بصیر، علیم بوده و مجیب حاجات اوست. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با کمک روابط همنشین و جانشین، باهمآیی صفت «قریب» با سایر صفات الهی را مورد بررسی قرار داده تا به درک واضحتری از آن دست-یابد.نتیجه حاصل این است که اگرچه بسامد این واژه در قرآن به عنوان صفت خداوند، تنها 2 بار و با صفاتی چون مجیب و سمیع بوده اما با پیجویی همنشینها و جانشینهای آن و نیز تحلیل رابطه واژگانی، میتوان به این نتیجه دست یافت که پذیرش مسالت بندگان، سرعت پذیرش، حیلوله و علم و احاطت مستخرج از باهم آیی، بیانگر ربوبیت پروردگار است.
انتهای پیام