به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، شامگاه گذشته یکم اردیبهشت ماه، در نخستین جلسه مجازی تفسیر قرآن ویژه ماه مبارک رمضان، با محوریت سوره «ص» ضمن بیان روایتی از رسول اکرم(ص) اظهار کرد: هرکسی که سوره «ص» را میخواند، به میزان کوههایی که خداوند برای حضرت داوود مسخره نمود، خداوند حسنات را برای این انسان منظور میکند و خداوند کسی را که انس با این سوره بگیرد از اصرار ورزی بر گناهان حفظ میکند.
وی اضافه کرد: حرف «ص» در طلیعه این سوره مشاهده میشود و از جمله حروفی است که با عنوان «حروف مقطعه» شناخته میشوند و در آغاز ۲۹ سوره از قرآن همانند این حرف، حروفی آمده است.
انصاری ادامه داد: مانند سورههای «ق» و «ن» در ابتدای این سوره نیز یک تک حرف را مشاهده میکنیم، گاهی عنوان میشود که این حروف از میان ۲۸ حرف ادبیات عرب یک مجموعه چهاردهگانه هستند که عمده صفات و اسامی الهی از این ۱۴ حرف ساخته شدهاند، با توجه به این کاربرد بعضی از علما به این مجموعه «الاحرف النورانیة» گفتهاند.
این پژوهشگر تفسیر و علوم قرآنی اظهار کرد: خداوند با حرف «ص» مانند سایر حروف مقطعه به مقام تحدی قرآن اشاره دارد، در حقیقت میفرماید که قرآن از همین حروف تشکیل شده است و اگر کسی میخواهد مقابله با قرآن کند، این حروف را بگیرد و چنین عبارات، آیات و همچنین سورههایی را بیاورد.
انصاری با بیان اینکه نقش کلمات در آیات ابتدایی سوره «ص» عنوان کرد: حرف «واو» در اولین آیه «واو سوگند» است، خداوند سوگندی را به خود قرآن یاد میکند، سوگند خوردن به قرآن به عنوان روشی نیست که خداوند قصد آموزش آن را به ما داشته باشد، ما در سوگندهای خود به دو دلیل رفتار میکنیم، یا به دنبال جذب سود هستیم و یا برای رد یک زیان آن سوگند را یاد میکنیم.
وی در ادامه گفت: ذات حق وقتی سوگند یاد میکند، مقصودی همانند هدف انسانها ندارد، بلکه خدا با سوگند خود، تکریم و تعظیم نسبت به موضوعات را نشان میدهد تا عظمت موضوعات را متوجه انسان کند، در ابتدای این سوره نیز خداوند به قرآن با عظمت سوگند یاد میکند که انسانها همت خود را در بهره بردن از آیات این کتاب به کار گیرند.
انصاری با پرداختن به ساختار کلمه «قرآن» اظهار کرد: کلمه «قرآن» از ماده قرائت آمده است و در لغت عرب به مکانهای پستی گفته میشود که آب در آنجا جمع میشود، قرآن هم یک مجموعه خواندنی از حروف و آیات است و تا انسان آنها را نخواند ارتباطی بین انسان و قرآن شکل نمیگیرد.
صاحب تفسیر مشکاة تصریح کرد: آن قرآن خواندنی در انسان اثر دارد که با طهارت جسم و جان و توجه به سوی قرآن باشد، یک چنین قرائتی انسان را اوج میدهدt این قرائت به تدبر و تحفظ و اثرگذاری در اندیشه و جان انسان منجر میشود.
وی گفت: اگر کلمه «قرآن» با حذف و یا تخفیف همزه به صورت «قرآن» تلفظ شود، ریشه آن «قرن» است و این یعنی قرآن کتابی دارای انعطاف و تقارن است و در معنای دیگر میتوان گفت مطالب قرآن متناظر هم هستند و میتوان مطالب آن را به یکدیگر ارجاع داد، همچون ارجاع به متشابهات به محکمات و سایر موارد نظیر این، که وجود دارد.
انصاری با اشاره به عبارت «ذیالذکر» بیان کرد: در اینجا صفتی برای قرآن بیان میشود و آن «ذکر» است که به معنای یاوری و به خودآوری است، هنگامی که انسانها از طریق وحی به حقایق الهی میرسند، جانی تازه به پیکر فرد و اجتماع آدمی داده میشود که حلاوتها آنجا خود را نشان میدهند.
وی اظهار کرد: قرآن با عنوان «ذکر» گفته شده است، چرا که بسیاری از موضوعات و جنس قرآن با جان و وجدان بیدار انسانها سر و کار دارد، این عبارات قرآن میآید که ما را به فکر و اندیشه وجدانی خود بازگرداند، روش و بیان قرآن به نحوی است که انسان می تواند به راحتی با کلام قرآن ارتباط گیرد و در بسیاری از موارد قرآن انسان را به وجود خودش توجه میدهد، آموزههایی که قرآن بیان میکند، انسان را به فطرت خود بازمیگرداند.
این مفسر قرآن افزود: البته غبار و حجاب غفلت بر وجدانه انسان مینشیند و قرآن قصد دارد، این غبارها را کنار بزند، گاهی این سوال پیش میآید که چرا قرآن که با فطرتی که انسان دارد، اما اقبال چندانی که لازم است به قرآن دیده شود، در جوامع بشری رؤیت نمیشود؟ پاسخ قرآن این است که انسانها با دو دلیل تکبر کاذب و لجاجت بین خود و قرآن مانع ایجاد میکنند.
انصاری ادامه داد: انسانهای فرورفته در تکبر و عزت، کاذب هستند که با تکیه کردن به داشتههای خودشان و داشتن نگاه کم ارزش به قرآن، باعث میشوند که کلام الهی در جان آنها اثر نکند، «شقاق» دیگر عاملی است که مانع اقبال انسانها نسبت به قرآن است و این کلمه به معنای لجاجت و بر سر موضوع خود ایستادن و از پیش تصمیم گرفتن، است.
انتهای پیام