به گزارش ایکنا؛ آیتالله مهدی هادوی تهرانی 19 اردیبهشتماه در ادامه مباحث تفسیری سوره مبارکه رعد به آیه 20 «الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَلَا يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ» اشاره کرد و گفت: شیخ طوسی فرموده مقصود از این عهد، آن پیمانی است که در عقول بندگان نهاده شده است و مؤید حکمت و قدرت خداوند است، زیرا اگر کاری درست و صحیح و استوار انجام شد، فاعل آن باید عالم و عاقل و دانشمندی باشد و اگر کسی چیزی را به وجود آورد، خودش باید سازندهای داشته باشد تا برسیم به سازندهای که خودش ساخته نشده است، در غیر این صورت گرفتار تسلسل میشویم.
وی افزود: شیخ فرموده اینگونه مطالب که عقل انسان آن را درک میکند، عهدی است که در آیه به آن اشاره شده است؛ عقل میگوید جهان با این پیچیدگی و دقت قطعاً آفریننده عالم و حکیم و قادری دارد؛ در انتها هم فرموده است چون عهد به صورت عهدالله آمده، شاید عهدی باشد که پیامبر بسته بود.
آیتالله هادوی تهرانی بیان کرد: وی معتقد است که این آیه یک نکته فقهی دارد و آن اینکه عهدالله شامل قرارداد و عهدهایی میشود که در بین مردم هم وجود دارد؛ یعنی وفا با پیمانهایی که با دیگران بستهایم، واجب است، حتی اگر با کفار هم قراردادی بستید، باید وفا کنید چه در حال جنگ و چه در حال صلح.
وی اضافه کرد: علامه طباطبایی فرموده است که مقصود از وفای به عهد، نشکستن میثاق و پیمان است؛ ایشان هم عهد را به چیزی که شیخ طوسی فرموده، تعبیر کرده است، گرچه در تعبیر تفاوتی دارد؛ فرموده آیه تذکری به بندگان است تا با چیزی که با خدا پیمان بستهاند، وفا کنند؛ یعنی با زبان فطرتشان عهد کردهاند که خدا را یگانه بشمارند و بر مسیری رفتار کنند که توحید اقتضاء میکند.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: در روایات بیان شده که همه انسانها قبل از خلقت مانند ذرهای خلق شدند و از آنها پیمان گرفته شد که «الست بربکم قالوا بلی»؛ همه گفتند بله؛ یعنی آنچه در آینده ما رخ میدهد، مانند آنچه در گذشته اتفاق افتاده میداند و این علم خدا، حضوری است، یعنی خود گذشته و آینده و حال در نزد خدا موجود است، نه اینکه تصویری از آن وجود داشته باشد.
هادوی تهرانی افزود: شیخ طوسی میگوید مقصود از یصلون در آیه «وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ»؛ صله رحم است؛ حسن بصری در مورد «والذین یصلون» گفته است که «یصلون بمحمد»؛ یعنی با نبی اعظم مرتبط میشوند. علامه طباطبایی فرموده است که «یصلون» ناظر به امر تشریعی است، در حالی که «یوفون بعهدالله» ناظر به بحث فطرت و امر تکوینی است و علت آن هم این است که خداوند در انتهای آیه فرموده کسانی امر خدا را تبعیت میکنند که از عاقبت سوء عدم اطاعت امر خدا میترسند.
استاد حوزه بیان کرد: وی همچنین به آیه 165 نساء «رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا» تمسک کرده است. یعنی حجتی بر خدا از سوی مردم نباشد؛ در این صورت کسی که در جایی است که دسترسی به هیچ حکمی ندارد، برای ندادن زکات و نخواندن نماز و نگرفتن روزه حجت دارد، زیرا عذر ندانستن دارد.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: به تعبیر علامه، بعد از انبیاء مردم دیگر حجتی نخواهند داشت و نمیتوانند عذری بیاورند؛ حال ما که در حوزه درس خوانده و درس دادهایم و احکام گفتهایم، هیچ عذر و بهانهای نمیتوانیم بیاوریم، زیرا بارها آن را در منبر گفتهایم، پس عقوبت ما از دیگران بیشتر خواهد بود؛ البته در روزگار ما ممکن است کسانی باشند که راهی به فهم حقیقت نداشته باشند؛ منطقهای در حاشیه دهلی وجود دارد که جنگلی است و در داخل آن مردمی زندگی میکنند که اصلاً اطلاعی از وجود تمدن جدید ندارند.
وی اضافه کرد: البته مانع معرفتی مانند مانع فیزیکی است، لذا این افراد معذور هستند؛ اگر کسی مانع فیزیکی ندارد، اما اصلاً احتمال نمیدهد که حقی باشد که باید بر روی آن تحقیق کند، جهل او هم قصوری است؛ ظاهراً «یصلون» منحصر به صله رحم نیست، بلکه آنچه را خدا فرموده است که انجام دهید، بنابراین عمومیت دارد. علامه طباطبایی هم هر نوع اتصال به خدا را فرموده که مشهورترین آن صله رحم است.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: شیخ طوسی بین خوف و خشیت تفاوتی قائل نیست، ولی علامه طباطبایی بر عکس شیخ، تفاوت میان این دو قائل است و فرموده است که خشیت یک امر قلبی و ترس قلبی و عمل جوانحی است، ولی خوف یعنی اینکه انسان کاری انجام دهد که مجبور به فرار شود که عمل جوارحی است، به همین دلیل خدا در وصف انبیاء فرموده است که «و لا یخشون احد الا الله» یعنی اینها جز خدا تأثر قلبی و خشیت ندارند، ولی در مورد ایشان خوف هست که درباره موسی فرمود: «فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَى»؛ یعنی موسی در نفس خود خوف احساس کرد و این خوف سبب فرار و اقدامات بعدی آنها میشود، همان طور که موسی وقتی فردی از قوم فرعون را کشت، فرار کرد.
آیتالله هادوی تهرانی با اشاره به آیه «وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ» بیان کرد: صبر تحمل سختیها اعم از بیماری و فقر و ... است، یعنی در امور ناسازگار با روحیهاش تحمل داشته باشد و ماه روزه هم تمرین برای این کار است؛ یکی از کارهای ناسازگار با انسان، جهل است. به همین دلیل با جهل خود دشمن است و چون نمیتواند چیزی را بفهمد، آن را بیارزش و وهم میداند.
وی ادامه داد: جالب اینکه همین افراد وقتی خزعبلاتی در اینترنت وجود دارد، بدون اینکه تحقیق کنند، به آن عمل میکنند و میپذیرند و گاهی عواقب سوئی هم برای آنها دارد؛ چرا هر مطلبی در اینترنت وجود دارد، راحت میپذیریم، در حالی که پر از مطالب خلاف واقع است.
وی افزود: آنچه در دنیا به درد انسان میخورد، کسب معرفت است و اگر عمر میخواهیم، برای این باشد که خدا را بیشتر بشناسیم، نه اینکه فقط چند سال دیگری عمر کنیم و مقدار بیشتری مواد غذایی مصرف کنیم؛ البته باید در این مسیر اهل صبر باشیم.
هادوی تهرانی با اشاره به انفاق اشاره شده در آیه تصریح کرد: انفاق هم شامل پنهانی و علنی است؛ ائمه هم سعی میکردند تا در شبها انفاق کنند، زیرا احتمال ریا در آن کمتر است؛ در ادامه آیه فرموده کسانی که «یوصلون ما امرالله» هستند، بدی دیگران را با نیکی دفع میکنند که این کار بسیار سختی است. البته منشأ بدی دیگری به ما در خیلی از اوقات سوء فهم است و فضای مجازی امروز در ایجاد دشمنی و نفاق و شقاق و سوء ظن خیلی موفق بوده است، ولی اگر بدی را با نیکی جواب دهیم، سوء ظن از بین میرود.
انتهای پیام