به گزارش خبرنگار ایکنا؛ سالروز شهادت امام جود و سخاوت؛ حضرت جواد (ع)، از جمله مصیبتهایی است که شاعران آئینی با سرودههای خود عرض ادب و ارادت خود را به آستان مبارک آن امام همام تقدیم میکنند. آخرین روز ماه ذیقعدة، سالروز شهادت جانسوز حضرت اباجعفر (ع) است، روزی که شاعران و مدیحه سرایان اهل بیت (ع) با منظومههای خود به سوگ مینشینند.
تعدادی از نوسرودههای شاعران در ادامه برای انتشار در خبرگزاری ایکنا تقدیم شده است.
مجتبی خرسندی
تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر
یا ایُّهَا الجَواد تَصَدَّق عَلَی الفَقیر
حس کرده است ثروت عالم به دست اوست
وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر
از حداکثر همه سر بوده هر زمان
از تو رسیده است به حداقل، فقیر
این گوشهچشم توست که اکسیر اعظم است
با یک نگاه تو به غنی شد بدل فقیر
از دیگران زیاد شنیده، ولی فقط
دیده همیشه جود تو را در عمل فقیر
با دست پر به خانه خود رفته هر زمان
با دست خالی آمده در این محل فقیر
از آن زمان که لطف تو را دید تا ابد
شد روزگار تلخ به کامش عسل فقیر
این بیتها گدای جواد الائمهاند
با این نیت ردیف شده در غزل فقیر
محمود تاری
بال و پر زد مرغ حق دیگر چرا نجوا کنید
از نفس افتاد، درهای قفس را وا کنید
راحت جان بتول و پاره قلب نبی ست
شرم از پیغمبر و از مادرش زهرا کنید
حجره در بسته را کردید بهرش قتلگاه
شد شهید از زهرتان، این ننگ را امضا کنید
او جواد است و جوان است و جهان را آفتاب
بعد ازین باید به ظلمت خانهها مأوا کنید
میوه باغ رضا را چیدهاید از زهر کین
با چه رویی رو به سوی محشر کبرا کنید
او به خاک افتاده، اما این شمایید از جفا
پایکوبی در عزای آن شه والا کنید
کوفیان در کربلا کردند شادی و شما
رسم اهل کوفه را بار دگر اجرا کنید؟!
معتصم تحریک کرد و یار او شد قاتلش
باید این مظلوم کُش را در جهان رسوا کنید
با لب خشکیده جان میداد مانند حسین
چون که مینوشید آبی، یاد آن مولا کنید
سینه را سازید از داغ غم او شعلهور
چشم را، چون چشم «یاسر» از غمش دریا کنید
محمدعلی یوسفی
حکم امامت شد به نامت یا محمد
پور علی موسی الرضا از نسل احمد
نامت تقی، زیرا به تقوا بی مثالی
در بندگی هم مخلصی و هم زلالی
از شدت جود و کرم، نامت جواد است
هر کس که منکر شد تو را، بیاعتقاد است
شاگرد تو، چون حضرت عبدالعظیم است
مانند تو هم اهل تقوا، هم کریم است
از مکتبت فضل بن شاذان بهرهها جست
علم علی مهزیار از محضر توست
یحی بن اکثم در جدل، شرمنده تو
ابن ابی داوود هم شد بنده تو
بر مسلمین کردی امامت در جوانی
بستی دهان یاوهگویان، آن چنانی
ای مظهر اخلاص و اکرام و کرامت
امید ما احسان و جود است و سخاوت
این دستهای ما که سوی تو دراز است
از شدت امید و از فرط نیاز است
احمد شهریار، شاعر پاکستانی
تو در مسیر هدایت نخست گام نهادی
و بعد پشت سرت آمدند مهدی و هادی
نشستهام و نمیدانم از شما چه بخواهم
که از شما چه بخواهد هرآنکه را تو مرادی
سخاوت آنکه من از تو بخواهم تو ببخشی
و تو نخواسته بخشیدهای، چرا که جوادی
تو پادشاه منی،ای فدای جود و سخایت
ولی نشستهای اینجا کنار مردم عادی
گناهکارم، اگر هم گناهکار بمیرم
ملال نیست، مرا تو شفیع روز معادی