به گزارش ایکنا، همایش ملی «جریانشناسی تدبر قرآن کریم و ظرفیتهای اجتماعی آن در ایران معاصر»، امروز، 23 تیر به همت انجمن مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در ادامه متن سخنان معصومه ریعان، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی همدان را میخوانید؛
معنای اصطلاحی ترجمه به معنای فرایند بازگردانی چیزی از یک زبان به زبان دیگر، با ارتباط دادن معنای یک متن به زبان مبداء با استفاده از معادلهای همعرض در زبان مقصد است. ترجمه قرآن اولین بار به زبان فارسی رخ داده است و در اولین ترجمه گفته شده که اهل فارس از سلمان فارسی خواستند «بسم الله الرحمن الرحیم» را ترجمه کند که «به نام یزدان بخشاینده» ترجمه کرد. در اروپا هم به همین ترتیب و در رویایی اسلام و مسیحیت بحث ترجمه پیش آمد و نخستین ترجمهها در اسپانیا و هند بود.
اما یک بحثی در مورد ضوابط و قواعد ترجمه داریم که ضوابط را موثر در اعتبار ترجمه در نظر گرفتهاند که وجود شرایط خاص در مترجم و دوری جستن از اعمال رای است و مورد دیگر، ضوابطی است که در کمال ترجمه لازم است. یک بحث دیگری هم در ترجمه به نام توانش متنی مطرح است که دو ضابطه را در نظر میگیرد؛ یکی پیوستگی و دیگری انسجام. در فرایند انسجام، مترجم باید اطلاعات ضمنی را از منابع زبانی، فرازبانی و تفاسیر موضوعی به صورت شفاف بیان کند که سه عنصر دارد؛ واژگانی، دستوری و ارتباط مضمونی.
در فرایند پیوستگی، ما ساز و کار معنایی پنهان را داریم که اجزای متن، اعم از جملهواره و ... مورد بحث است تا وحدت معنایی را ایجاد کند و عواملی که در این فرایند مورد توجه است، دانش همگانی، پیشانگارهها، پنداشتها و ارتباطهای معناشناختی و منطقی است.
اما به تدبر میپردازیم؛ راغب اصفهانی با اینکه تمام ریشههای لغات را به آیات منطبق کرده، اما در تدبر هیچ آیهای را نیاورده است و جوهری نیز از آیات تدبر استفاده نکرده و دیگران هم که تدبر را بررسی کردهاند، آن را حول تفکر دانستهاند. در فرهنگ فارسی هم تدبر به معنای فکر کردن در عاقبت کاری، بیان شده است. اما مفسرین، تدبر را به سه صورت بررسی کردهاند؛ مفسرین کهن، آن را مترادف اندیشه و به دقت نگریستن مورد قرار دادهاند و تفاسیر معاصر این را توسعه دادهاند و از تقوا و تطبیق عقاید انسان با قرآن سخن گفتهاند و برخی نیز تدبر را ترجمه نکردهاند. اما گروه دیگر نیز محققین آکادمیک هستند که در بحث معناشناختیِ این کلمه وارد شدهاند.
واژه تدبر در قرآن در چهار جا به کار رفته است. من این را براساس نزول سورههای قرآن به روایت ابن عباس استخراج کردم؛ اولین آیه در مورد تدبر در سوره صاد، آیه 29 است که فرمود: «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ». دومین آیه، در سوره مومنون است که فرمود: «أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ». اما در مدینه، در دو سوره که نساء و محمد باشند نیز به تدبر اشاره شده که به ترتیب عبارت از «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» و «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» هستند.
بحث ترجمه را باید با بافت آیات بررسی کنیم. برای مثال در بافت آیه 29 سوره صاد، بافت سوره، از قسم به قرآن شروع میشود، در ادامه حال کفار را در مواجهه با این آیات بیان میکند و محور سوره کفارند. سپس وارد بطن سوره که میشود ادامه پیدا میکند و از اقوام مختلفی یاد میکند و در جمعبندی دو گروه مومن و مفسد را روشن میکند. آیه 28 سوره صاد این دو گروه را با این عنوان مقایسه میکند: «أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ». بلافاصله آیه 29 میآید که کتاب مبارک نازل شده به سوی تو است تا مفسدین در آیاتش تدبر کنند. کلمه کتاب خبر برای مبتدای محذوف است، الذین اولین نعت و مبارک دومین نعت است. لیدبروا نیز تعلیل یا مفعول له است و تعلیل آیه دو تاست؛ یکی لیدبروا و یکی هم لیتذکر که برای دو گروه تعلیل آورده است. یکی از آنها که باید تدبر کنند، میشوند کفار و یکی هم که باید متذکر شوند با صفت اولوا الالباب روشن شدهاند.
ما در هر چهار آیه، فاعلهایمان به صورت ضمیر آمده است و در گروه مکه، فاعلها مشرکین و در مدینه فاعلها منافقین میشوند. وقتی که وارد ترجمه میشویم، معنای تدبر را با عنوانی که روشن کردهام این میدانم که تدبر به معنای اندیشیدن نقادانه و جستوجوگرانه کفار و منافقین است. کلمه دبر که در معنای گذشته است، از نظر همه مفقود مانده و این را ظرف مکان گرفتهاند؛ یعنی عواقب امور، اما در ساختاری که بحث میکنیم، کلمه دبر و تدبر ظرف زمان است و میخواهد بگوید قرآنی که تا حالا به شما نازل شده را نقادانه جستوجو کنید. الآن که روی قرآن کامل سخن میگوییم بحث ما از این جریان عبور کرده اما در زمانی که آیه نازل شده، میگوید با این حجم از قرآن که تاکنون آمده، تدبر کنیم، پس دبر به این پیشینه اشاره دارد اما همه مترجمین فارسی توجه جدی به بافت کلام نداشتهاند.
در زبان فارسی این ترجمه بیشترین بسامدش در کلمه اندیشیدن است، بنابراین در ترجمه تدبر در قرآن به لحاظ اینکه تقطیع شده و بدون بافت کلام این معانی استخراج شده است، وقتی کلمه تدبر را بررسی میکنیم و از فاعل آن که مشرکین و منافقین هستند، غافلیم، آن را به معنای عام توسعه دادهایم و امروزه تدبر را با معنایی که در جایگاه قرآنی آن بوده، جدا کردهایم و به آن معنای سومی دادهایم.
انتهای پیام