به گزارش ایکنا، نخستین نشست از سلسلهنشستهای «آرامشبخشی عاشورا» که به همت کانون توحید برگزار میشود، شب گذشته 19 مرداد همزمان با شب دوم ماه محرم با سخنرانی آیتالله عندلیب همدانی با موضوع «حسین، آرام و آرامبخش» برگزار شد.
متن سخنران این عاشوراپژوه از نظر میگذرد؛
سخن خود را از آخرین آیه سوره فجر که آن را سورهالحسین(ع) مینامند آغاز میکنم و یک فراز از دعای عرفه. آیه میفرماید: «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي». در بخشی از دعای عرفه امام شهید به درگاه باری تعالی میفرماید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَايَ فِي نَفْسِي وَ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي وَ الْإِخْلاَصَ فِي عَمَلِي».
برخی از فلاسفه، روانشناسان و جامعهشناسان بحث آرامش، چه روحی و چه آرامش در خانواده و اجتماع، راه دستیابی و موانع رسیدن به آن را مطرح کردهاند و اکنون با توجه به دیدگاه دینی و آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) درباره آن بحث میکنیم. امام شهید، انسان کاملی است که در اوج قله اطمینان و آرامش قرار دارد و هر کس مسیر، سیره و گفتار و رفتار او را سرمشق زندگی خود قرار دهد، آرامش خواهد یافت؛ تا آنجا که نام مقدسش و سوگواری برای او اگر با هدایت صحیحی صورت بگیرد، در آرامش فردی، خانوادگی و اجتماعی مؤثر است.
مطلب اول این است که در قرآن از روح و باطن انسان با الفاظ مختلفی از جمله واژه «قلب» یاد شده است. به باطن آدمی، قلب گفته میشود. قلب باطنی مثل قلب ظاهری دائماً در حال حرکت است. اگر از حرکت بایستد، دیگر مرده است. روح آدمی باید در حال تپش، جنبش و حرکت باشد منتها در روایات ما حرکات مثبت و منفی برای این قلب معنوی بیان شده است. چنانکه ایستادن قلب معنوی غفلت و مرگ واقعی انسان است. اگر حرکات قلب ظاهری موزون بود، قلب سالمی است. اگر حرکات قلب معنوی ما موزون بود، به تعبیر قرآن کریم، قلب سلیم خواهد بود. قلب سلیم هم نشانهاش آرامش و اطمینان است که قرآن کریم از آن با عنوان نفس مطمئنه یاد میکند.
برای رسیدن به آرامش و حرکت موزون قلب معنوی، اولاً باید به خود و ارزش واقعی خود معرفت پیدا کرد. آرامش نفس بدون معرفت به نفس ممکن نیست. اولا انسان باید بداند که گرانبهاترین گوهر هستی است. مبادا این گوهر را به ثمن بخس معامله کند. ثانیا باید بدانیم چه چیزهایی این ارزش را به زمین میزند. ثالثا ببینیم که چه اخلاق، رفتار و گفتاری ارزش نفس و قلب را بالاتر میبرد و در تنظیم حرکات سالم قلب معنوی مؤثر است. نفس مطمئنه فرع بر معرفتالنفس است و این دو بدون مراقبت از نفس میسر نیست. چنانکه حرکت بدون داشتن یک اسوه حسنه که تجسم نفس مطمئنه باشد، ممکن نیست و آن بزرگی که این شبها به یاد او عزاداری میکنیم مصداق بارز نفس مطمئنهای است که در سورهالحسین بیان میشود.
مطلب دوم اینکه اگر هر کسی به سخنان برجامانده و تراث حسین بن علی(ع) به دیده انصاف بنگرد و سیره و روش آن حضرت را تجزیه و تحلیل کند، به این نتیجه میرسد که هر کس در زمان آن حضرت محضرش را درک کرد، نفس مطمئنه داشت مثل اصحابش و برکت سخن و رفتارش سبب حصول اطمینان میشود. اگر در این محافل به جای خرافهگویی و غلو، راه و روش سیدالشهدا، اخلاق فردی و خانوادگی و برخورد اجتماعی او درست بیان شود، دل انسانهای پاک اینها را میپذیرد و مسیر آرامش را پیدا خواهند کرد. زندگی آنها دارالسلام، قلبشان سلیم و حیاتشان طیبه است.
در مطلب سوم میخواهم جلوههایی از نفس مطمئنه را بیان کنم. یک، حسین بن علی(ع) نفس مطمئنه داشت. خود آرام است و آرامش برکت مکتب اوست. اگر شاگرد مکتب حسینی باشیم، دیده زیبابین پیدا میکنیم. نگاه من به دنیا و مشکلاتی که برایم به وجود میآید یک نگاه توحیدی زیبا میشود که بزرگترین بانو از شاگردان مکتب حسین(ع)، زینب کبری(س)، چنین نگاهی داشت. او در حالی که فرزندان و برادران خود را از دست داده و در اسارت دشمن است میگوید: «ما رایت الا جمیلا». من نمیتوانم به آن قله برسم ولی میتوانم در مسیر اطمینان نفس حرکت کنم. حسین(ع) در روز عاشورا با وجود آن همه مصیبت و درد میگوید: «الاهی رضا برضاک». حمید بن مسلم گزارشگر دشمن میگوید که من جنگها و دلاوران بسیاری دیدم اما هیچ مصیبتزدهای را دلاورتر از حسین بن علی(ع) ندیدم. او با قوت تمام از خود و از مکتبش دفاع میکرد. این یک جلوه آن آرامش است. ما در زندگیمان به این رضایت نیاز داریم.
امام حسین(ع) هنگامی که باید از خود، اهل بیت و مکتبش دفاع کند جانانه میجنگد اما هدف اصلیاش جنگ نیست. او طبیب است. حتی در نبرد، طبیبی روحانی است و آمده تا مردم را به آرامش برساند. لذا سنخ گریه بر او از دیگر گریهها و نیز سوگواری برای او از دیگر سوگواریها جداست. امام هشتم به ریّان بن شبیب گفت که اگر خواستی برای چیزی گریه کنی برای جدم حسین گریه کن، چون مصائب دنیوی برای ما آسان میشود.
انتهای پیام