به گزارش ایکنا، نشست علمی «شخصیتشناسی و ویژگیهای علمی پژوهشی علامه سیدمحمدمهدی خرسان»، امروز یکشنبه، 21 شهریور با سخنرانی جمعی از اندیشمندان به صورت مجازی برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجتالاسلام والمسلمین رضا مختاری، پژوهشگر و نویسنده حوزه دین را میخوانید؛
یکی از اهداف این برنامه این است که فضلای حوزه ایران با علمای حوزه نجف آشنا شوند؛ از جمله سیدمهدی خرسان که عده بسیار کمی از فضلای ایرانی ایشان را میشناسند. اگر یک روز به مدرسه فیضیه بروید و بپرسید از آثار علمی ایشان خبر دارید؟ میگویند اسم ایشان را هم نشنیدهایم.
یکی از نقشهای آلِ خِرسان احیای آثار امامیه بوده است و از حیث اخلاقی نیز در حوزه نجف برجسته هستند و در زهد و سادهزیستی و تعبد هم سرآمد بوده و هستند.
چند سال قبل که خدمت ایشان رسیدیم، ماه رجب وسط تابستان بود. با آقازاده آیتالله سیدمحمدمهدی خرسان تماس گرفتیم و فرمودند بعد از نماز مغرب و عشاء بیایید و ایشان را ببینید. به مسجد شیخ انصاری مشرف شدیم که ایشان آنجا نماز میخواندند، طاقت آن گرما را نداشتیم و هوا بسیار گرم بود. نماز مغرب و عشا را خواندیم و ایشان با تمام طول و تفصیل نافله مغرب و عشاء و ... را خواندند و بعد وقتی به منزل رسیدیم دیدیم سفره افطار را پهن کردهاند و مشخص شد ایشان روزه هستند و گفتند سالهاست که ماههای رجب و شعبان را روزه میگیرند.
منزل ایشان نیز در نجف بسیار ساده و بسیط است که شاید برخی از طلاب در ایران حاضر نباشند در چنان منزلی زندگی کنند. از جنبه علمی نیز ایشان نمونه است و چهبسا برخی از نویسندگان به مجرد اینکه یک جزوهای نوشتند دوست دارند آن را منتشر کنند، اما سلوک ایشان چنین نبوده و این درس است برای طلاب ما که چنین رویهای داشته باشیم.
ایشان جدی و باحوصله کار علمی را پیش میبرند و اهل تتبع بسیار هستند. سیدهبهالدین شهرستانی در مکتبهالجوادین نوشته بود، کتابی در مورد ابن عباس نوشته بودم و بعد که کتاب آقای سیدمحمدمهدی خرسان را دیدم، متوجه شدم که کتاب ایشان بهتر است. همچنین بنده شنیدهام کاری که آیتالله بروجردی در رجال کردند نیز به همین صورت شد؛ یعنی بعد که رجال اردبیلی را دیدند، دستور دادند همان چاپ شود و طبقات آیتالله بروجردی در زمان حیاتشان چاپ نشد. سیدهبهالدین شهرستانی 70 سال قبل فرمودهاند که سیدمهدی خرسان کتابی نوشته که از کتاب من بهتر است و نکته دیگر اینکه این کتاب شصت سال در دست تالیف بوده است. اما امروزه یک نفر که کتابی مینویسد ابتدا به قدما حمله میکند و فکر میکند با نقد بزرگان بزرگ میشود.
البته که یکی از مبانی که آیتالله خرسان دارند این است که تاکید میکنند ما یک کتابِ معصوم داریم که قرآن است و اشخاص معصوم هم چهارده نفر هستند، اما غیر از اینها دیگران معصوم نیستند و در عین اینکه به همه احترام میگذاریم به این معنا نیست که به آنها نقد نداشته باشیم. در عین حال با نهایت احترام و تتبع کامل اظهار نظر میکردند، برخلاف برخی از افراد که بدون مطالعه نظر میدهند. وقتی با ایشان مصاحبهای داشتیم که چاپ هم شده است، عبارتشان این بود که وقتی کنگرهای میگیریم به این معنا نیست که همه حرفهای طرف را قبول داریم، ممکن است نقد هم داشته باشیم و در این مصاحبه به شریف مرتضی نیز نقدهایی را مطرح کردند و گفتند؛ تراث خود را نقد میکنیم.
در بخش دیگری از این مصاحبه فرمودند؛ بیشتر از اینکه به تقریب مذاهب اسلامیه نیاز داشته باشیم، نیازمند تقریب بین خود شیعیان هستیم و بعد هم میگویند خیلی از مسائل سبب دعوای ما شیعیان شده است و یک روز اخباری و اصولی باهم درگیر هستند و یک روز گروههای دیگر. بنابراین ایشان قائل به این است که تراث را نقد کنند اما با رعایت احترام. برخیها در زمان ما برای اینکه یک نظری که درست هم نیست را جا بیندازند میگویند فلان عالم فلان قرن گفته و دیگر نمیشود به آنها حرف زد اما این رویه صحیح نیست و میشود محترمانه نقد هم کرد.
اما در مورد کتاب ابن عباس که آقای خرسان نوشتند، باید بگویم که از سالها قبل این کتاب را مینوشتند در مقدمه آمده است؛ از عدهای از کسانی که برای تالیف این کتاب کمک کردند تشکر میکنم و جالب اینکه از شیخ محمدعلی اردوبادی نیز تشکر کرده و گفته است بعد از نماز عشاء، هر شب ساعتی را برای این کتاب وقت میگذاشت و قسمتی از کتاب را میخواندم و ایشان تصحیح میکردند که او برای ویرایش الغدیر نیز کمک کرده است. بنابراین، این هم یک سنتی است که اگر رایج شود خوب است. غیر از این تالیفات مفصل، ایشان بر کتب مختلفی هم حاشیه زدهاند و چند نمونه را از ایشان گرفتیم و چاپ کردیم که از جمله تعلیقیه ایشان بر ذریعه آقابزرگ تهرانی است.
نکته دیگر اینکه ایشان خیلی بهروز هستند و شبهاتی که در شبکههای مختلف مطرح میشود در اختیار ایشان قرار میگیرد و نوشتههایشان ناظر به دفع این شبهات است و از جمله یکی از مقالات ایشان مربوط میشود به نقد حرفهای محمد عماره مصری. البته در نهایت احترام این کار را کردند، بنابراین به شبهات علمای اهل سنت نیز اشراف داشتند و پاسخ میدادند.
ارتباط ایشان با علمای اهل سنت هم زیاد بوده است؛ از جمله در سفر حجی که داشتند با کتابی در مورد حضرت ولیعصر(عج) که علمای اهل سنت نوشته بودند آشنا شدند و تصمیم گرفتند کتاب را احیا کنند که نامش «البیان» نوشته گنجی شافعی بود، ایشان کتاب را تصحیح کرد و در مقدمه آن به تفصیل از این موضوع سخن به میان آورده است.
انتهای پیام