به گزارش ایکنا، محمد اسفندیاری، پژوهشگر و نویسنده، شامگاه هشتم مهرماه در مراسم بزرگداشت علامه محمدرضا حکیمی که به مناسبت چهلمین روز ارتحال ایشان در دارالقرآن علامه طباطبایی در قم برگزار شد، گفت: اگر آثار آقای حکیمی را بررسی کنیم تا سال 57 یک آهنگی دارد و بعد از آن آهنگی دیگر، کتب فریاد روزها، سرود جهشها، ادبیات و تعهد در اسلام تماما دعوت به قیام و بسیج کردن مردم و دعوت به جنبش و اعتراض است و حتی از ادبیات هم که میگوید آن را با تعهد در میآمیزد ولی بعد از پیروزی انقلاب آهنگ آثارش متفاوت میشود و از قسط و عدالت میگوید. مجموعه آثار ایشان در حقیقت قیام به قسط است.
وی افزود: خداوند فرموده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ ... و در آیه دیگر فرموده که يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ یعنی جای الله و قسط عوض شده است؛ وی معتقد بود بزرگترین ظلم در جهان، ظلم اقتصادی است؛ اخیرا کتاب 50 واقعیتی که باید دنیا را تغییر دهند، را میخواندم، نویسنده معتقد است که ظلم و بیدادها باید جهان را تغییر دهد و تاکید او بر ظلم اقتصادی است و شواهدی برای آن آورده است.
اسفندیاری تصریح کرد: حکیمی پادزهر و درمان ظلم اقتصادی را ایجاد قسط و عدالت میدانست؛ شاید در 150 سال اخیر که آثار مارکسیستی و سوسیالیستی زیادی وجود داشت کسی به اندازه ایشان بر روی عدالت و مبارزه با فقر تکیه و تاکید نکرده است. یک فردی که عالم دینی است فریاد عدالت برآورده و جالب اینکه خاستگاه او هم جنبش چپ و مارکسیست و سوسیالیست نیست.
اسفندیاری افزود: وی بیان کرده است برای تالیف مجلدات سوم تا ششم الحیاة که به اقتصاد پرداخته است، کل کتب اقتصادی را کنار گذاشت تا تحت تاثیر آنها نباشد، وقتی این مجلدات را نوشتند آنها را با اندیشههای مطهری و صدر و ... مقایسه کرد و دید شباهتهایی وجود دارد. هیچکس به اندازه وی بر روی عدالت تاکید نداشت و این جزء افتخارات دین و حوزه علمیه است.
اسفندیاری اضافه کرد: غزالی در احیاء علوم الدین آورده است که برای مردم بهتر است تا در فقر باشند تا در غنا؛ علامه مجلسی هم فرموده است که فقر و غنا نعمتی از نعامت الهی است؛ این دیدگاهها در گذشته بین علما رواج داشت ولی با تغییر پارادایم در دوره ما عوض شد؛ مرحوم حکیمی معتقد بود رابطه انسان با مال 5 نوع است؛ مسکنت، فقر، غنای وافر، غنای تکاثری و غنای کفافی؛ ایشان بهترین چیز را غنای کفافی میدانست. او معتقد بود جامعه باید به غنای کفاف برسد نه اینکه چنانچه غزالی گفته است فقیر باشد.
وی تاکید کرد: عدالتخواهی حکیمی شعاری و توخالی نبود و به انسانشناسی او باز میگردد؛ ایشان به شدت به کرامت و بزرگداشت انسان فارغ از هر نوع عقیدهای باور داشت و تاکید میفرمود که انسان با هر نوع دینی باید کرامت داشته باشد و فقیر نباشد و میفرمود ما هر کاری برای انسانهای دیگر بکنیم برای خدا کردهایم؛ مثلا در آیاتی مثل ان تقرضوا الله قرضا حسنا، معتقد بود به جای «الله» میتوان واژه «انسان» را گذاشت.
اسفندیاری اظهار کرد: نخستین کتاب وی سرود جهشها بود و در آن به شدت روی انسان و انسانیت تاکید دارد و آخر کتاب هم با واژه عدالت اجتماعی تمام میشود. آقای حکیمی معتقد بود هر کسی عدالتخواه است باید آزادیخواه هم باشد، عدالت، اعطای کل ذی حق حقه است و اگر قرار است حق هر کسی را به او بدهیم یکی از حقوق انسانها با عنایت به سیره امیرالمؤمنین(ع)، آزادی است.
این پژوهشگر دینی تصریح کرد: برخی به دنبال آزادی در فرهنگ اسلامی میگردند و میگویند در فرهنگ اسلامی چیزی به نام آزادی نداریم لذا دنبال واژه حر و حریت میروند و چیزی دستگیر آنها نمیشود و معتقدم مشورت، کلید واژه آزادی در فرهنگ اسلامی است و ضد آن استبداد است؛ امام علی(ع) 5 سال در نهایت آزادی با مخالفان حکومت کرد و مرحوم حکیمی در چند نوشته و مقاله به مقوله آزادی پرداخت.
انتهای پیام