خائن خیانت را به فرهنگ عمومی تبدیل می‌کند/ برخی مجبورند برای معاش به سراغ سطل زباله بروند
کد خبر: 4003295
تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۳
حشمت‌الله قنبری:

خائن خیانت را به فرهنگ عمومی تبدیل می‌کند/ برخی مجبورند برای معاش به سراغ سطل زباله بروند

پژوهشگر تاریخ اسلام بیان کرد: فرد خائن خیانت را به فرهنگ عمومی جامعه تبدیل می‌کند و مردم خیال می‌کنند که خیانت کار خوبی است؛ یعنی مردم درِ زندگی‌شان را به روی حرام باز می‌کنند، در حالی که یکی از آثار حرام این است که مروت و رحمت را از بین می‌برد.

به گزارش ایکنا، حشمت‌الله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، شب گذشته، 16 مهر، در برنامه تلویزیونی «هدی»، که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد، به شرح بخش‌هایی دیگر از نهج‌البلاغه پرداخت.

صحبت درباره فرازی از اوامر امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر به اینجا رسید که امام متقیان فرمودند که پس از احراز صلاحیت‌ها و شرایط لازم، زمانی که فردی برگزیده شد برای پذیرش یک مسئولیت، به رزق آنها اهتمام ورزید و توجه داشته باشید که بسط رزق به معنای درآمد فراوان و خوردن و آشامیدن نیست. سپس می‌فرماید وقتی که گزینش انجام شد و عامل حکومتی سر جای خودش قرار گرفت و شما زمینه‌های معاش و معیشت و ارتقای ظرفیت‌های دینی و مدیریتی او را تدارک دیدید، اعمال آنها را مورد تفقد قرار دهید و تفقد به آنها را از طریق عیون راستگو و وفادار تحت نظر داشته باشید؛ چراکه بازرسی مستمر و مراقبت پنهانی موجب می‌شود که هم بار امانت مدیریت خوب برداشته و خوب صیانت شود و هم مقامات و مسئولین را به مهربانی و مهرورزی با مردم وادار می‌کند و همین بازرسی‌ها باعث می‌شود مدیران احساس کنند که برای انجام کارهایشان نیاز به نظارت همراهان خود دارند؛ یعنی یک نظام الگویی در جریان است که نباید متوقف شود و باید تا عمق کار نفوذ پیدا کند.

شیوه برخورد با خائن در حکومت حضرت امیر(ع)

سپس امام(ع) فرمودند که احتمال دارد یکی از مدیران حکومتی دستش به خیانت آلوده شود و بازرسان تو در این زمینه گزارشی به تو دهند، به همان اکتفا کن و به دنبال بررسی بیشتر نباش. موضوعی که امام(ع) مطرح می‌کند زشتی خیانت است. سپس فرمودند که مجازات و تنبیه بدنی در مورد عمال خائن را حتماً اعمال کن؛ چون دستی که به قصد خیانت حرکت کرد و آرامش و امنیت اجتماعی را به هم زد نباید احساس آسایش کند و بدنی که دیگران را به تعب می‌اندازد باید گرفتار لرز شود و به همان مقدار که خیانت کرده است، باید تنبیه شود. خیانت تا این حد زشت است و آثار سوء دارد و امام(ع) دستور می‌دهد این فرد را تنبیه کنید. البته خیانت او به این صورت جبران نمی‌شود و باید برای جبران عمل خائنانه، که موجب فقر و عسرت و خذلان مردم شده است، او را در جای ذلت نشاند.

یک مسئول خائن غارتی می‌کند و ثروتی را جمع می‌کند و تجمع ثروت به قیمت زبونی یک عده زیادی به دست می‌آید و اینطور نیست که اتفاقی برای مردم نیفتد. در حقیقت بخشی از مردم جامعه از حقوق خود محروم می‌مانند و دچار گرفتاری‌های عجیب می‌شوند؛ تا جایی که برخی آدم‌های محترم برای امرار معاش مجبور می‌شوند به سراغ سطل زباله بروند و بدنشان را تا ناف در سطل‌های زباله کنند یا کودکان بی‌گناه به تکدی‌گری روی می‌آورند. البته این کار علت‌العلل همه مشکلات نیست، اما یکی از علل است. وقتی این وضعیت به وجود آید، چهره شهر نازیبا می‌شود و مردم هم امید خود را به آینده از دست می‌دهند.

مگر چقدر هزینه نیاز است تا کسانی که سر چهارراه‌ها قلب‌ها را رنجیده می‌کنند، سازمان‌دهی شوند؟ کسی که نمی‌تواند این کار را در مدیریت شهری انجام دهد در دیگر مسائل هم نمی‌تواند کاری کند.همچنین فرد خائن خیانت را تبدیل به فرهنگ عمومی جامعه می‌کند. مردم وقتی دیدند که وضعیت چنین است، خیال می‌کنند خیانت کار خوبی است و بزرگ‌ترین مصیبت این است که این مسئله تبدیل به فرهنگ عمومی می‌شود؛ یعنی مردم درِ زندگی‌شان را به حرام باز می‌کنند و این خطر بزرگی است و یکی از آثار حرام در زندگی این است که مروت و رحمت را از بین می‌برد و در کنار این قضیه آنها که بدخواه نظام اسلامی هستند نیز زبانشان بُران می‌شود. گاهی اوقات نیز برخی افراد در درون جامعه افراطی‌تر از براندازان می‌شوند و کار می‌کنند. آنان باید مدیریت شوند؛ لذا وقتی وارد زندگی امام(ع) می‌شوید می‌بینید وجود مقدس علوی برخوردش با این خیانت‌ها بسیار بی‌رحمانه بود؛ چون رحم کردن به خائن ظلم کردن به قاطبه مردم است.

امام(ع) عامل فاسد اقتصادی را چطور تنبیه می‌کرد؟

امام علی(ع) یک عامل اقتصادی داشتند که منابع مالی حکومت اهواز در اختیارش بود. گزارش‌های مختلفی از ناحیه عیون راستگو و وفادار برای امیرالمومنین(ع) رسید که این فرد دستش به خیانت آلوده شده است. این نکته هم مهم است که مردم نوعاً از خواص و آدم‌های دست‌اندرکار، خیانت را زودتر تشخیص می‌دهند؛ چون می‌بینند که سبک زندگی فلان فرد به یکباره تغییر می‌کند، از این ‌رو زودتر متوجه می‌شوند. بدنه جامعه از ابتدا اینها را درک می‌کند اما تأسفش این است که حرفشان خریدار ندارد. امام(ع) نامه‌ای را به حاکم اهواز نوشت و آورد؛ همین که نامه را دریافت کردی بدون ملاحظه دست این عامل اقتصادی را از کار قطع کن؛ یعنی او را از سمتش عزل کن و اعمال مجرمانه و حقیقت باطنی رفتارش را بدون کم و کاست به مردم بگو و اینطور نباشد که فکر کنید اگر این حرف‌ها بیان شود، آبروی دولت یا نظام می‌رود؛ چون مردم آبروی نظام هستند.

حضرت امیر(ع) با همه رؤسای دنیا فرق می‌کند و خودش ملاک حق و حقیقت است اما با اینکه به او جفا کردند فرموده‌اند که مردم محرم هستند و باید این چیزها را برای مردم گفت که چه کسانی چه خیانت‌هایی کردند. همچنین در نامه تأکید کردند که این فرد باید به زندان برود. علاوه بر این از مردم دعوت رسمی شود تا هر کسی از او شکایت دارد مطرح کند. سپس امام به والی اهواز دستور دادند بلافاصله برای عوامل دولت خودت بنویس و بگو که این دستور علی بن ابی طالب(ع) است؛ یعنی معلوم می‌شود که در زمان حکومت حضرت(ع) هم شناسایی و برخورد با تبهکاران اقتصادی، عمل سخت و تلخی بود و غارت‌گران بیت‌المال از رانت برخوردار و نیز جزو حزب و گروه‌های مختلف بودند. همچنین کسانی که خلاف‌های بزرگ می‌کردند حتما تنها نبودند. امام(ع) می‌گوید اینها به سراغ تو می‌آیند تا شفاعت کنند اما باید بگویی این دستور علی(ع) است، یعنی والی اهواز قدرت مقابله با چنین فردی را نداشت؛ چون این افراد وقیح و خاطرجمع بودند که کسی با آنها کاری ندارد. از این‌ رو امام(ع) می‌گوید به همه بنویس که آنچه من انجام می‌دهم دستور علی بن ابی طالب(ع) است.

نباید فراموش کرد که زمانی می‌توانیم در سایه علی بن ابی طالب(ع) زندگی کنیم که باورمان شود امام(ع) همسایه ماست و مورد عتاب حضرت(ع) هستیم. امام(ع) می‌فرماید که در کار و مجازات این فرد نباید گرفتار غفلت شوی. چرا این اتفاق می‌افتد؟ برای اینکه واسطه‌ها می‌آیند و توصیه می‌کنند که مثلا این فرد دست به خیر بوده است و ... و بعد که قضیه پیچیده‌تر شد تهدید هم می‌کنند، مگر اینکه در سایه تفکر علی(ع) باشید که در این صورت می‌توان هر خائنی را گرفت. سپس امام(ع) فرمودند که اما اگر غفلت کردی این را بدان که در پیشگاه خدا هلاک می‌شوی و دیگر اینکه من هم با شدیدترین شکل ممکن تو را عزل می‌کنم و پناه بر خدا از اینکه این فرمان را اجرا نکنی. سپس می‌گوید که این فرد را چند روز در زندان نگه‌دار و در روز جمعه از زندان بیرون بیاور و در ابتدا به او سی و پنج ضربه شلاق بزن و بعد که شلاق زدی، در بازارها و ... او را بچرخان تا اینکه همه او را ببینند.

حال یک سؤال مطرح می‌شود. چه اشکالی دارد که در زندان باشد و مردم را فرابخوانند تا از او شکایت کنند؟ اگر اینطور باشد مردم تصور می‌کنند بناست که شکایت کنند تا برای آنها دردسر درست شود اما مردم زمانی شجاعت پیدا می‌کنند که خفت خائن را ببینند و در این صورت به نظام اسلامی اعتماد پیدا می‌کنند. می‌گوید هر کسی که ادعایی هم داشت باید قسم بخورد و وقتی که قسم خورد ظلمی که به او شده را از محل دارای این عامل فاسد اقتصادی باید پرداخت کنید. پس از این مسائل با دست و پای به زنجیر کشیده شده او را به زندان بازگردان و در زندان نگهش دارد، بدون اینکه زنجیر را باز کنی، مگر در هنگام نماز. سپس امام(ع) فرمود: این افراد معده‌هایشان هر غذایی را برنمی‌دارد و اگر برایشان خوردنی و ... آوردند مانع نشوید و بگذارید به او برسند. این یک کار روانی است؛ چون برخی چهره‌های مورد احترام مردم با او معاشرت داشتند و برای امور خیریه و ... از او اعانه گرفتند و مشمول عنایاتش بودند و اینها تلاش می‌کنند که با فرد خائن برخورد سیاسی نشود و حق این برادر حزبی و گروهی و فکری ضایع نشود.

امام به والی اهواز تأکید می‌کند که به کسی اجازه ملاقات نده؛ چون اگر اینها وارد شوند کَلَک‌های بیرون آمدن را به او نشان می‌دهند یا برای او اسناد و مدارک می‌سازند؛ یعنی به مجرم و خائن جسارت می‌دهند اما اگر به تو خبر دادند که با آن نفوذی که داشتند خودشان را به زندان رساندند، هر کسی که این کار را کرده بود تنبیه کن؛ یعنی اگر مطمئن شدی کسانی خلاف قانون رفتار کردند، آنها را حبس کن تا توبه کنند. اقدام بعدی اینکه باید حقوق او قطع شود و نیز امام(ع) دستور می‌دهد که تمام این مسائل برایش گزارش شود. این نشان می‌دهد که امام(ع) به دنبال این بود که امرش درست اطاعت شود.

انتهای پیام
captcha