خداباوری و مردم‌داری دو بال قدرتمند برای خدمت‌گزاری
کد خبر: 4009032
تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۲
پژوهشگر تاریخ اسلام تبیین کرد:

خداباوری و مردم‌داری دو بال قدرتمند برای خدمت‌گزاری

حشمت‌الله قنبری بیان کرد: از نگاه حضرت امیر(ع) خداباوری و مردم‌داری دو بال قدرتمند برای به پرواز درآوردن همای سعادت در جریان خدمت‌گزاری به مردم است و باید دانست که با تکبر نمی‌شود کار را پیش برد و انسان خداباور نمی‌تواند متکبر باشد.

به گزارش ایکنا، حشمت‌الله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، شب گذشته، 7 آبان، در برنامه تلویزیونی «هدی»، که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد، به شرح بخش‌هایی دیگر از نهج‌البلاغه پرداخت.

همه اقوال ائمه عصمت و طهارت مبتنی بر قرآن است و اصلا قرآن ناطق هستند و هیچ حرفی مازاد بر قرآن در کلام ائمه(ع) نیست و زندگی مبتنی بر قرآن است که اسباب سعادت است و یک بخشی از زندگی انسانی در این عالم ناسوت مربوط به رده‌های زمامداری است و اگر ریشه هدایت‌های امام علی(ع) را استخراج کنیم حتما در آیات قرآن یافت می‌شود.

در جلسات پیشین بحث در اطراف این موضوع بود که حضرت امیر(ع) به مالک بن حارث نخعی امر قطعی فرمود که در میان افراد مورد اعتماد خودت و شخصیت‌های معتبری که می‌توانند در حوزه مدیریت یاری‌گر تو باشند، شخصیت‌های برجسته را با یکسری از خصوصیات به عنوان ناظر و عین قرار بده تا هیچ نقطه کوری در حوزه مدیریت تو قابل رصد نباشد. از بیان امام(ع) اینطور استفاده می‌شود که کوچک‌ترین شکاف غیرمنطقی می‌تواند حفره‌های بزرگی را در اعتقادات مردم ایجاد کند.

در نگاه حضرت امیر(ع) ریاست پُست نیست

سپس نسبت به آثار این عیون و اثر وضعی آنها در نظام دیوانی می‌فرماید: این نظارت و این عیون و نگاه‌های بانفوذ، دقیق و امین نظارتی و پنهانی باعث می‌شود که عمال حکومت در رعایت اموال حکومت، جدیت به خرج دهند؛ یعنی در نگاه امام(ع) ریاست، پُست نیست بلکه امانت است. آدم خودش را به اعتبار شایستگی‌هایش صاحب پست می‌داند اما وقتی پای امانت به میان می‌آید به خاطر ارزش‌هایش، خود را حافظ ارزش‌هایی می‌داند که به او سپرده شده است و چون برای خود مالکیت قائل نیست یک مسئولیت مضاعفی را برای حفظ و حراست از امانت و بازگرداندن آن به صاحب امانت قائل می‌شود و مطلب دوم این است که می‌گوید این حضور عیون و ناظران آگاه، اسباب مردم‌داری و مهربانی کارگزاران نسبت به مردم را تحکیم می‌کند.

اینجا یک شاخص در درون این هدایت هست و آن اینکه مردم‌داری اصل مهم زمامداری است و اگر کسی مهربانی مردم را به عنوان یک عبادت قطعی باور نداشته باشد و بر موجودیت خود حاکم نکرده باشد نمی‌تواند امانت حکومت را حفظ کند؛ چون مهر و خدمت به مردم و انس داشتن با مردم مهم‌ترین جایگاه امانت و حکومت است و مانند شیرازه نسبت به کتاب است که اگر رفق و مدارا با مردم نباشد این امانت هم به سرمنزل مقصود نمی‌رسد و به تفرعن و تعفن می‌انجامد.

سومین دستاورد هم این است که امام(ع) می‌فرماید که این نظارت‌ها باعث می‌شود که مدیران تو مراقب رفتار و کردار کارگزاران خود می‌شوند، یعنی وقتی نظارت از ناحیه مدیریت عالی به صورت درست اعمال شود؛ مانند یک فیض در جریان است و تا عمق سیستم نفوذ می‌کند و همه را به صلاح هدایت می‌کند. شما وقتی یک آدم دینی را قائم به خودش بررسی می‌کنید، می‌بینید که خویشتن‌بانی یکی از مهم‌ترین فضائل او است و آدمی که خویشتن‌بان است، از نگاه قرآن یک انسان بافضیلت و یک موجود قابل قبول است و انسان‌های بزرگ و برخوردار از ایمان، قوای نظارت درونی را دارند. البته اسم‌های مختلفی مانند وجدان و ... برای آن به کار می‌رود و این را خدای متعال قرار داده که بر پایه آن انسان رابطه خود را با خود، خدا و مردم تنظیم کند. اما این در حوزه زندگی اجتماعی کافی نیست و در اموری که با مصالح مردم ارتباط پیدا می‌کند و سرنوشت مردم را تغییر می‌دهد نمی‌شود با اتکا به تقوا و تواضع یک نفر همه چیز را رها کنیم.

نظارت برای انسان‌های صالح و با حسن نیت است

نظارت برای آدم‌های خلاف‌کار و ... نیست بلکه برای آدم‌های صالح و با حسن نیت است؛ برای اینکه دچار لغزش نشوند. بنابراین ممکن است یک نفر متدین هم باشد اما وقتی وارد سیستم شد و مسئولیت گرفت نباید او را رها کرد و این اشتباه‌ترین کار است. نگاه دین در امور اجتماعی مردم اینچنین نیست که این افراد را رها کند؛ برای اینکه دنیا و مطامع دنیا وسوسه‌انگیز است. وقتی که در سایه وحی الهی به یک شخصیت باعظمتی مانند یوسف(ع) برخورد می‌کنید می‌بینید که چقدر با آن همه عظمت اظهار خضوع می‌کند و می‌گوید: نفس به بدی‌ها امر می‌کند مگر که خداوند رحم کند. از این‌رو، نظارت نشانه رحمت پروردگار هم هست و تقویت نظارت به معنای شکر نعمت است و درک نعمت یعنی حرکت اصولی برای رسیدن به خصوصیاتی که حضرت امیر(ع) به آنها اشاره می‌فرماید.

نکته دیگر اینکه، لازم است که برای بخش‌های وسیع سازمان نظارتی داشته باشیم اما این ناظران زمانی موفق می‌شوند که از کیفیت مطلوب برخوردار باشند. اساس نظارت از آن اموری نیست که به اعتبار حکمی که برای کسی زدید و او را نصب کردید اثربخشی را برای او اعمال کنید، خیر، این حکم هم باید اقامه شود و ناموزون‌بودن ترکیب دستگاه نظارتی و استفاده از افراد نامناسب و غیرکارشناس و آدم متکبر و بی‌تجربه کار را به سرانجام نمی‌رساند. اگر شما یک چنین افرادی را بر دستگاه نظارتی حاکم کردید تردید نکنید که هم سازمان نظارت را از اعتبار می‌اندازد و هم مجموعه تحت نظارت را دچار خستگی و رخوت می‌کند.

بنابراین منزلت سازمان نظارتی و فخامت تصمیم‌های مدیریت کلان زمانی ظهور پیدا می‌کند که اطلاعات بی‌نقص به آنها رسیده باشد. از این‌رو ناظر دستگاه نظارتی باید از ویژگی‌هایی برخوردار باشد تا چند هدف حاصل شود؛ یکی اینکه گزارشات او بستر تصمیم صحیح را فراهم کند؛ یعنی علمی و مبتنی بر علم و عمل و مبتنی بر مصالح سازمان باشد و انس و الفت درون سیستم را حاصل کند. اینها در اختیار مدیر عالی قرار می‌گیرد و تصمیم قطعی مدیر عالی بر اساس این زمینه‌ها حاصل می‌شود.

نکته دیگر که نباید از آن غافل شد این است که یافته‌های نظارتی دستگاه نظارتی، باید به همان میزان که مورد قبول مقام عالیه قرار می‌گیرد برای مجموعه هم قابل احترام باشد. زمانی قابل احترام است که ناظر با حسن نیت باشد و به صورت عالمانه و خاشعانه کار کند. خاشع بودن به معنای نفهم بودن نیست چون یک وقت می‌گویند فلان مدیر اخلاق‌مدار است چون تشخیص ندارد یا اهل تصمیم نیست و این بدترین نوع رفتار مدیریتی است؛ لذا امیرالمومنین(ع) در همین فرمان، دو خصوصیت غیرقابل اجتناب را در مورد انتخاب ناظر و بازرس بیان می‌کند که یکی از آنها خداترسی است و دوم هم تواضع و فروتنی است. فرمود: از بین معتمدین خود کسی را برای نظارت انتخاب کن که خداترس باشد. آدمی که خداترس نباشد همه کار می‌کند و چنین آدمی نمی‌تواند عمل صحیح را انجام دهد.

کسی که از خدا خشیت دارد متواضع می‌شود

سپس هم فرمود: این ناظر باید اهل تواضع باشد و این تلفیق خیلی محترمانه و مودبانه است و آدمی که از خدا خشیت دارد نسبت به مردم تواضع دارد؛ چراکه با مردم نمی‌شود گردن‌فرازی کرد. از نگاه حضرت امیر(ع) خداباوری و مردم‌داری دو بال قدرتمند برای به پرواز درآوردن همای سعادت در جریان خدمت‌گزاری به مردم است و باید دانست که با تکبر نمی‌شود کار را پیش برد و انسان خداباور نمی‌تواند متکبر باشد. به این دلیل که با رفتارهای متکبرانه و برخوردهای تحکمی غیرمنطبق بر مبانی دین نمی‌شود اراده خدا و نظام دینی را تحقق داد که بنایش جذب حداکثری و رحمت و کرامت و خدمت است. از این‌رو، هرچقدر که در نظارت از انسان‌های متکبر استفاده شود خیر به دور خواهد بود و دیگر اینکه به انسانیت هم جفا می‌شود. بنابراین، تاکید امام(ع) بر خشیت و خداباوری و مردم‌داری است.

انتهای پیام
captcha