احسان رئیسی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: خواجه شمسالدین محمد مشهور به حافظ از ارکان شعر فارسی، عرفان اسلامی، فرهنگ ایرانی اسلامی و تفکر بشری بهشمار میرود که با امتزاج هنرمندانه شعر و زیبایی و عرفان و اندیشه توانسته است مرزهای زمان و مکان را درنوردد و اشعاری نغز، مهم و اثرگذار برای همه زمانها و مکانها به نوع بشر ارائه کند. در وصف جایگاه بلند حافظ در شعر فارسی و نقش وی در عرفان اسلامی سخن بسیار گفته و نوشته شده و بهتر است به وجوهی از شعر و اندیشه او پرداخته شود که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه حافظ همواره از سوی متخصصان زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی اسلامی در زمره پنج شاعر برتر شعر فارسی قرار گرفته است، درباره وجوه ممیزه شعر وی از چهار نفر دیگر و همچنین از دیگر شاعران، گفت: در این باب میتوان بسیار سخن گفت و کتابهای فراوانی تألیف کرد، ولی آنچه به اجمال میتوان گفت، این است که اولاً حافظ با بهرهگیری از ژرفای دانشی و بینشی توانسته بر ریشههای لذات و آلام، آمال، حسرتها، خوشیها و رنجهای بشر وقوف یابد و شعری بسراید که فراتر از زمان و مکان حرکت کند. همین حرکت و جریان، شعر حافظ را همواره زنده نگه داشته و موجب شده در همه زمانها و مکانها شعر زیبای وی جاری و مقبول باشد.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: این ژرفای دانشی و بینشی افزون بر تأملات عمیق فکری و مواجید عرفانی، مبادی و منابع دیگری نیز دارد. حافظ به گواه اشعارش با ادبیات پیش از خود بهخوبی آشنا بوده و بر آن اشراف داشته است و اشراف و تبحر وی در ادبیات فارسی و ادبیات عرب امروز بر هیچ متخصصی پوشیده نیست. فراتر از همه منابع و آبشخورها، قرآن و معلومات قرآنی را میتوان مهمترین منبع و راهنمای حافظ در سرودن شعر دانست. حافظ نه تنها از موضوعات و تعالیم قرآنی بهره بسیار برده، بلکه در شکلدهی به فرم و ساختار اشعارش نیز از قرآن تبعیت کرده و همین موضوعات را میتوان دلیل توفیق حافظ دانست.
رئیسی ادامه داد: ثانیاً حافظ در شعر خود فقط به بیان احساسات، مواجید عرفانی یا دغدغههای شخصی توجه نکرده است. او با شفقت بسیار کوشیده ضمن ارزیابی و نقد معضلات و کژکارکردیهای اجتماعی، الگویی نظری و عملی برای سعادت فردی و اجتماعی انسان ارائه کند. دیوان حافظ از آن جمله آثار ادبی است که میتوان آن را بهعنوان منبعی برای ترسیم یک منظومه فکری منسجم در باب انسان، جامعه و نسبت این دو با یکدیگر در نظر گرفت. در این زمینه، حافظ شاعری ممتاز در میان شاعران فارسیزبان است که موضوعات دینی، عرفانی، اجتماعی و فلسفی عمیق درباره انسان و جامعه را به لطیفترین و زیباترین شکل در قالب شعر فارسی بیان کرده است.
وی با بیان اینکه دغدغه اصلی حافظ، انسان و جایگاه و نحوه تعامل او با جامعه و کل نظام هستی است، گفت: حافظ به شکلی دقیق و خردمندانه، معضلات و کژکارکردیهای اجتماعی را شناسایی و در قالب «طنزِ بسیار ظریف» و «جدِ بسیار اثرگذار» بیان کرده است. البته نقطه قوت و وجه تمایز او نسبت به دیگران آن است که وی فقط معضلات را شناسایی نکرده که کاری نسبتاً آسان محسوب میشود، بلکه نهادها و ساختارهای معیوب اجتماعی را که دچار کژکارکردی و عامل ایجاد معضلات اجتماعی هستند نیز شناسایی و معرفی کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: کار سترگ و بزرگ دیگر حافظ آن است که وی فقط در مقام منتقد اجتماعی ظاهر نشده، بلکه کمر همت بربسته و با تأمل فکری عمیق، مواجید عرفانی و تکیه بر منابع اصیل دینی، منظومه فکری و الگوی عملی برای برطرف کردن معضلات اجتماعی و اصلاح نهادها و ساختارها ارائه کرده است. حافظ در خلال آثارش به شکلی جامع آرمانشهر خود را ترسیم و وظایف افراد انسانی و نهادهای اجتماعی را در آن تبیین کرده است؛ وظایف انسان را در قالب شخصیت آرمانی خود یعنی «رند» و وظایف اجتماعی را با نام بردن از هر نهاد و نمادهای آن به شکلی تفصیلی و دقیق، البته در قالب شعر زیبای فارسی بیان کرده است. در واقع، هنر لطیف و لطف هنر حافظ آن است که همه این موضوعات عمیق فکری را در قالب اشعاری بهغایت لطیف و زیبا به نظم کشیده است.
وی مهمترین آموزه حافظ برای انسان امروز را «بازشناسی ارزشها» خواند و افزود: بازشناسی ارزشها مشی فکری خود حافظ بوده و میتوان گفت رکن رکین اشعار حافظ همین موضوع است. حافظ در سایه بازشناسی ارزشها توانسته نقد اجتماعی بکند و منظومه فکری و الگوی عملی برای رفتار انسان و عملکرد نهادها و ساختارهای اجتماعی عصر خود به دست دهد. بهطور مشخص، وی در غزلی با مطلع «صلاح کار کجا و من خراب کجا/ ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا»، شیوه خود را که همان بازشناسی ارزشهاست، بهصراحت بیان کرده است. او کوشیده با تأمل عمیق فکری، خود را از کانونهای قدرت و نهادهای اجتماعی که دچار فساد و کژکارکردی هستند، دور کند و در ارزشهایی که این کانونها به بشر تحمیل کردهاند، تأمل کند تا بتواند سره را از ناسره تشخیص دهد، ارزشهای واقعی را از ضدارزشها بازشناسد و بر پایه این نظام ارزشی جدید، الگویی برای کمال و سعادت اجتماعی و فردی ارائه دهد.
رئیسی اظهار کرد: به نظر میرسد انسان امروز بهشدت نیازمند چنین تأمل عمیق و نظام ارزشی اصیل است، نظامی که با ابعاد وجودی انسان کاملاً همخوان باشد. معضلات جدی انسان مدرن بهویژه در نظامهایی چون نظام سرمایهداری کاملاً گویای این موضوع بوده که انسان امروز نیز نیازمند است مانند حافظ و طبق الگوی پیشنهادی وی، از کانونهای قدرت و نهادهای اجتماعی دچار کژکارکردی فاصله بگیرد، طبق آموزههای اصیلی که در دست دارد و بر پایه تأمل عمیق فکری نظام ارزشی خود را مجدداً بنا نهد و با این مقدمات به سوی کمال و سعادت اجتماعی و فردی حرکت کند.
وی ادامه داد: براساس آنچه گفته شد، حافظ از ارکان شعر فارسی است که شعر او از حیث زیبایی و ادبیات در شمار آثار فاخر و بسیار بلندمرتبه شعر فارسی بهشمار میرود و میتواند به واسطه همین زیبایی، هر لحظه و در هر مکانی انسان را از دنیای مادی برباید و از سویی به اصل خویش و از سوی دیگر، به مقصد اصلی خود متوجه کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه حافظ در زمره عارفان برجسته مسلمان است، گفت: در میان عارفان، سنت اول و دوم عرفانی جایگاهی بلند دارد و توانسته مشرب عرفانی ویژهای بنا نهد. حافظ توانسته است موضوعات، مفاهیم، تعالیم و مواجید اصیل عرفانی و معارف قرآنی را در قالب شعر زیبای فارسی به رشته نظم درآورد.
وی تصریح کرد: حافظ منتقد و مصلح اجتماعی بزرگی است که با تکیه بر ژرفای دانشی و بینشی خود توانسته ارزشهای موجود در جامعه عصر خویش را بازشناسی و بازتعریف کند، معضلات و کژکارکردیهای اجتماعی را به خوبی بشناسد و برای رسیدن به کمال و سعادت، الگویی برای رفتار فردی و اجتماعی ارائه دهد. افزون بر آنچه گفته شد، حافظ نیز مانند دیگر شاعران و ادیبان فارسیزبان نقشی اساسی و اثرگذار در استمرار حیات فرهنگی و استقامت پیوستار فرهنگی و ادبی ایران داشته است.
انتهای پیام