تولید داخلی راه حل اساسی مشکل کاغذ است/ افزایش میزان کتابخوانی با فعالیت نهاد کتابخانه‌ها
کد خبر: 4015131
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۶
محمد الهیاری در گفت‌وگو با ایکنا:

تولید داخلی راه حل اساسی مشکل کاغذ است/ افزایش میزان کتابخوانی با فعالیت نهاد کتابخانه‌ها

مدیر کل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی در مصاحبه با خبرگزاری ایکنا گفت: اختصاص ارز برای کاغذ مورد نیاز ناشران راه‌حل کوتاه‌مدت است و باید حتما در بلندمدت بتوانیم کاغذ داخلی تولید کنیم.

محمد الهیاری، مدیر دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی آشنایی و سابقه زیادی در این حوزه دارد و سال‌هاست در سمت‌های گوناگون در جوار کتاب بوده است.

خبرنگار ایکنا در ارتباط با ممیزی کتاب، قوانین نشر، حل موارد مورد اختلاف ناشران، نویسندگان و مترجمان و مسائل مختلف دیگر با وی به گفت‌و‌گو نشسته است.

مهم‌ترین وظیفه دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی چیست؟

نظارت بر محتوای کتاب پیش از انتشار و صدور مجوز برای کتاب‌هایی که قرار است منتشر شود، بخشی از وظایف اداره کتاب است و بخش دیگر صدور پروانه نشر برای ناشران متقاضی. همین‌طور بحث‌های مربوط به تسهیلات نشر و کمک‌های مربوط به آن و اتفاقات مربوط به حوزه کتابخوانی در شرح وظایف اداره کتاب است و کتابخانه مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز زیرمجموعه این اداره است. شرح وظیفه‌ای که در سال‌های اخیر اضافه شده و ما بنا داریم بیشتر به آن بپردازیم نیز بخش کتابخوانی است.

شما پیش از این در همین جایگاه بوده‌اید. هنگام ورود دوباره به این حوزه چه مشکلاتی را دیدید و چه برنامه‌هایی برای حل آن دارید؟

حضور در یک دوره در این اداره تجربه بسیار ذی‌قیمتی است و باعث می‌شود آشنایی اولیه با این کار داشته باشیم و در نقطه شروع نباشیم. نسبت به یک دهه گذشته که بنده حضور داشتم، نسبت حجم آثار برای صدور مجوز و تعداد کتاب‌هایی که منتشر می‌شود بیشتر شده است؛ اما بضاعت نیروی انسانی و امکانات این اداره این میزان رشد را نداشته است. یک شرح وظیفه اصلی برای من این است که بتوانم با کمک دوستان وزارت فرهنگ امکانات را متناسب با باری که بر دوش وزارت است، توسعه دهم.

جامعه جهانی تقریبا دو سال است درگیر ویروس کروناست و برای هر صنف، مشکلاتی داشته است. تاثیر آن در حوزه نشر و کتاب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در خیلی از صنوف و فعالیت‌ها کرونا تاثیر زایدالوصفی گذاشت. مثلا در فعالیت‌های هنری مثل سینما، تئاتر و موسیقی با تظاهرات بیرونی همراه بود. یعنی مردم باید به سالن سینما، تئاتر یا کنسرت می‌رفتند و این‌ها تعطیل و اقتصاد هنر دستخوش تغییر شد. در حوزه کتاب، تعطیلی نمایشگاه بین‌المللی یا نمایشگاه‌های استانی کتاب مستقیما آسیب‌ها و زیان‌هایی داشته است. اما از طرفی هم ناشران خود را با این شرایط تطبیق دادند و سراغ آثار الکترونیک یا صوتی رفتند تا بتوانند محصولات فرهنگی خود را در بستر و نمود دیگری عرضه کنند تا منطق عرضه و تقاضا به نقطه توازن برسد. اما علاوه بر کرونا، افزایش قیمت کاغذ تاثیرگذاری بیشتری داشته است. عده‌ای معتقدند این امر باعث شده حرفه‌ای‌ترها و جدی‌ترها بمانند و آن‌هایی که ممکن بود کتاب‌سازی کنند یا کمتر کتاب‌هایی ارزشمند چاپ کنند، کار تولید را انجام ندهند. عده‌ای هم به‌صورت مطلق این را قبول ندارند. معتقدند افزایش قیمت کاغذ، تاثیر مستقیم بر قیمت تمام‌شده داشته و باعث شده مردم کمتر کتاب بخرند. در کل دو گروه در این مورد استدلال می‌کنند.


اشاره فرمودید به قیمت کاغذ. خبرگزاری هم به جهت دغدغه‌ای که در این زمینه داشته با ناشران مختلفی گفت‌وگو کرده است. موضوع عدم ثبات قیمت ارز و به تبع آن قیمت کاغذ را بیان کردند. برنامه وزارت ارشاد برای کنترل قیمت کاغذ چیست؟ و متولی اصلی کدام بخش است؟

در این نزدیک صد روز که از شروع کار دولت می‌گذرد، معاونت فرهنگی تدبیری کرده است و گروه منتخبی بازدیدی از تمامی کارخانه‌های فعال و نیمه‌فعال کشور داشته‌اند و از مدیران کارخانه‌ها خواسته‌اند که ظرفیت بالفعل و بالقوه را اعلام کنند. چیزی بالغ بر 300 هزار تن برآورد نیاز کاغذ ناشران کشور است و ما اکنون چنین ظرفیت تولیدی را نداریم. پس شاهدیم که کاغذ وارد می‌شود. طبیعی است که نرخ کاغذ با شاخص‌های جهانی تغییر می‌کند. در تمام سال‌های گذشته نرخ کاغذ، افزایشی بوده است و ربطی به اینکه کدام دولت کار می‌کند، ندارد و به نرخ جهانی کاغذ مرتبط است. در یک ماه اخیر جلسه‌ای با معاون اول رئیس جمهوری و با حضور مسئولین وزارت ارشاد و صمت برگزار شده تا ارز قابل‌توجهی برای واردات کاغذ اختصاص دهند. به هر حال به سمت پایان سال می‌رویم و ممکن است ناشران کارهایی را هنوز چاپ نکرده باشند. اگر هم انشاالله به سمت حضوری شدن نمایشگاه کتاب برویم ناشران ترجیح می‌دهند حتما کتاب‌ها را چاپ کنند. لازمه این‌ها وجود کاغذ در بازار است و لذا معاونت فرهنگی تلاش می‌کند هم مسئله ورود کاغذ را با تخصیص ارز بتواند توسعه دهد و هم بتواند در توزیع کاغذ روند عادلانه‌تری را در پیش بگیرد. اما می‌دانیم که این راه‌حل کوتاه‌مدت است و باید حتما در بلندمدت بتوانیم موانع پیش پای تولید را برداریم و بتوانیم کاغذ داخلی تولید کنیم. این امر حتما بر قیمت کاغذ تاثیر خواهد داشت و کمک خواهد کرد کتاب بیش از این گران نشود.

از دغدغه‌های دیگری که ناشران داشتند، ممیزی کتاب‌ها بود و نگرانی داشتند که ممکن است با تغییر دولت سختگیرانه‌تر شود. نظرتان در این مورد چیست؟

مساله نظارت پیش از چاپ بر انتشار کتاب، مسئله و قاعده کلی است و نباید خیلی متاثر از آمدوشد دولت‌ها باشد. طبیعی است که این مراقبت یک قانون کلی است؛ نه قانونی که برای یک سال، یک دولت یا برای یک برنامه توسعه باشد. حالا ممکن است دولت‌ها گرایش‌های مختلفی در زمینه‌های مختلف داشته باشند که در رفتارشان بروز کند. اما در نظارت پیش از چاپ آنچه ملاک است، قانون مصوب شورای انقلاب فرهنگی است؛ مصوبه اصلاحیه 689 که در 24/1/1389 و پس از نسخه اولیه در سال 1367 به تصویب رسیده است. آنچه می‌تواند محل گفت‌وگو باشد نوع عمل مجریان نسبت به قانون است. به هرحال متن قانون برای همه یکی است. تجربه مجریان و عدم برخورد سلیقه‌ای مسئله مهمی است. برشمردن مصادیق در هر حوزه، درک یکسان کارشناسان مختلف، وحدت رویه و... به هنرمندی و آشنایی مجریان قانون برمی‌گردد و اینجاست که مساله دولت‌ها مطرح می‌شود ولی در کل قانون و لزوم اجرای آن یکسان است.

تجربه شخصی من این است که فکر می‌کنم اجرای قانون نباید مانع شود در را به روی ناشر و صاحب اثر ببندیم. طبیعی است که خالق و ناشر اثر حساسیت نسبت به کار دارد و هزینه معنوی و مادی کرده است. وظیفه ما این است که در هر حال با این اثر به دید احترام برخورد کنیم. لذا اگر در جایی رای کارشناسی با آنچه ناشر و نویسنده و مترجم انجام داده متفاوت باشد، این فاصله باید با گفت‌وگو پر شود. رویه کلی من این است. هم در دوره گذشته و هم در این دوره و هم در فاصله بین این دو دوره هر کجا مسئولیتی از این جنس داشتم سعی کردم با گفت‌وگو بتوانیم مسائل حوزه فرهنگ و هنر را حل کنیم.

از مسائل آسیب‌زا در حوزه نشر، کتاب‌سازی یا کتاب‌فروشی خیابانی خصوصا در راسته خیابان انقلاب و نبود قانون کپی‌رایت است. راهکار شما به عنوان مسئول اداره کتاب در این حوزه چیست؟ آیا تعاملی با نیروی انتظامی، قوه قضائیه و شهرداری قرار است اتفاق بیفتد؟

در روزهای نخستین با مسئولین قضایی در قوه قضائیه دیداری برای رسیدن به راه‌حل داشتم. برخی از این کتاب‌ها، کتاب‌هایی است که اصلا مجوزی ندارد و بعضی مجوز دارد اما برای ناشر دیگری است و غیرقانونی تکثیر شده و از دسترنج یا شهرت دیگری استفاده می‌کند. در کل کتاب‌هایی که به‌صورت بساط‌گستری ارائه می‌شوند، سه، چهار قسم هستند. لازم است که هم شهرداری، هم نیروی انتظامی، هم قوه‌قضائیه و هم وزارت فرهنگ همراهی و همکاری بهتری کنند تا حقوق صاحبان اثر ضایع نشود. اگر کتابی امتیازش متعلق به یک ناشر یا نویسنده است عده‌ای با قصد سودجویی آن را منتشر نکنند و اگر محتوایی از اساس محتوای مناسبی نیست، عده‌ای غیرقانونی آن را چاپ نکنند و فکر و ایده ناصحیح را در جامعه گسترش ندهند. پس طبیعی است که نسبت به این موضوع، هم حساسیت و هم مسئولیت وجود دارد. در این حوزه قدری خلاءهای قانونی داریم که در صحبت با مسئولین قوه‌قضائیه متوجه شدم و امیدوارم که بتوانیم همت کنیم و مسائل را حل کنیم تا دسترنج ناشر و نویسنده در کف خیابان به حراج گذاشته نشود. پشت برخی افرادی که بساط‌گستری می‌کنند ممکن است شبکه‌های سازمان‌یافته‌تری باشد که با آن‌ها باید برخورد شود. برخی هم اما دست‌فروشانی هستند که از همان راه امرارمعاش می‌کنند و شبکه‌ای پشت آن‌ها نیست. این گروه نسبت به عواقب کار آگاه نیستند که باید نسبت به این موضوع آگاه شوند.

پارسال تجربه برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی را داشتیم. بازخورد مخاطبین و ناشران نسبت به برگزاری مجازی نمایشگاه کتاب چه بود؟ و امسال چه برنامه‌ای وجود دارد؟

در سال گذشته من در این حوزه مسئول نبودم اما به‌عنوان یک مصرف‌کننده فعال از این نمایشگاه استفاده کردم. حتما نقاط قوت فراوانی داشت و برخی نقاط ضعف مثلا در نحوه رسیدن کتاب به خریداران بود. امسال هم می‌دانم که معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق موسسه خانه کتاب بنا دارد دومین دوره نمایشگاه کتاب مجازی را برگزار کند. طبیعی است که در شرایط کرونا تصمیم مناسبی می‌تواند باشد؛ وقتی امکان اجتماع بزرگ کتاب‌فروشان و ناشران وجود ندارد، حتما می‌تواند کمک کند بخشی از خلاء پر شود. مردم به نیاز کتابی خود برسند و ناشر و کتاب‌فروش هم نیاز اقتصادی خود را از این طریق پیگیری کنند. به هر حال جای نمایشگاه کتاب تهران را نمی‌گیرد. من مطمئن هستم با کاهش روند کرونا و توسعه واکسیناسیون کشور، حتما نمایشگاه کتاب تهران هم حضوری برگزار می‌شود. 

سوال آخر اینکه ما در رسانه‌ها دو نوع برخورد نسبت به سرانه مطالعه کشور داریم. گاهی آماری منتشر می‌شود که سرانه مطالعه در کشور بسیار پایین است و گاهی که استقبال مردمی خوبی از طرح‌های فروش فصلی کتاب یا نمایشگاه کتاب را می‌بینیم، گفته می‌شود سرانه مطالعه خیلی هم پایین نیست. شما به‌عنوان متولی اداره کتاب کدام یک از این رویکردها را تایید می‌کنید؟

لزوما خرید کتاب به خواندن کتاب منجر نمی‌شود. همه ما به شکل سنتی کتابخانه‌هایی حسب علاقه شخصی یا درسی در خانه داریم. لذا فرایند کتاب خریدن رایج است اگرچه ممکن است به سبب گرانی خرید هم کمتر بشود.

در نسل کودک و نوجوان با توجه به اینکه برنامه‌های کتاب‌خوانی در مدارس افزایش یافته و ناشران کودک و نوجوان توسعه پیدا کردند و کتاب‌های کودک و نوجوان در پلتفرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی توزیع می‌شود، میل به کتاب‌خوانی، قصه‌خوانی و قصه شنیدن- خصوصا با برنامه‌هایی که نهاد کتابخانه عمومی کشور در این چندساله اجرا کرده است- بیشتر شده. خود من به‌عنوان خانواده‌ای که دو فرزند کودک دارم، خرید کتابمان در ماه عدد قابل‌توجهی است و عمدتا هم کتاب کودک و نوجوان است. اما راجع به آمار، مدیر اجرایی همیشه باید به آمار صحیح دسترسی داشته باشد. آمار صحیح کمک می‌کند تا بهتر و به‌درستی برنامه‌ریزی انجام شود. در ارتباط با سرانه مطالعه، چه خوش‌بینانه و چه بدبینانه، قدری با احتیاط باید رفتار کرد. اولا مرجع صدور آمار مرکز آمار ایران است و پژوهشگاه‌هایی که فرایند ارزیابی و نظرسنجی را به‌درستی می‌دانند و اجرا می‌کنند و می‌توان به آمارشان اعتنا کرد. اختلافی در ایران وجود دارد متاثر از دنیای تکنولوژی؛ چه چیز را مطالعه بدانیم؟ مراجعه به فضای مجازی و اتفاقات آنجا مطالعه است؟ یا مثلا اینکه ما یک جامعه مذهبی هستیم و به کتاب‌های مذهبی در طول روز مراجعه می‌کنیم. آیا این‌ها هم در آمار مطالعه هست یا نه؟ کتاب‌های درسی را در این دامنه تعریف بکنیم یا خیر؟ از نظر من آنچه می‌توانیم میانگین و سرانه مطالعه در ایران بدانیم، بخشی است که حسب علاقه به کتاب‌های غیردرسی مراجعه می‌کنیم؛ مثلا حسب علاقه به داستان یا شعر. بعد مجموعه این‌ها رفتارسنجی شود و به میانگینی برسد. جواب ساده اما به نظرم این است که هرکدام به زندگی روزمره خودمان نگاه کنیم. چقدر در طول روز به اشکال مختلف مطالعه می‌کنیم. فکر می‌کنم پاسخ فردی به این سوال ما را به یک اجماع در مورد وضعیت مطالعه برساند. آیا واقعا جامعه کتاب‌خوانی هستیم یا نه؟ و بسته به دامنه‌ای که تعریف کنیم ممکن است به نتایج مختلفی برسیم.

گفت‌وگو: محسن مسجدجامعی
انتهای پیام
captcha