به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر عالمیان، استاد تاریخ دانشگاه بینالمللی المصطفی شامگاه شنبه ۲۷ آذرماه در نشست علمی – ترویجی«نقش گروههای مرجع در تقویت حکومت امویان» با اشاره به نقش گروههای مرجع در طول تاریخ اسلام و بروز و ظهور آنان در قامتهای مختلف، افزود: ارائه چارچوب نظری برای تبیین و تحلیل مباحث تاریخی بسیار مهم و کاربردی است، البته این استفاده تا آنجایی مفید میباشد که ازچارچوب نظری برای تحلیل رویداد تاریخی کمک بگیریم نه اینکه آن را تحمیل کنیم.
وی نظریه «گروههای مرجع» را یکی از همین چارچوبها دانست و گفت: معتقدم، با استفاده از همین نظریه و استفاده از آن در مورد حکومت امویان، میتوان دهها رساله و پایاننامه نوشت. گروههای مرجع به عنوان سرمایههای اجتماعی یک جامعه نقش فراوانی در انحطاط و رشد جوامع و سقوط و تقویت حکومتها دارند. حکومتها نوعا در پی کسب مشروعیت و تقویت خود از طریق استخدام گروههای مرجع به عنوان سرمایه اجتماعی خود هستند و این کرسی در پی تبیین نقش این گروهها در تقویت حکومت امویان است.
عالمیان در توضیح واژگان کلیدی بحث به تبیین اصطلاحاتی همچون؛ امویان، نخبگان، سرمایه اجتماعی، تقویت و حکومت پرداخت و در تعریف نظریه «گروههای مرجع» گفت: تئوری گروه مرجع از جمله نظریههایی است که گرچه، خاستگاه اصلی آن مربوط به علم روانشناسی اجتماعی است، اما به نظر میرسد استفاده از این نظریه در مورد یک برهه تاریخی، از جمله نظریات نوآورانه به شمار میآید. گروههای مرجع که به گروههای داوری و استنادی نیز معروف هستند به گروههایی گفته میشود که در فرهنگسازی آحاد جامعه نقش مهمی دارند و در خط دهیفکری، مادی و معنوی جامعه نقش کلیدی را ایفا میکنند. به عبارتی دیگر، گروههای مرجع گروههایی هستند که برای افراد جامعه چه به صورت فراگیرو چه به صورت صنفی از نظر فکر، اندیشه، عمل و الگو، مرجع میباشند.
وی ادامه داد: معتقدم در همه دورهها، نقش این گروهها در جهت تقویت حکومتها پررنگ و اساسی بوده است. در دوره امویان، این دولت با استفاده از این گروه که جمعی از ذینفوذان جامعه به شمار آمده و از سرمایههای اجتماعی محسوب میشوند، برای حکومت خود، مشروعیت و مقبولیت دست و پا کردهاند.
استاد جامعةالمصطفی با ذکر این نکته که میتوان با ارائه مستندات تاریخی این مدعا را به اثبات رساند که گروههای مرجع در مشروعیتزایی، مقبولیتبخشی، تحکیم و تقویت حکومت اموی، نقش محوری داشتهاند، به بررسی و تحلیل گروههای مرجع در عصر امویان و چگونگی تاثیر آنان در تقویت بنی امیه پرداخت.
وی اولین گروه از گروههای مرجع را«سیاسیون» معرفی و اظهار کرد: یکی از مهمترین گروههای مرجع در عصر امویان، سیاسیون و کارگزارانی بودند که دولت را یاری میکردند.برای نمونه میتوان به موفقیتهای امویان و به ویژه معاویه اشاره کرد که بیش از هر چیز مرهون اطرافیان خود، به ویژه «عمرو بن عاص، مغیره بن شعبه و زیاد بن ابیه» بود.
دبیر پژوهش گروه تاریخ اسلام مجتمع تاریخ و سیره المصطفی بیان کرد: نظامیان بخشی دیگر از گروههای مرجع در عصرامویان، به شمار میآمدند که عمده نقششان سرکوب مخالفین و گسترش سیطره حکومت بنی امیه بود. نظامیانی نظیر؛ بُسْرِ بْن اَرْطاة، عُبَیْدُ اللّهِ بْنُ زیادِ بْنِ اَبیه، حبیب بن مسلمه فهری، ابوالأعور سُلَمى، شرحبیل بن سمط کندی، مسلم بن عقبه، مهلب بن ابی صفره وقتیبة بن مسلم از جمله کسانی بودند که خدمت خلافت بنیامیه بودند و به بقای این حکومت سفاک کمک بسزایی داشتند.
وی نقش فقیهان درباری را در تقویت امویان مهم ارزیابی کرد و گفت: به نظر میرسد که اکثر فقهای بلاد اسلامی در عصر امویان مشروعیت خلافت آنان را تایید کردهاند. بر اساس مستندات تاریخی قریب به اتفاق فقهای شام ضمن بیعت با امویان، از طرفداران پابرجا و مستحکم آنان به شمار میآمدند.
استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: خلفای اموی با استفاده از جایگاه فقها در میان مردم، از وجود آنان نهایت بهره را میبردند. این حمایتها متنوع و گوناگون بود، یک نوع حمایت، اقرار فقها به خلافت امویان و مشروعیت بخشیدن به حکومت بود. در این مورد میتوان فقهای اقرارکننده به خلافت امویان را به سه بخش تقسیم کرد. یک بخش از این فقها، فقهای اهل مدینه هستند که حمایت و بیعت امویان را داشتهاند و شخصیتهایی نظیر؛ سعیدبن مسیب، عروۀ بن زبیر و عبدالله بن عمر، از همین افراد بودند.
وی افزود: بخش دیگر نیز فقهای اهل عراق هستند که میتوان به حسن بن ابی الحسن البصری و عامر بن شراحیل الشعبی الکوفی اشاره کرد. اکثر فقهای شامی نیز بهترین حامیان و بیعت کنندگان نسبت به خلافت امویان شام بودند.
عالمیان نوع دیگر حمایت را، دعوت از مردم برای اطاعت از امویان دانست و اظهار کرد: میتوان گفت که اکثر فقها در عصر اموی هرگونه اقدام علیه خلیفه را قبول نداشته، اما با خلیفه اموی بیعت کرده بودند و دیگران را نیز به عدم اقدام و خروج بر ضد خلیفه دعوت میکردند. در این مورد میتوان به نام فقیهانی همچون؛ «عبدالله بن عباس، محمدبن حنفیه، عبدالله بن عمر، عروه بن زبیر، سعیدبن مسیب، حسن البصری» اشاره کرد.
وی نوع دیگر حمایت از امویان را سکوت فقها و دعوت از مردم برای صبر و سکوت، عنوان کرد و گفت: در این نوع حمایت فقها از مردم میخواستند که سکوت کنند تا از آزار و اذیت دولت در امان بمانند که افرادی همچون؛ «انس بن مالک الانصاری، حسن البصری و عامر بن شراحیل الشعبی الکوفی» از این دست بودند.
استاد جامعةالمصطفی نوع دیگر از این حمایتها را همکاری برخی از فقها با دولت بنیامیه دانست و افزود: البته برخی از فقها هم بودند که دعوت خلفای اموی شام را برای همکاری نپذیرفتند، مانند رد درخواست ولیدبن عبدالملک توسط یزیدبن مرثد الهمدانی الدمشقی، رد درخواست حجاج ثقفی توسط ابا قلابه الجرمی البصری، رد درخواست عمربن عبدالعزیز توسط هانی بن کلثوم الکنانی الفلسطینی و رد درخواست سلیمان بن عبدالملک توسط اباسلمه حازم بن دینار المخزومی نمونهای از آن است. البته فقهای زیادی هم بودند که به همکاری با دولت اموی روی آوردند که میتوان به؛«والیان کوفه در زمان معاویه یعنی: مغیرۀ بن شعبه، نعمان بن بشیر و ضحاک بن قیس، ولایت خراسان توسط حکم بن عمرو الغفاری، والی منصوب عبدالملک و عمربن عبدالعزیز یعنی: عباده بن نسی الکند در اردن، والی منصوب عمربن عبدالعزیز در آفریقا یعنی: اسماعیل بن ابی المهاجر المخزومی، والی خراج جزیره: میمون بن مهران الجزری، مسئول شرطه یزید: خالد بن معدان الکلاعی، مسئول شرطه ولیدبن عبدالملک: خالدبن اللجلاج العامری، مسئول شرطه عمربن عبدالعزیز یعنی: حجاج بن ارطاۀ النخعی» اشاره کرد.
عالمیان خاطرنشان کرد: «ابن شهاب زُهری، عبدالرحمان اوزاعی، ابوالزناد عبدالله بن ذکوان و ابومسلم خَوْلانى»، عالمان مشهوری بودند که با نفوذ خود و حمایت دستگاه جور نقش بسزایی در همراهی مردم و تقویت امویان ایفا کردند.
وی نقش شاعران درباری را در حمایت از امویان مهم ارزیابی کرد و افزود: شعرای طرفدار بنی امیه، افزون بر حمایت از خلافت امویان و محق بودن آنان در این مورد، به پشتیبانی از نظریه ولایتعهدی و تبدیل نظام خلافت به سلطنت نیز مبادرت ورزیدند. آنان، اوصاف و القاب مذهبى را بر خلفاى بنىامیّه اطلاق مىکردند و در این امر تفاوتى بین آنان نمىگذاشتند و همگى را به یک چشم مىدیدند.
عالمیان با اشاره به چند شاعر معروف دربار امویان گفت: اخطل، عبدالله بن همام سلولی، احوص، نابغه شیبانی، رؤبه بن عجاج و جعیل بن عجره» از جمله این شعرا بودند.
محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام، «محدثین» را از دیگر گروههای مرجع عصر امویان دانست و تصریح کرد: آنان به وسیله جعل حدیث، این حکومت را تقویت میکردند. این تقویت یا با حدیثسازی بر ضد مخالفین امویان صورت میپذیرفت و یا به منظور تقدسسازی از آنان اقداماتی صورت میگرفت.
عالمیان مهمترین محدثین درباری را افرادی همچون؛ ابوهریره دوسی، کعب الاحبار، سمرة بن الجندب، رجاء بن حیوة، عامر بن شراحیل الشعبی، ابوعمران ابراهیم بن یزید نخعی، عوانه بن حکم، مغیرة بن مقسم و ابو الزناد معرفی کرد.
عالمیان از قبایل به عنوان یکی دیگر از ابزارهای تقویت امویان دانست و گفت: سیاسیون اموی به حمایت قبائل نیاز مبرم داشتند و از آنان در بزنگاههای گوناگون بهره میگرفتند، «قبیله کلب، قبیله کنده، قبیله بنیتمیم، قبیله بنیثقیف، قبلیه تیره«مراد» از شاخه قبیله بزرگ«مذحج» و قبیله بنیاسد از جمله این قبائل بودند.
وی در جمع بندی نظریه خود اظهار کرد: این گروهها که نقش مرجعیتی برای جامعه آن روزگار داشتند، به عنوان عقبه حکومت اموی نقش فراوانی را در تقویت این حکومت و همراهی مردم با آن ایفا میکردند.
گزارش از اکبر پوستچیان
انتهای پیام