فهم دستوری از تقریب بزرگترین مانع وحدت اسلامی
کد خبر: 4035199
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۲
حمید کثیری مطرح کرد:

فهم دستوری از تقریب بزرگترین مانع وحدت اسلامی

حجت‌الاسلام حمید کثیری گفت: علی‌رغم تلاش‌ها و صرف بودجه‌های زیاد، تاکنون نه در باب دیالوگ و نه تقریب در میان مذاهب موفق نبوده‌ایم. یکی از علل این است که فهمی دستوری از دیالوگ و تقریب داریم و به فهم روانی نرسیده‌ایم.

حمید کثیری

به گزارش خبرنگار ایکنا، پنجمین نشست بین‌المللی ادب اختلاف با موضوع «تقریب در قرن ۲۱ میلادی: چالش‌ها و چشم اندازها» امروز چهارشنبه 20 بهمن‌ماه از سوی دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد.
حجت‌الاسلام والمسلمین حمید کثیری، مبلغ و کارشناس دین در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:
 
بنده در محیط تقریبی بزرگ شده‌ام و از این مسیر بهره‌های زیادی برده‌ام. سال‌های زیادی با دوستان یهودی، مسیحی و ادیان و مذاهب دیگر و برادران و خواهران اهل سنت از دانشجویان و اساتید و نویسندگان تعامل داشته و برای آنها کنفرانس برگزار کرده‌ام و بیش از ربع قرن است که در زندگی مسالمت‌آمیز با همه اینها در سراسر دنیا در تعامل بوده‌ام.

سابقه مباحث تقریبی در اسلام

نکته کاربردی که باید به آن اشاره کنم اقتصادِ تقریب و اقتصادِ دیالوگ به طور کلی است. در غرب، دیالوگ را ثمره الهیات قرن بیستم می‌‌دانیم و قبل از این قرن یا دیالوگ وجود نداشت یا از نگاه الهیاتی فرموله نشده و به صورت جدی به آن نگریسته نشده بود. در اواخر قرن بیستم که ما به این موضوعات می‌پرداختیم متألهان تلاش داشتند خلاصه‌ای از الهیات خود را ارائه دهند و در آنجا یکی از جمع بندی‌هایی که داشتیم این بود که دیالوگ یکی از دستاوردهای الهیات قرن بیستم بوده است و اکنون نیز در حال پیشروی است البته موضوع تقریب در اسلام سابقه دیرینه‌تری دارد و به شکل گفت‌وگوها از زمان اهل بیت(ع) و صدر اسلام وجود داشته است.
 
سؤالی که وجود دارد این است که چرا علی‌رغم تلاش‌ها و صرف بودجه‌های زیاد و سوزاندن عمرها در این راه آنچنان که باید و شاید نه در باب دیالوگ و نه تقریب در میان مذاهب موفق نبوده‌ایم. یکی از علل این است که ما فهمی دستوری از دیالوگ و تقریب داریم و از این فهم دستوری فراتر نرفته‌ایم و به فهم روانی نرسیده‌ایم. برای نمونه بعد از انقلاب اسلامی در یکی از برنامه‌ها در کشورهای اسلامی قرار بود عالمی شیعی و سنی به مناسبت هفته وحدت نشست داشته باشند. قبل از ضبط برنامه در اتاق انتظار که بودند به شخصی که روبه روی آنها بود گفتند ما آمده‌ایم دیالوگ کنیم اما این عقاید ما نیست چراکه ما هیچ اتحادی نمی‌توانیم داشته باشیم. اینها فهم درونی از گفت‌وگو نداشتند و به لحاظ عقیدتی، ایمان به این مطلب نداشتند و به ضرورت امر گفت‌وگو و تقریب نرسیده بودند و اگر هم جملاتی بر زبان می‌آوردند به صورت دستوری بود و به عمق معنای آن نرسیده بودند لذا ای کاش به جای چنین افرادی در این نشست‌ها از افرادی استفاده کنیم که به فهم عمیق از تقریب رسیده‌اند. چراکه در غیر این‌صورت بسیاری از فرصت‌ها و بودجه‌ها سوزانده می‌شوند.

چگونه به فهم روانی از تقریب برسیم

سؤالی که وجود دارد این است که چطور باید به فهم روانی برسیم؟ ابتدا باید به ضرورت تقریب برسیم. امروزه مثال ما مثال کسانی نیست که در خوشی هستند و از روی سیری می‌خواهند در مورد تقریب گفت‌وگو کنند بلکه دچار هجمه‌های زیادی هستیم که هویت ما را تهدید می‌کند. ما باید این امر را در زندگی جاری کنیم چراکه وجود ما در خطر قرار دارد و باید بر اساس اصول فقهی و باورهای کلامی همه تلاش خود را در راستای تقریب انجام دهیم و از جمله اصول فقهی، سیاسی و فلسفی آن را تدوین کنیم تا اقتصاد تقریب، معنی‌دار شود.
 
آداب تقریب، یک بُعدی نیست بلکه ابعاد سیاسی، عقیدتی، اخلاقی و ... دارد. ما برای اینکه در باب دیالوگ و تقریب حرفی در دنیا برای گفتن داشته باشیم شروع به تئوری پردازی کردیم و تقریب رها از خشونت را مطرح کردیم که امری سیاسی، دینی، عقیدتی و اخلاقی است. رویکرد ما در اینجا شناختی بود بدین معنی که ما در این زمینه باید از هرگونه خشونت پرهیز داشته باشیم و هدف ما صرفا ارائه طریق باشد. در اینجا بحث اخلاقی پررنگ‌تر است به این دلیل که همه کسانی‌که در باب تقریب فعال هستند به قرآن کریم عقیده دارند و اگر آنگونه که قرآن می‌فرماید، تقریب جاری نشود با اخلاق قرآن‌پژوهی ناسازگار است.

تأکید قرآن بر شناخت ابعاد مختلف دین

متأسفانه این عیب بزرگی است که بسیاری از ما وقتی در مورد اهل سنت یا آنها در مورد تشیع صحبت می‌کنند بدون اینکه اساساً اصول مذهب یکدیگر را بدانند اظهار نظر می‌کنند و این از منظر علمی درست نیست و منجر به موفقیت در تقریب نخواهد شد. در الهیات، اصطلاحی داریم که تحصیلِ دین به شکل غیرحضوری معقول و منطقی نیست بدین معنی که عاقل چنین کاری انجام نمی‌دهد. منظور از غیرحضوری صرفاً آنلاین نیست منظور این است که برای شناخت یک دین، صرفاً ‌چند مقاله و آن هم سرشار از سوء تفاهمات را بخوانید در حالی‌که اصول قرآنی به ما می‌گوید باید ابعاد آن دین را به طور کامل مورد مطالعه و تحقیق قرار دهید. بنابراین طبیعی است که به نتیجه مطلوب نرسیم.
 
در رویکردِ شناختی، خشونتی در کار نیست. منظور از خشونت صرفاً برخورد فیزیکی نیست بلکه بالاترین خشونت این است که یک دین را بدون مطالعه اصول آن مورد قضاوت قرار دهید چراکه نسلی را نابود خواهد کرد و منجر به سوء تفاهمات زیادی خواهد شد. در رویکردِ رها از خشونت، چند مطلب کلیدی وجود دارد که باید به آنها اشاره کرد. یک سؤال این است که آیا ادبِ تقریب اقتضای این را دارد که ما رویکرد انتقادی داشته باشیم یا اینکه باید صرفاً دنبال تعریف و تمجید از مذهب مقابل باشیم؟ در این مورد باید سؤال را با نگاهی به فهمی که از انسان داریم جواب داریم. 

تقریب و دیالوگ از ویژگی‌های تشیع است

وقتی موضوع کرامت انسان را مطرح می‌کنیم یکی از وجوه کرامت، این است که انسان خواننده سخن خداست و این نشان دهنده اشرف مخلوقات بودن انسان است. یکی دیگر از این وجوه، منتقد بودن وی است. از میان مخلوقات عالم، فقط انسان است که می‌تواند انتقاد کند لذا اگر انتقاد از کیانِ بشریت است بنابراین نمی‌توانیم در موضوع مهمی همانند تقریب و دیالوگ، رویکرد انتقادی نداشته باشیم اما انتقاد ما باید علمی و رها از خشونت باشد و این انتقادهاست که بیش از تحلیل‌های معمولی و تعارفات علمی، ما را به نتیجه خواهد رساند. 
 
بنده در یکی از کتب خودم بیست و هفت ویژگی ‌برای تفکر تشیع بیان کردم که یکی از ویژگی‌های تشیع این است که عقاید و تفکر آن تقریبی و دیگری دیالوگی بودن آن است و اگر کسی این ویژگی‌ها را در نظر نگیرد نمی‌تواند شیعه کامل و واقعی باشد. نکته دیگر اینکه آیا تبلیغ در تقریب و دیالوگ جایز است؟ بنده صراحتاً ‌معتقدم یکی از آداب تقریب می‌تواند تبلیغ باشد. چه اشکالی دارد که هر کس بیاید و نقاط قوتِ دین و مذهب خود را بیان و انسان‌ها را به سمت آن چیزی که بر اساس کتاب، سنت و عقل اثبات شده که حق است دعوت کند. این هم موضوعی است که نباید از آن پرهیز کنیم.
 
انتهای پیام
captcha