کد خبر: 4038666
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۸
استاد دانشگاه اصفهان:

زور ظلم و بی‌عدالتی از زور کفر و بی‌دینی بیشتر است

مهدی گنجور، استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان گفت: اولین ویژگی سیاستمدار سیاست فاضله از منظر خواجه نصیر، تمسک به عدالت است؛ یعنی حاکمان حق ندارند قبل از خودسازی و غلبه بر امیال و شهوات خود و کسب ملکه عدالت وارد سیاست و حکومت‌داری شوند.

مهدی گنجوربه گزارش ایکنا، مهدی گنجور، استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان، شامگاه پنجشنبه، 5 اسفندماه در نشست علمی «اخلاق کارگزاران حکومت در اندیشه سیاسی خواجه نصیرالدین طوسی»، گفت: خواجه نصرالدین طوسی زندگی عجیب و غریبی داشته و دوره سختی مانند حمله مغولان را سپری کرده است؛ از سویی لقب سرآمد روزگار و استاد بشر و از سوی دیگر خائن دو چهره و یاور کفر لقب گرفته است. او در آثار خود بر روی اخلاق حکمرانی تاکید زیادی کرده است. ایشان حدود 850 سال پیش در مشهد به دنیا آمد و در نزد پدر، قرآن و منطق و فلسفه و به تعبیری علوم اوایل (منطق، ریاضیات، الهیات، طب و حکمت عملی و سیاست را که زیرمجموعه علم سیاست  است گذراند. ایشان در سال 672 هم وفات کرد و پیکرش در کاظمین طبق وصیت خودش به خاک سپرده شد.

وی با بیان اینکه سیاستمداری و حکومت، شاخه علم حکمت عملی است و یک فرمانروا باید این علم را بداند، تصریح کرد: خواجه نصیر خدمات زیادی کرده و آثاری داشته که از جمله تاسیس رصدخانه مراغه است او در دوره حمله مغولان می‌زیست که رهبر آنها تموچین است، اینها طایفه فوق‌العاده وحشی و دور از انسانیت و ادب و تمدن بودند و بیش از یک میلیون و 250 هزار انسان بی‌گناه را کشتند و اموال مردم را غارت کردند و ایران مستعمره این قوم وحشی چینی شد.

گنجور با بیان اینکه خواجه نصیر در چنین شرایط وحشتناکی درخشید، گفت: دانشجویان و جوانان امروز ما باید از چنین افرادی الگو بگیرند؛ او همه علوم زمانه را فراگرفت و هنرش این بود که مغولان وحشی را به راه آورد و جذب اسلام کرد؛ عالم به چنین فردی می‌گویند که یک قوم وحشی را تربیت کرد و بعدا هم وزیر دربار آنها شد.

گنجور بیان کرد: او در جریان حمله مغولان به قلعه‌های اسماعیلیه و الموت پناه برد و به همین دلیل او را شیعه دوازده امامی نمی‌دانند، خواجه در نهایت به اسارت مغولان درآمد ولی از آنجا که هلاکو علاقه‌مند به نجوم بود خواجه و دو پزشک دیگر را که نیازمند آنها بود نکشتند و حفظ جان او سبب شد تا در دل مغولان جا بازکند.

استاد دانشگاه اصفهان تصریح کرد: خواجه، دو مدل از سیاست ارائه کرده است؛ مدل اول سیاست فاضله و اخلاقی است؛ هدف از این سیاست، ایجاد کمالات اخلاقی در مردم است تا روی سعادت را در دنیا و آخرت ببینند؛ وظیفه حکومت ایجاد چنین چیزی است. سیاست دوم هم غیرفاضله، غیراخلاقی و رذیله است و هدف از این سیاست، رشد تغلب (غلبه و چیرگی و استبداد) و به بردگی و بندگی کشاندن مردم است که موجب شقاوت و بدبختی آنان است.

عدالت‌طلبی؛ بزرگترین ویژگی یک سیاستمدار

گنجور گفت: اولین ویژگی سیاستمدار سیاست فاضله از منظر خواجه نصیر، تمسک به عدالت است؛ یعنی حاکمان حق ندارند قبل از خودسازی و غلبه بر امیال و شهوات خود و کسب ملکه عدالت وارد سیاست و حکومت‌داری شوند. مقابل عدالت، تفکرات تندرو اعم از چپ و راست و .. است؛ او معتقد است اگر کسی عدالت را در درون خود برقرار کرد می‌تواند در بیرون هم عدالت برقرار کنند؛ خطوط این عدالت را هم ترسیم کرده که با حالت کلی در فلسفه ارسطو  و افلاطون و فارابی تمایز یابد.  

وی افزود: از منظر وی، حاکم باید اهل عدالت باشد یعنی از زد و بند و فساد دور باشد، قانونگذار باید عادل باشد تا بتواند قوانین عادلانه وضع کند؛ نه اینکه قانونی بگذارد که آقازاده من به دلیل این تبصره و ماده، حق وتو دارد؛ نظام اقتصادی باید عادلانه باشد یعنی منابع اقتصادی و امکانات رفاهی را عادلانه تقسیم کند؛ شرایط و امکانات برابر برای همه مردم فراهم کند نه اینکه آقازاده‌ها در آمریکا تحصیل کنند و دیگران امکان آموزش نداشته باشند.

استاد دانشگاه اصفهان اظهار کرد: خواجه نصیر گفته است که مهمترین وظیفه حاکمان اجرای عدالت در تمامی شئون حکومت است و اینکه مردم آن را لمس کنند؛ وظیفه حکومت آن است که امکانات را برای رشد همه اقشار جامعه به نحو عادلانه فراهم و توزیع کند. در روایت داریم که بالعدل قامت السموات و الارض؛ همانطور که قوام آسمان و زمین بر عدل است قوام یک حکومت هم بر آن استوار است. اگر حاکمانی خدا و قیامت را قبول ندارد ولی فقط به همین اصل اخلاقی پایدار باشند دوام و بقای آن حکومت تضمین است.  

گنجور تصریح کرد: خواجه نصیر در فصل چهارم کتاب اخلاق ناصری گفته است، مردم منفعل هستند و به حاکمان خود نگاه می‌کنند و اگر حاکمی، اخلاق و عدالت را در جامعه رواج دهد مردم هم از پی او می‌روند و اگر بی‌اخلاقی و بی‌عدالتی را ترویج کند مردم هم از او پیروی کنند، اقتدا به سیرت ایشان کنند و اینجا گفته‌اند: الناس عَلی سیرة مُلُوکهم یا اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ؛. مردم، به دولتمردان خود شبيه‌ترند تا به پدرانشان.

وی اضافه کرد: از نگاه خواجه، اگر حکومتی دینی و الهی و زمامداران آن متشرع باشند؛ مساجد و مراسم عزا برقرار باشد و نماز جمعه برپا شود و مردم هم دنبال دین باشند ولی حاکمان آن پایبند به عدالت نباشند سرنوشت خوبی ندارد؛ خواجه از امام علی(ع) نقل کرده که حکومت با کفر پایدار می‌ماند ولی با ظلم باقی نمی‌ماند؛ چرا حکومت با کفر می‌ماند ولی با ظلم نمی‌ماند؟ زیرا زور ظلم و بی‌عدالتی از زور کفر و بی‌دینی بیشتر است و تاثیر بی‌عدالتی و ظلم در زندگی مردم مستقیما مؤثر است. تامین نیازهای اولیه انسان مانند مسکن و خوراک و پوشاک و ... هم متضمن رعایت عدالت است.

بی‌عدالتی بدتر از فقر است

وی باتاکید بر اینکه بی‌عدالتی با روح و روان و اعصاب مردم بازی می‌کند، توضیح داد: زیرا انسان فقر را می‌تواند تحمل کند ولی فرق را نمی‌تواند تحمل کند، بی‌عدالتی باور و اعتقادات مردم را هم نسبت به خدای عادل تحت تاثیر قرار می‌دهد. بیشترین مشکل انسان‌ها در اعتقاد به عدل الهی است؛ کمتر کسی است که با علم و قدرت و رحیم و خیرخواه بودن خدا مشکل داشته باشد ولی به محض اینکه مشکلات در زندگی افراد، رخ دهد عدالت خدا را زیر سؤال می‌برند که چرا من؟ خمیرمایه انسان با عدالت آمیخته شده و فطری وجود انسان است.

گنجور بیان کرد: بی‌عدالتی حاکمان همه فرصت‌ها و به خصوص فرصت رشد و تعالی را از انسان می‌گیرد، انسان‌ها سرشار از استعداد و سرمایه وجودی هستند و بی‌عدالتی این فرصت‌ها را می‌گیرد. از نگاه من جهنم وقتی رخ می‌دهد که انسان موقعیت فعلی خود را با آن چیزی که می‌توانسته باشد ببیند، ببیند استعدادهایی داشته و نتوانسته آن را شکوفا کند؛ یوم الحسرة همین است و اینکه چون درگیر مسائل جزئی بوده، فرصت اندیشیدن به زندگی برتر و متعالی و خودشناسی را نداشته است. بی‌عدالتی کل زندگی انسان را مختل می‌کند.

استاد دانشگاه اصفهان اضافه کرد: دنیا مزرعه آخرت است و دنیا و آخرت دو روی یک سکه هستند، بی‌عدالتی فقط فقر ایجاد نمی‌کند بلکه فرق و تبعیض ایجاد می‌کند و کافی است همین دو ویژگی برخی را کافر کند کما اینکه در روایت نبوی بر آن تصریح شده است؛ بی‌عدالتی اینقدر مخرب است ولی کفر یک حاکم عادل، این همه آثار مخرب را ندارد. بی‌عدالتی شکاف طبقاتی را زیاد می‌کند، از نظر خواجه نصیر، بی‌عدالتی حاکمان، آقازاده‌ها و فرصت‌طلبان و توانگران را روز به روز داراتر و ناتوانان و قشر فقیر را روز به روز فقیرتر می‌کند، سیاسیتمدار باید با همه مردم یکسان رفتار کند تا ناتوانان از عدالت او مایوس نشوند و توانگران به او طمع نورزند. عین این تعبیر در نهج‌البلاغه و در نامه 46 وجود دارد.

خواجه نصیر؛ شاگرد مکتب امیرالمؤمنین(ع)

گنجور با بیان اینکه خواجه شاگرد مکتب امیرالمؤمنین(ع) است اظهار کرد: عدالت در نهایت به نفع خود حکومت هم تمام می‌شود زیرا فقط با اجرای عدالت، اعتماد مردم به حکومت جلب می‌شود. در دل و جان غم‌زده مردم نور امید بنشانند و می‌توانند به جای حکومت بر تن مردم بر قلب آنها حکومت کنند. امام علی(ع) فرمودند که «من عدل نفذ حکمه» یعنی کسی که عدالت بورزد دستور و حکم او در دل مردم نفوذ می‌کند. عدالت‌ورزی باعث حمایت یک ملت از حاکمان خواهد شد و نمی‌گذارند دشمنان نگاه چپ به کشورشان داشته باشند.

استاد دانشگاه اصفهان با بیان اینکه تار و پود هستی بر عدالت بنا شده است و حتی خلقت انسان هم بر عدالت است، گفت: دومین ویژگی سیاستمدار از منظر خواجه نصیر این است که مردم را به جای دوستان خود بگیرند. یعنی در سیاست غیراخلاقی، سیاستمدار مردم را به منزله خدمه و عبد خود در نظر می‌گیرد برخلاف سیاست فاضله؛ مرحوم امام خمینی(ره) در عباراتی به این مضمون می‌فرمودند؛ مردم ولی‌نعمت ما هستند، ما باید این معنا را در قلب خود احساس کنیم که باید با این ولی‌نعمتان خود طوری رفتار کنیم که خدا از آن رفتار راضی باشد ولکن شما باید توجه به این معنا بکنید که ما را این مردم سر کار آوردند و ما را وکیل و وزیر و رئیس جمهور کردند و باید به مردم خدمت کنیم که خدمت به مردم از بهترین کارهاست. 

انتهای پیام
captcha