یک سالی هست که پیگیر فعالیتهایشان هستم. عکسهایشان را نگاه میکنم. گاهی تعجب میکنم. گاهی غبطه میخورم اما در نهایت مصمم شدم به نوبه خود من هم قدمی بردارم و از آنها بنویسم تا شما هم با آنها و نحوه فعالیتشان همراه باشید. با همانها که از حلقهها و آدمهای خاصی نیستند، ناشناخته نیستند اما تمایلی برای ابراز نامشان در رسانهها ندارند و فعالیتشان مبتنی بر حمایتهای شهرداری قم است.
ابزارآلات کارگاه پرچم را به دست خودشان میسازند. با وجوهات و هدایایی که خیرین به نیت حضرت صاحبالامر(عج) به صورت نذورات پرداخت میکنند. اهل دقت هستند. میگویند باید در چگونگی استفاده از این نذورات و هزینههای آن دقت کرد. چاپ پرچمهایشان به روش سیلک و سابلیمیشن و دوری است.
نیروها به نیت ترویج نام مبارک امام زمان(عج)، در کارگاه مشغول به کار هستند هر چند همه شاغلاند. اما وقتشان را به صورتی تنظیم کردهاند که بتوانند ساعاتی را نیز در کارگاه مشغول باشند. از پیر و جوان تا کودک همه به اشتیاق خدمت به امام حی خویش مشغول چاپ پرچم در سایزهای مختلف فعالیت دارند.
پرچمهای تولیدی در ابعاد مختلفی است. از پرچم ۱۵ سانت گرفته تا پرچم ۴۵۰ مترمربع همه مدل وجود دارد. آنچه اینجا دیده میشود تنوع و خلاقیت است.
بسیاری از اشخاص که به امر تولید پرچم اهتمام دارند به صورت خانوادگی حضور به هم میرسانند. به طور مثال آقایان در قسمت تولید و بانوان در قسمت خیاطخانه با یکدیگر مشارکت دارند و تقسیم کار کردهاند. یکی از آنها میگوید شاید به نظرتان اغراق باشد اما فقط به عشق همین تولیدات پرچم، به کسب و کار دیگری مشغولم. در واقع کار میکنم تا درآمد کسب کنم و بتوانم در هزینه تولید پرچمهای مزین به نام حضرت شریک باشم.
روزانه تا بیش از ۱۰۰۰ پرچم تولید و میانگین تولیداتشان تا ۲۰۰ هزار پرچم در سال است که به سایر استانهای کشور و حتی کشورهایی چون عراق، افغانستان، پاکستان، هند و چند کشور اروپایی و حوزه خلیج فارس ارسال پرچم داشتهاند.
در سالی که در شرف اتمام آن هستیم دو نیمه شعبان داشتیم. یکی در ابتدای سال و دیگری که در این روزهای پایانی سال است. در نیمه شعبانی که در ابتدای سال بود بیش از ۱۰ هزار پرچم فقط به مناطق شیعهنشین افغانستان ارسال کردهاند.
نصب پرچم ۴۵۰ مترمربعی در چهارراه انقلاب اسلامی قم در اواسط بهمنماه 1400 نیز شاهکار بینظیرشان است.
کنار خیابان میایستند. یک نفر تابلویی نسبتا بزرگ را به دست دارد. روی تابلو نوشتهاند: «ماشیننویسی رایگان، نذر فرج حضرت مهدی» چند نفر دیگر با شابلونهایی و اسپریهای رنگ روی خودروها لبیک یا مهدی مینویسند. در ایام متعلق به اهلبیت(ع) از ساعت 9 صبح تا ساعت حدودا 18 مشغول به فعالیت هستند. تاکنون بیش از هزار و 500 ماشین را با نام حضرت صاحبالامر مزین و منقش کردهاند.
در شبهای چهارشنبه و جمعه در هر شهر بزرگ حداقل یک گروه ماشیننویسی دارند و با واژههایی تداعیگر حضور امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف و امرظهور هستند.
با قلمموها روی دیوار رنگ را به حرکت در میآوردند و خودشان نیز با حرکت گیسوهای قلممو و رنگ، شیداوار به حرکت واداشته میشوند. تکه حرفهایی را روی دیوار میگذارند و دور آن خط میکشند و درون آن را رنگ میکنند. جمعی از دوستان و اقوام هستند که در روزهای تعطیل دیوارهایی را با تقاضای صاحبخانه نام مبارک «لبیک یا مهدی» را سرافرازانه و با کمال میل مینویسند. بعضی از مردم، کسبه، صاحبخانهها و پیرغلامان شهر معتقدند تا وقتی مردم خیابان و محله این داستان را ببینند این نام را رؤیت کنند به یاد مظلومیت ایشان خواهند افتاد.
رنگها و وسایل نقاشی را را با هزینه شخصی خریدهاند و حتی هیچ سابقه نقاشی و یا خطاطی از قبل نداشتهاند و میگویند فقط عشق به ترویج نام مبارک امام زمان آنان را از خانه بیرون آورده است و به پای دیوار کشیده است. گاهی به نظرم میآید این نوشتارها سایهای از عشق محبان به آخرین منجی عالم بشریت است.
بانوانشان بعضا به دیوارنویسیهای داخل مدارس مشغولند. گروههای زیاد دیگری هم هستند که با حمایت شهرداریهای شهرخودشان در وهله اول و ذوق و سلیقه خود و ایدهپردازیهای متنوع در شهرهای مختلف دیگر به این امر تلاش دارند که تاکنون بیش از پنج هزار دیوارنویسی در سراسر ایران را رقم زدهاند. حتی دیوارهای ۲۰۰ الی ۳۰۰ متر مربع حجم پوشش را نیز نوشتهاند.
روبروی درب مسجد مقدس جمکران و در بلوار پیامبراعظم، المان شهری که توجه بسیاری را به خود جلب میکند از دیگر فعالیتهای این گروه مردمی است. کرهای که روی پایۀ بلندی نصب شده و روی آن واژه «لبیک یا مهدی» نوشته شده است و چراغها سبب فزون نورانی بودنش میشود.
این المانها را با هزینه شخصی و جمعآوری نذورات میسازند و به مراکز یا مکانهایی که قابل رؤیت عموم است نصب میکنند. فارغ از هرگونه تجاریسازی و منفعت و سودی که میتواند رقم بزند. هدفشان غیرقابل تغییر و ظاهرا رویینتن است. هدفشان و غایتشان فقط و فقط ترویج نام حضرت صاحبالامر(عج) به سراسر جهان است.
روزهای تعطیل و در فرصتهایی که دارند درون کارگاهی که بابت ساخت این المانها راهاندازی کردهاند کمک میکنند تا المانهای بیشتری ساخته شود. در شهرهای کلاردشت، مرزنآباد، سیستان و بلوچستان، مشهد، کرمانشاه، بندرعباس و چند شهر و استان دیگر نصب نصب المان داشتهاند. تنها امیدشان عنایت امام زمان ارواحنا فداه و استمرار حمایتهای جهادی و انقلابی مسئولان و مردم است تا نیرو و انگیزه بگیرند و المانهای بیشتری تولید کنند و شرمنده سفارشات دیگر شهرها و نصب آن نشوند.
در کوههای جاده تهران به قم، اراک، مشهد، کرمانشاه و ماکو جمله «لبیک یا مهدی» را نوشتهاند. تعدادشان کم نیست و عمده کارشان از روی علاقه است. کوه که نماد مقاومت است.
مثل دیگر فعالیتهایشان از پیر و جوان و حتی کودک هم در جمعشان وجود دارد. سنگهای سفید را به داخل سطلهایی قرار داده و سپس چندین نفر با ایجاد صفی منظم این سطلها را تا بالای کوه هدایت میکنند. سنگها باید درون حروفهایی که روی کوه جاگذاری شده قرار بگیرند.
مسئول پذیرایی هم دارند. از برادهها و خرده چوبهایی که در ساخت چوبهای پرچم اضافه آمده آتش درست میکنند و در واقع برای ذره ذره پولی که اهدا میشود برای خدمتگزاران حضرت خرج میکنند. نمازهای اول وقت و جماعت دارند. توسل دارند.
میگویند ما سنگرسازهای بیسنگریم که در کنار یکدیگر و سایر مردمان این مرز و بوم فارغ از هرگونه سمت و پست و مرتبه علمی این توفیق را پیدا کردیم تا عاشقی و ارادت خود را به حضرت صاحبالامر(عج) با ثبت ذکر «لبیک یا مهدی» ابراز کنیم.
میگویند افرادی که ما را میشناسند مطلعند که ما خدمتگزارانی هستیم که نه در کارگاه و نه بابت هیچ کدام از انجام وظایفمان دنبال سکه و دنیا نیستیم. چون از پیشکسوتان دینی و انقلابی خود یاد گرفتهایم تبلیغات و خدمت برای خشنودی امام زمان در این مقال نمیگنجد.
در مورد بازخوردهای مردمی میگویند واقعا مردم خیلی زیبا و خیلی خوب از خودشان واکنش نشان میدهند که هر کدام قابلیت ثبت در تاریخ شفاهی دارد. تقریبا 99درصد مردم استقبال و کمک میکنند. برای تهیه پرچمها، شابلونها و دیگر امور عمدتا خیران همیشه به ما امید میبخشند. حتی گاهی خودشان میآیند و تمایل دارند در دیوارنویسی همراه باشند و جمله لیبک یا مهدی را با دستان خودشان رنگ کنند و مشارکت داشته باشند. یک درصد باقیمانده هم که مخالفند گاهی شده مثلا حتی ناسزا هم میگویند.
میگویند در یکی از خاطرهها؛ در حال رنگآمیزی بودیم یک نفر آمد و گفت شما از سمت جای خاصی و حکومت هستید؟ ممکن است من هم رنگ کنم؟ که ایشان وقتی قلم را به دست گرفت و شروع کرد به رنگ کردن بسیار منقلب شد و بسیار گریست که واقعا در نوع خود بسیار خاص و منحصر به فرد بود. تا به حال این حجم اشک را از شخصی ندیده بودیم.
شروع فعالیتهایشان از سال 1395 است. کوچکترین کوهنویسیهایشان از 80 متر شروع و به بزرگترین کوهنویسی با متراژ شش هزار و سیصد مترمربع رسیده که قابلیت ثبت در گینس دارد رسیده است.
ابعاد فعالیت خود را منحصر به دو بعد معرفتی و رسالتی میدانند. این فعالیت را به دلیل نوع کلمات جامع «لبیک یا مهدی» نوعی دعا و تلاش برای ترویج نام ایشان میدانند. در واقع معتقدند این جمله نوعی اعلام آمادگی به حساب میآید و حالت ندا هم دارد که بسیاری از ادیان و شیعه و سنی امام دوازدهم را با نام مهدی میشناسند. با اشاره به این فراز از دعای ندبه «وَ أَعِنَّا عَلَی تَأْدِیةِ حُقُوقِهِ إِلَیهِ وَ الاجْتِهَادِ فِی طَاعَتِهِ وَ اجْتِنَابِ مَعْصِیتِهِ وَ امْنُنْ عَلَینَا بِرِضَاهُ وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَیرَهُ مَا نَنَالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِک وَ فَوْزا عِنْدَک» معتقدند که از جمله وظایفی که همه ما به عنوان یک مسلمان داریم این است که هر شخص در حد توان و به سبک خودش دین خود را نسبت به امام قائم خویش ادا کند.
میگویند شاید ما هم در پس این ارادت پر از دعا باشیم اما یک گمشده بیشتر نداریم. گمشده ما حضرت ولیعصر(عج) است که اگر دعای فرج دعای کاملی است و همه استیصالها با آن برطرفشدنی است با حکومت جهانی حضرت مهدی تمامی گمشدههای ما مهیا خواهد بود.
گزارش از هدی سادات چاوشی
انتهای پیام