تاثیر جریانات مارکسیستی بر انقلابیون ایران/ اشتباه حکیمی در انتساب جمله معاویه به امام علی(ع)
کد خبر: 4052136
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۳
رسول جعفریان بیان کرد:

تاثیر جریانات مارکسیستی بر انقلابیون ایران/ اشتباه حکیمی در انتساب جمله معاویه به امام علی(ع)

حجت‌الاسلام رسول جعفریان، استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه با برشمردن تاثیرات جریانات چپ بر روی نگرش انقلابیون ایران و با بیان اینکه ما گرفتار تحریف سازمان‌یافته مفاهیم هستیم، تاکید کرد: در دهه 40 و 50 مفهوم انقلاب را که مفهومی اساسا چپ بود آن را مذهبی کرده و استفاده کردیم و به همین دلیل هم ضد سرمایه‌داری شدیم در صورتی که بعد از انقلاب افراد زیادی درباره مالکیت خصوصی کتاب نوشتند.

رسول جعفریانبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین رسول جعفریان، استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه، چهارم اردیبهشت ماه در نشست علمی «انقلابیون معاصر و تفسیر انقلابی از امام علی(ع)» که با همکاری کانون توحید، انجمن اندیشه و قلم و بنیاد اندیشه و احسان توحید برگزار می‌شود گفت: چندین سال قبل من مصاحبه‌ای درباره سوء استفاده از تاریخ اسلام در تحولات سیاسی داشتم و علیه نوشته‌های تاریخی و رویکردی که برخی برای به کرسی نشاندن برخی سخنان دارند صحبت کردم. تصور برخی بر این بود که بنده یک امر بدیهی را زیر سؤال بردم و آن اینکه چرا ما حق نداریم زندگی ائمه(ع) و سیره نبوی را به حوادث روز تطبیق داده و جریان‌شناسی و قرینه‌سازی و مشابهت‌سازی بکنیم و درصدد تحکیم ارزش‌های دین برآییم.

وی افزود: اگر بهترین تاریخ اسلام شیعه را بحارالانوار مجلسی در دوره صفویه بدانیم که به نظر بنده همینطور هم هست و آثار مشابه آن و آثاری که تا اواخر قاجاریه و مشروطه نوشته شد شخصیتی که از اهل بیت(ع) داریم تاریخی درباره موالید، وفات، احادیث اخلاقی، برخورد با حکومت‌ها و ... است و عمدتا روایات اخلاقی مرتبط کاربرد بیشتری دارد و هر کتابی که در مورد امیرالمؤمنین(ع) نوشته شده فضائل امام از زبان پیامبر(ص) و صحت احادیث است.

تصویر رستم‌گونه از امام علی(ع)

جعفریان اضافه کرد: اگر در آثار قرن ششم تا دهم دقت کنیم تصوری که از امام علی(ع) وجود دارد تصور رستم‌گونه است و علاوه بر آن زبان هم زبان شعر است؛ چهره امیرالمؤمنین(ع) در این آثار قصه کندن در خیبر و جنگ امام با جنیان و ... در قالب منظوم و منثور براساس روایات شیعه و سنی است.  جنگها هم طوری تصویر می‌شود که همیشه هزار نفر در برابر یک‌نفر است؛ ملاصدرا بحث کرده که امیرالمؤمنین(ع) نقطه زیر باء در بسم الله است ولی وقتی چنین تعبیری را به کسانی مانند شریعتی و افرادی که ذهن سیاسی دارند بدهیم برای آنها قابل پذیرش نیست.

وی افزود: از مشروطه به این طرف اوضاع تغییر کرد، چون دولت عثمانی از هم پاشید و واقعا اهل سنت بی پدر شدند و سؤالاتی مانند ارتباط سیاست و دین مطرح شد و ما هم که روحانی بودیم قاعدتا باید می‌گفتیم نظام سیاسی اسلام، نظام حقی است و اسلام نظام سیاسی دارد. در گذشته مباحث حکومت اسلامی صرفا موضوعات محدودی مانند گرفتن خراج و ... بود ولی الان قوانین دریاها و روابط بین‎الملل، نهادهای بین‌المللی و ... مطرح است و جنس دنیا عوض شده بنابراین نوع حکومت، خلافت که نمی‌تواند باشد و باید مشروطه و جمهوری باشد. بنابراین دغدغه کسانی مثل مرحوم نائینی این است که قوانین موضوعه چه نسبتی با اسلام دارند. مهمتر هم ساختار بود که شرعیت خود را از کجا می‌گیرد لذا دنبال بازخوانی نصوص و منابع دینی رفتند.

وی اضافه کرد: برخی افراد دو جلد کتاب نوشتند تا برای اثبات مشروعیت اقدامات در نظام‌هایی که به نام اسلام تشکیل می‌شوند از روایات مطالبی به دست آورند؛ از جمله اینکه نگهبانان پیامبر(ص) چگونه بودند و چه رفتاری داشتند، حتی در جنگها چند نفر حاضر بودند و چگونه جنگ می‌کردند. وقتی چنین رویکردی وجود داشته باشد افراد سراغ روایات ضعیف و حتی منابع ضعیف هم می‌روند تا کم نیاورند و حتی کتب داستانی را هم مطالعه می‌کنند تا با پشتوانه بیشتری ارائه دهند ولی کسی نپرسید که این چه لزومی داشت و مگر فقهای ما اینقدر وارد جزئیات شدند و از کتب ضعیف استفاده کرده‌اند؟

نمونه‌ای ناموفق از اسلامی‌سازی

جعفریان بیان کرد: در چند دهه قبل فردی از نظام اداری و استخدامی کشور نزد بزرگواری در قم آمد و خواست که مبانی دینی برای دینی شدن گزینش و استخدام استخراج کنند؛ محققانی مشغول بحار شدند و از هر اشاره‌ای در روایات مطالبی استخراج کردند که سه جلد فقط به استخبارات اختصاص یافت حتی آیت‌الله منتظری هم کتاب نوشت و تدریس کرد. این شرایط ما را وادار به تولید علم کرد و حتی خود ما در یکی از مراکز تحقیقی درباره نحوه استفاده از متون دینی در جنگیدن تحقیق می‌کردیم و البته چیز چندانی نمی‌یافتیم.

وی افزود: مصلحین ما با این نوع تحقیقات خیلی امیدوار بودند که بتوانند نظامی اسلامی را با این پشتوانه ایجاد کنند، فردی مانند آقای قرائتی از یک آیه 20 نکته بیرون می‌آورد که شاید 18 نکته آن جدید بود و استخراج این نکات بنابر اقتضائات زمان بود، البته این نوع برداشتها، نوعی معرفت و دانستگی است که دلیل هم دارد ولی این دلایل نه در 20 سال قبل پذیرفته بود و نه 20 سال دیگر پذیرفته خواهد شد.

جعفریان با طرح این پرسش که پس تاریخ به چه دردی می‌خورد، تصریح کرد: ما وقتی تاریخ انبیاء را در قرآن می‌خوانیم از آن استفاده فقهی نمی‌کنیم زیرا برخی داستان‌ها مانند سلیمان اصلا برای ما قابل تکرار نیستند.  ما هر وقت برخوردهای امیرالمؤمنین(ع) را به یک یهودی بخوانیم از آن نظام استخراج نمی‌کنیم و حکم فقهی نمی‌دهیم، ممکن است کتب فقهی توصیه کرده باشند ولی فقه، نظام حقوقی خود را دارد که بر پایه عقل و هماهنگ کردن آن با شریعت است و فقط در جاهای خاص به نص صریح استناد می‌شود. البته نظام فکری داعش دنبال این است که به هر قیمتی شده همه امور را بر دین منطبق کنند و هر چیزی غیر آن را تکفیر می‌کنند کاری که خوارج با امام علی(ع) کردند.

انتظار نادرست حداکثری از دین

وی با بیان اینکه انتظار حداکثری از دین در گذشته وجود داشت و بهترین نمونه برای ارائه یک شخصیت انقلابی، امام علی(ع) بود و شریعتی بیشترین تلاش را در این زمینه کرد، اضافه کرد: شریعتی امیرالمؤمنین خاصی را به ما معرفی کرد و دنیای فکری او هم با علما فرق داشت. شریعتی نگاه جامعه‌شناختی داشت و دنبال استخراج نظام سیاسی بود به همین دلیل هم نقدهای تندی بر او وارد شد. در دهه 40 و 50 مفهوم انقلاب را که مفهومی اساسا چپ بود، مذهبی کرده و استفاده کردیم و به همین دلیل هم ضد سرمایه‌داری شدیم در صورتی که بعد از انقلاب افراد زیادی درباره مالکیت خصوصی و اینکه هر کسی هر مقدار زمین می‌تواند داشته باشد کتاب نوشتند.

جعفریان تصریح کرد: مشابه این کار در کتاب شهید جاوید رخ داد، تصویری که او از امام حسین(ع) ارائه کرد قم را بهت‌زده کرد و کسانی مانند آیت‌الله گلپایگانی محکم در برابر آن ایستادند و وقتی افرادی مانند آیت‌الله منتظری آن را تحسین کردند مشکل دوچندان شد و وقتی با اعتراض روبرو شدند گفتند که مقصودمان این نبود که همه حرفهای کتاب خوب بوده و آن را قبول داریم، یا همه آن را نخواندیم، ولی نسل جدید آن را قبول می‌کرد. ما کربلا را در قالب انقلاب مورد توجه قرار دادیم گرچه امروز تفسیرهای متفاوتی در حال شکل‌گیری است.

تکیه بر مطلبی بی پایه برای ساخت بافت فکری

وی با بیان اینکه جمله‌ای که در هیچ کتاب روایی وجود ندارد، بخش اعظمی از فکر  انقلابی ما را ساخت، اظهار کرد: این جمله «ما رایت ثروة موفورة الا و الی جانبه حق یضیع» را حتی در یک کتاب حدیثی هم نخواهید یافت و البته جرج جرداق هم آن را آورده و این جمله از معاویه است و آقای حکیمی که محدث است و الحیات را نوشته این را در کتابش آورده بدون اینکه ذکر منبع بکند، یا عبارت؛ انما الحیاة عقیدة و جهاد.

جعفریان بیان کرد: دکتر شریعتی نگاهی جامعه‌شناسانه به انقلاب داشت لذا مطرح کرد که وقتی ما از انقلاب سخن می‌گوییم تا چه زمانی باید ادامه بدهیم و بعد گفت لنین می‌گوید نیم قرن، انقلاب فرهنگی چین می‌گفت همیشه؛ ولی بعد از ده سال مردم را رها کرد. در اینجا واژه ضد انقلاب هم ساخته شد و استالین میلیون‌ها زمین‌دار و فئودال را که ضد انقلاب او بودند به خاک سیاه نشاند و کشت. وقتی شریعتی چنین ادبیاتی را به کار می‌برد افرادی در قم تعجب کردند چون در ذهنشان این بود که ما وقتی انقلاب کردیم باید از حدیث منزلت و جایگاه امام علی(ع) بگوییم.

فقر در نگاه امام علی(ع) ارزش نیست

وی با اشاره به نگاه شریعتی به امام علی(ع)، افزود: او معتقد است من واقعا می‌دانم امیرالمؤمنین(ع) مدافع فقرا و مساکین بود ولی اینها مباحث اخلاقی است که برای تزکیه و پاک کردن مردم خوب است ولی از آن قاعده فقهی بیرون نمی‌آوریم. امام علی(ع) می‌فرمایند فقرا زودتر از اغنیا به بهشت می‌روند، این ارزش اخلاقی است ولی در نظام چپ، مردم را وادار می‌کنند تا به نداشتن و فقر افتخار کنند چون باید انقلابی بمانند. گاهی می‌گوییم حاکم در جامعه اسلامی باید مانند فقرا زندگی کند و آن وقت کسی بیان می‌کند که امام علی(ع) زمین‌های زیادی داشتند و ما برای توجیه آن می‌گوییم ایشان همه را وقف کردند و بعد دوباره دیگری جواب می‌دهد وقف خاص اولادشان بود تا زندگی آنها به خوبی اداره شود.

وی اضافه کرد: در نظام کمونیستی فقر یک ارزش مطلق است ولی در نظام اسلامی، با اینکه روایاتی را آقای حکیمی آورده که مثلا کسی بیش که از دو هزار دینار داشته باشد مؤمن نیست ولی فقر ارزش نیست. در عصر جدید مارکسیست با نظامی که درست کرد مردم را بدبخت کرد.

وی اضافه کرد: طیبی شبستری در یکی از آثارش آورده است که زهد علی عبارت است از تحمل فقر برای مبارزه با فقر. واقعا این مطلب از کجا به دست آمده و چه کسی دوست دارد فقیر باشد تا با فقر مبارزه کند و چنین چیزی شدنی است؟ در تصوف می‌گویند اگر پول داشته باشی سلامت نفست کم می‌شود ولی در عالم مبارزه تا چه زمانی باید این موضوعات ادامه یابد؟ آیا دین از ما چنین چیزی خواسته و طبع فقه این است؛ بعد ادامه داده که زهد و قناعت بیمه‌کننده سعادت انسان و بیمه‌کننده انسان مسئول و مجاهد در راه جهاد و مسئولیت خود است. زهد و عدل خشن علی(ع) تحملش حتی برای افرادی مثل عقیل ناممکن است. این در حالی است که بارها امام صادق(ع) لباس خوب پوشیدند.

گرفتار تحریف سازمان‌یافته مفاهیم هستیم

جعفریان بیان کرد: ما به صورت سازمان‌یافته‌ای گرفتار تحریف مفاهیم شده‌ایم و بازتاب اینها روی سیاست‌های جاری ما دیده می‌شود. مثلا ستایش از فقر زاهدانه چیزی است که مرحوم حکیمی آن را دوست داشت و حتی خود شریعتی این سبک زندگی را می‌پسندید.

وی ادامه داد: البته گاهی تفسیری از انقلابی و ضدانقلابی از منظر قرآن هم ارائه می‌شود و پای این مباحث را به قرآن هم باز می‌کنند؛ آقای فارسی، اصل بعثت را پای مفهوم انقلاب گذاشته است و وقتی به جمله قرآن مبنی بر قول لین با فرعون می‌رسد آن را توجیه می‌کند و نتیجه هم گرفته که مقصد همه انبیاء هم انقلاب بود ولی اینکه حضرت آدم علیه چه کسی قصد انقلاب داشت معلوم نیست.

جعفریان اظهار کرد: امروز در جهان اسلام جنبش‌هایی دیده می‌شود که قصد دارند کارهایی انجام دهند ولی سردرگم هستند و نمی‌دانند با کلمات چه رفتاری بکنند؛ ما عمدتا به جریانات چپ پرداختیم ولی جریانات راست هم با تفاسیر بی پایه از مفاهیم دوستی و دشمنی روبرو هستند. 

انتهای پیام
captcha