به گزارش ایکنا، مراسم سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علوی تهرانی ظهر امروز، پنجم اردیبهشتماه مصادف با بیست و سوم ماه رمضان در مسجد حضرت امیر(ع) برگزار شد.
گزیده مباحث این جلسه را در ادامه میخوانید؛
در روایات آمده است هیچ عبادتی برتر از این دو چیز نیست: یک اینکه آدم هر چیزی نخورد، دو اینکه آدم از هر راهی تخلیه غریزه نکند. این بزرگترین بندگی خدا است. اگر کسی در زمینه شهوت جنسی خویشتنداری کرد خیری است که خدا برای او اراده کرده است. در روایت داریم اگر خدا برای کسی خیر و خوبی اراده کرده باشد به او عفت شکم و فرج خواهد داد. اگر خواستید پیرو واقعی امام صادق(ع) را پیدا کنید امام پیروان واقعی خود را معرفی کرده است.
یک عده هستند نسبت به اهل بیت(ع) ارادت دارند، یک عده محبت دارند، یک عده نسبت به اهل بیت(ع) شیعه هستند. ما از موالیان و اردتمندان هستیم ولی محبت واقعی اهل بیت(ع) ده خصوصیت دارد که اگر داشته باشیم محب هستم. حالا آیا شیعه هستیم یا نیستیم؟ شیعه نیستیم. شیعه کسی است که در بینش و تفکر، در گرایش و تمایلات و در کنش منطبق با امیرالمومنین(ع) باشد. بینش امیرالمومنین(ع) چیست؟ توحید. این بینش یک گرایش میآورد. اگر کسی موحد بود به دنیا بغض دارد که گرایش امیرالمومنین(ع) است. ما بغض دنیا نداریم. من هر جایی صحبت کردم و گفتم راه رسیدن به خدا این است؛ از دنیا بگذری، پامنبریها که از متدینین هستند میگویند پس دنیا را چکار کنیم و سریع سراغ امام حسن(ع) میروند. مگر امام حسن(ع) چه داشت که آنقدر به ایشان استناد میکنید؟ چرا نمیگویید ایشان سه مرتبه تمام ثروت خود را در راه خدا داد؟ چرا نمیگویید ایشان بیست مرتبه پای پیاده از مدینه به مکه رفتند؟
امیرالمومنین(ع) به دنیا بغض داشت لذا نسبت به دنیا زهد داشت. به عبارت دیگر، کنش امیرالمومنین(ع) زهد است چون نسبت به دنیا بغض دارد، چرا بغض دارد؟ چون موحد است. پس شیعه کسی است که موحد باشد، در تمایلات بغض دنیا را داشته باشد و در کنش زاهد باشد. حالا شما شیعه هستید یا نیستید؟ بله، ما اهل بیت(ع) را دوست داریم. خیلی از مردم اهل بیت(ع) را دوست دارند البته دوستی اهل بیت(ع) هم به همین سادگی نیست. امام سجاد(ع) فرمودند در تمام مکه و مدینه بیست خانوار هم ما را دوست ندارند. معلوم است علاقه به این خاندان چیز سختی است و به این سادگی حاصل نمیشود.
مرحوم صدوق کتابی به نام فضائل الشیعه دارند که در بیان خصوصیات شیعیان است. اهل بیت(ع) این علائم را میگویند که هر کسی ادعا نکند من شیعه هستم، هر کسی ادعا نکند من محب هستم. امام فرمودند شیعیان جعفر کسانی هستند که شکم خود را بپایند، شهوت خود را بپایند. شکم را بپاید یعنی نه تنها غذای حرام نخورند، بلکه غذای نسیه هم نخورند. امیرالمومنین(ع) از بازار میگذشت، قصاب به او گفت گوشت خوبی دارم به شما بدهم. حضرت فرمودند الآن پول ندارم. قصاب اصرار کرد. حضرت به شکم خود زدند و فرمودند به این میگویم صبر کند. پس حضرت حاضر نیست نسیهخوری کند. این امتیاز است.
امام میفرمایند شیعیان من این خصوصیت را دارند، نه تنها حرام و شبهه نمیخورند، نسیهخوری هم نمیکنند و مراقبت شهوت جنسیشان هستند. خصوصیت دیگر شیعیان این است که در راه دین تلاش میکنند. خداوند به ما فرمود اگر تو اراده کنی طرف من بیایی من زودتر آمدهام، تو قدمزنان بیایی من دواندوان میآیم، تو یک قدم بیایی من ده قدم میآیم ولی تو یک تلاشی بکن. من میگویم حداقل تلاش کنیم خوب شویم. شاید نتوانیم سلمان شویم ولی تلاش کنیم خوب شویم. امام صادق(ع) فرمود شیعه کسی است که در مسیر بندگی تلاش کند و برای خدا عمل کند و امید به ثواب الهی داشته باشد و از عقاب الهی بترسد یعنی جهنم برایش مهم باشد. بعد حضرت فرمود اگر چنین آدمهایی را دیدی آنها شیعیان من امام صادق(ع) هستند. آیا حضرت فرمود اگر کسی نماز خواند شیعه من است، اگر کسی روزه گرفت شیعه من است؟ اینها چیزی نیست و همه انجام میدهند. شیطان هم همین کارها را انجام میداد ولی دچار بلیه حسد شد.
آغاز رفتار جنسی یک نگاه است و با یک نگاه شروع میشود لذا در سوره نور نسبت به مردان مومن خطاب شده است: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ».
در روایت آمده نگاه اول اشکال ندارد ولی اگر نگاه تعدد و استمرار پیدا کند اشکال دارد. آغاز بدبختی شهوت جنسی از نگاه است. در همان سوره، در آیه سی و یکم میخوانیم: «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا». بعد از نگاه، آنچه این عمل را تشدید میکند کلام نامتناسب بین زن و مرد است یعنی حرف خارج از عرف زدن و با یک لحن خارج از عرف حرف زدن. بعضی از بیراهه رفتن زنان شوهردار به خاطر نشنیدن همین حرفها از ناحیه شوهرشان است. یک خانم موجه که فرزند پانزده ساله داشت با کسی ارتباط برقرار کرده بود. به من گفت برای اینکه این رابطه ادامه پیدا کند ربا کرده بودم و به آن مرد پول میدادم. در مقابل، آن مرد هم سخنان عاشقانه به من میگفت.
به همین خاطر سوره احزاب زنان پیامبر را مورد خطاب قرار میدهد: «يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا؛ اى همسران پيامبر شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر] نيستيد اگر سر پروا داريد پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد و گفتارى شايسته گوييد».
انتهای پیام