طبق آیات قرآن عقل نجات‌بخش‌تر از دین است
کد خبر: 4053455
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۲
حمیدرضا شریعتمداری:

طبق آیات قرآن عقل نجات‌بخش‌تر از دین است

حجت‌الاسلام حمیدرضا شریعتمداری، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، گفت: الان اگر در جامعه ما در گزینش‌هایی که هست افراد را مخیر به انتخاب یکی از سه مورد عقل، دین و حیا بکنند کمتر کسی است که جرئت پیدا کند عقل را انتخاب کند زیرا او را سرزنش خواهند کرد که تو حیا و دین را کنار گذاشتی.

حمیدرضا شریعتمداریبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا شریعتمداری، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، شامگاه هشتم اردیبهشت ماه در نشست علمی «عقلانیت رفتاری در قرآن» که از سوی سرای فرهنگ و قرآن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی برگزار شد، با بیان اینکه از افتخارات اسلام  اهتمام ویژه به عقل و عقلانیت در تعالیم اصلی است، گفت: 34 بار مشتقات عقل در قرآن به کار رفته و 9 واژه مانند لب، فکر، قلب و...به معنای عقل به کار رفته است و به تعبیر علامه طباطبایی بیش از 350 آیه داریم که به صراحت یا غیرمستقیم انسان را به تعقل دعوت کرده است.

وی اضافه کرد: در میان مذاهب اسلامی هم این افتخار برای شیعه است که صدها روایت معتبر در زمینه عقل داریم و کافی اولین کتاب خود را به باب عقل اختصاص داده است ولی در اهل سنت کمتر روایاتی می‌توان یافت و در کتب اصلی آنها بابی با عنوان عقل نداریم.

تبدیل علم به عقیده از رهگذر عقل

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه عقل در موارد زیادی با عنوان رفتار عقلانی مطرح است، تصریح کرد: در مقابل عقل، جهل وجود دارد، البته امروزه ما علم و جهل را مقابل هم می‌گیریم ولی در گذشته علم و جهل لزوما متضاد نبوده‌اند یعنی ممکن است کسی عالم باشد ولی جهل داشته باشد چنانچه در روایات بیان شده است که چه بسیار عالمانی که جهلشان آنها را به هلاکت می‌اندازد.

وی افزود:  البته برخی در توجیه این مسئله گفته‌اند این عالمان، چون التزامی به علمشان ندارند به هلاکت می‌افتند و عدم التزام به علم، خود از مصادیق به کار نگرفتن عقل است. در روایات داریم «رب عالم قد قتله جهله»؛ در قرآن کریم بیان شده است: وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ. یعنی کسانی  می‌توانند تعقل داشته باشند که علم داشته باشند. در روایات هم بیان شده که اگر علم بخواهد به عقیده تبدیل شود باید از مسیر عقل بگذرد. اینکه انسان صرفا بگوید من فلان مطلب را در کتابی خواندم و به آن ملتزم شدم مورد قبول نیست و روایات می‌گوید باید این التزام مورد تایید عقل باشد.

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اظهار کرد: در ذیل تعبیر قرآنی «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ» هم بیان شده که انسان باید به غذای جسم و روح خودش توجه داشته باشد. اعراب جاهلی هم به معنای این نبود که آنها خالی از علم بودند؛ شاعران و اشعاری داشتند که سرشار از معارف حتی معارف توحیدی و قضا و قدر و الله و ... بوده است و به همین دلیل گفته شده که واژگانی مانند صوم و صلات و ... حقیقت شرعیه ندارند و قبل از اسلام هم کاربرد داشته است و در ادبیات مسیحیت و یهودیت وجود داشته و اعراب به آن آشنا بودند.

شریعتمداری اظهار کرد: این مایه افت اسلام است که بگوییم اسلام در بین یکسری انسان‌های بی عقل و جاهل و بی سواد مبعوث شد و طبیعتا آنها پذیرفتند، چرا در مناطقی مانند یونان و بیزانس و تمدن‌های آن روز نازل نشد تا ببینیم چه قدرتی دارد. روشن است که تعبیر جاهلیت ماقبل از اسلام به معنای بی سوادی و نداشتن فکر و نظر نیست بلکه به معنای رفتارهای نابخردانه و جاهلی است. در قرآن کریم جهل و هوی در برابر عقل و حلم و تقوا قرار دارد. عقل و علم و حلم بر روی خویشتنداری تاکید دارند.

هدایت عقلانی

شریعتمداری اضافه کرد: در تعبیر قرآنی هدی للمتقین هم این نوع هدایت، هدایت عام است یعنی برای دریافت هدایت الهی انسان باید تقوا داشته باشد پس این تقوا، تقوای ایمانی و الهی و بعد از اعتقاد به دین و نبوت نیست بلکه تقوای نفسانی عقلی است که هر فردی در برابر حق، حکمت، خیر و خیرخواهی اهل عناد و لجاجت و استکبار و تعصب و پیش‌فرض‌های جزم‌اندیشانه نداشته باشد. قرآن برای انسانی که به آن معتقد نیست زمانی هدایت است که خودش را به تعصبات کور و پیش فرضهای جزم نسپرده باشد و عقلش زمامدار او باشد. پس مراد از هدایت در هدی للمتقین؛ تقوای عقلی است نه ایمانی و حتی مؤمنین و محسنین هم بعید نیست به این مفهوم باشند.

استاد دانشگاه ادیان در ادامه بیان کرد: حلم هم به معنای عقلانیت است و فرد حلیم کسی است که در هر گفتار و سخن و رفتار، عاقلانه عمل می‌کند. نقطه مقابل حلم، تسرع یعنی شتافتن است و تا کسی چیزی گفت فورا عصبانی شده و هر چه به دهانش جاری شود بازگو می‌کند. انسان حلیم اگر مدح شود خود را نمی‌بازد و اگر به او توهین شود باز خود را نمی‌بازد و آرامشی در باطن دارد که اتفاقات بیرونی او را تکان نمی‌دهد و در هر مورد براساس مبانی دینی عمل می‌کند.

معنای جهل در آیات قرآن

استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به برخی آیات مؤید عقلانیت رفتاری، تصریح کرد: در آیه 67 سوره بقره از زبان موسی(ع) آمده است: وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ. یعنی پناه می‌برم به خدا از اینکه در زمره افرادی باشم که دیگران را مورد تمسخر و ریشخند قرار می‌دهند؛ آیه دیگر در سوره هود از زبان نوح بیان شده و آن اینکه: قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ. به تو پند می‌دهم مبادا جزء افرادی باشی که چیزی را که نمی‌دانند درخواست کنند.  در تعبیر قرآنی: مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ؛ هم یعنی توبه وقتی مقبول است که انسان از روی جهالت مرتکب گناهی شود و بعد توبه کند، در اینجا جهالت به معنای عدم علم نیست زیرا وقتی کسی چیزی را نمی‌داند که توبه کردن برای او معنا ندارد.

شریعتمداری افزود: آیه دیگر در این زمینه آیه 199 اعراف است: خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ . سه توصیه دارد؛ اول تمسک به عفو کن؛ به عرف امر کن و از جاهلان روی بگردان. از امام صادق(ع) نقل شده که عفو یعنی حد وسط و میانه‌روی. عرف هم یعنی هر کار پسندیده و متعارف؛ بر خلاف تصوری که معمولا وجود دارد و آن اینکه معروف را در حلال و حرام خلاصه کرده‌اند. مقام معظم رهبری فرموده‌اند حتی امر به ورزش هم یک امر به معروف است.

جمله بین‌المللی قرآن

وی با بیان اینکه حد وسط، به معنای اینکه انسان در ایثار و جهاد هم میانه دشمن و دوست باشد نیست، افزود: دستور قرآن به اعراض از جاهلین اصلا سیاق فقهی و شرعی ندارد و می‌توان آن را در سازمان ملل و دانشگاه‌های غیرمذهبی در دنیا تابلو کنیم که قرآن فرموده است که میانه‌رو باشید، همدیگر را به امور متعارف توصیه کنید و از رفتارهای بی‌خردانه فاصله بگیرید.

وی ادامه داد: علامه طباطبایی فرموده که اگر عفو را با حد وسط یکی بگیریم با سیاق هماهنگ‌تر است. امام علی(ع) هم فرموده ‌اند: فرد جاهل همیشه یا در افراط است و یا تفریط. بنابراین قرآن فارغ از مباحث دینی و اخلاقی دعوت عام به رفتار عاقلانه کرده و رفتار عاقلانه در تعریف عام یعنی رفتار سنجیده داشتن و ترمز داشتن و خویشتنداری است. در آیه اهدنا الصراط المستقیم؛ یعنی راهی که نه انحراف به این طرف و نه آن طرف دارد و این دو طرف مغضوب علیهم و ضالین است که در روایت بیان شده نه گمراه باشم  و نه یهود و نصارا.

شریعتمداری تصریح کرد: مؤمن عاقلانه رفتار و زندگی می‌کند و ایمانش او را به افراط و تفریط نمی‌اندازد. در قرآن تعبیر قصدالسبیل به کار رفته است که همان میانه‌روی است. یا فرموده در انفاق هم بین اسراف و تنگدستی رفتار کنید. بنابراین قرآن کریم تاکید بسیار زیادی بر انواع عقلانیت‌ها به خصوص عقلانیت رفتاری دارد و این عقلانیت لزوما بار ایمانی و دینی ندارد و انسان باید در تمامی کارهای خود از جمله دینداری عاقلانه رفتار کند.

تاکید قرآن و روایات بر دینداری عاقلانه

وی افزود: در روایات هم بیان شده هر فعلی یا عاقلانه است یا جاهلانه حتی در دینداری؛ در روایات بیان شده که فردی مدح دیگری را در محضر امام صادق(ع) انجام داد و اینکه او اهل نماز و روزه و ... است ولی امام صادق(ع) از عقل او سؤال کرد و بعد فرمودند: در میان اهل دین کسی که عقل ندارد قابل اعتنا نیست. یعنی حسابی برای او باز نکنید ولو اینکه اهل دین است.

ترجیح عقل بر دین

شریعتمداری اظهار کرد: آنچه براساس آیات قرآن، عامل نجات انسان است عقل است و عقل از دین نجات‌بخش‌تر است. در روایت بیان شده که خدا به کسی عقل نمی‌دهد مگر اینکه به واسطه این عقل او را نجات دهد و همچنین روایاتی داریم که اگر کسی عقل داشته باشد عقلش او را به سمت دین خواهد برد ولی ممکن است کسی دین داشته باشد ولی به خاطر بی عقلی وارد جهنم شود. در روایتی آمده که جبرئیل بر آدم ممثل شد و گفت خدا فرموده از بین سه چیز مخیر هستی تا یکی را انتخاب کنی، عقل، دین و حیا و آدم گفت عقل. الان اگر در جامعه ما در گزینش‌هایی که هست افراد را مخیر به انتخاب یکی از این سه مورد بکنند کمتر کسی است که جرئت پیدا کند عقل را انتخاب کند زیرا او را سرزنش خواهند کرد که تو حیا و دین را کنار گذاشتی. آدم عقل را انتخاب کرد و جبرئیل به حیا و دین گفت شما دنبال کار خود بروید و آن دو گفتند ما هر کجا عقل باشد هستیم پس ممکن است کسی دین داشته باشد ولی لزوما عاقل نیست. 

انتهای پیام
captcha