امروز، دهم اردیبهشت، روز ملی خلیج فارس است؛ خلیج فارس از چند بُعد دارای اهمیت جهانی و ملی است. اول اینکه نیاز انرژی جهان را تأمین میکند، دوم نقش مهمی در تأمین امنیت جهان و امنیت خاورمیانه دارد، سوم کشورهای ثروتمند عرب که مراودات تجاری قابل توجهی با جهان دارند در حاشیه خلیج فارس قرار گرفتهاند، چهارم به محلی برای قدرتنمایی قدرتهای فرامنطقهای و منطقهای تبدیل شده است، پنجم به تعبیر مکیندر به هارتلند جهان شهرت دارد، ششم به خاطر دسترسی خلیج فارس به آبهای آزاد جهانی و در نهایت و از همه مهمتر به دلیل تنوع فرهنگی و مذهبی که در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس وجود دارد. در این یاددشت درباره اهمیت اقتصادی خلیج فارس و نقش آن در همگرایی منطقهای و اینکه چرا اقتصاد نتوانسته کارکرد مطلوبی در همگرایی کشورهای خلیج فارس ایفا کند، سخن گفته میشود.
در ادوار مختلف تاریخی همواره خليج فارس از منظر راهبردی و مسائل منطقهاى و جهانی از اهميت فوقالعاده ويژهاى برخوردار بوده و هست و این اهميت ریشه در مسائل اقتصادى دارد. وجود منابع عظيم نفت و گاز یکی از علل آن است به طوریکه كشورهاى عربى جنوب خليج فارس به تنهايى بيش از نيمى از ذخاير نفت شناختهشده جهان را در اختیار دارند و طبق محاسبات موجود 10 درصد ديگر نفت جهان هم در کشور ايران قرار گرفته است.
جدا از نفت و گاز، خلیج فارس از جذابیتهای بسیاری در حوزه توریسم و گردشگری بهره میبرد که علاوه بر ملتهای غیرمسلمان، ملتهای مسلمان هم به دلیل اشتراکات دینی و فرهنگی کشورهای حاشیه خلیج فارس را به عنوان منطقه گردشگری هدف انتخاب میکنند.
متأسفانه رقابتهای ژئوپلیتیک و نظامی سبب شده تا اهمیت اقتصادی خلیج فارس به حاشیه رانده شود؛ اقتصاد نقش مهمی در همگرایی منطقهای دارد و اگر کشورهای مسلمان حاشیه خلیج فارس به این باور میرسیدند که امنیت و آیندهشان در گروی همگرایی از مسیر همکاریهای اقتصادی است، هرگز تنشهای نظامی و سیاسی را انتخاب نمیکردند. این منطقه به کانون بحران تبدیل شده و قدرتهای فرامنطقهای از بحرانها و تنشهای موجود در خلیج فارس همواره استقبال کردهاند و منافع خود را در ناامنی و هراسافکنی مشاهده میکنند.
مجموعه بحرانها و تنشها، اهمیت اقتصادی خلیج فارس را به حاشیه رانده و علیرغم اینکه جمهوری اسلامی ایران حضور قدرتهای فرامنطقهای در خلیج فارس را به صلاح امنیت و ثبات اقتصادی و ژئوپلیتیکی کشورها نمیداند، اما نگاههای امنیتی و حضور قدرتهای خارجی مانع از وحدت رویه میان کشورهای خلیج فارس شده است.
اگر کشورهای حوزه خلیج فارس برروی حملونقل، انرژی، ماهیگیری، گردشگری تمرکز کنند، عایدی اقتصادی بسیاری را از قبال همگراییهای اقتصادی به دست خواهند آورد اما این همگرایی هرگز محقق نشده است، البته گامهایی در این زمینه برداشته شده که تشکیل شورای همکاری خلیج فارس در ۲۵ مه ۱۹۸۱ از این دست اقدامات است اما این شورا بیش از اینکه کارکرد اقتصادی داشته باشد، ماهیت نظامی و امنیتی به خود گرفته و حتی کشورهای عضو این شورا هم با یکدیگر اتفاق نظر ندارند و اختلافات عمیقی در روابطشان وجود دارد.
یکی از آفتهایی که به مانع همگراییهای اقتصادی در منطقه خلیج فارس تبدیل شده، وجود معمای امنیت است. خودکامگی برخی حکام خلیج فارس، نبود مشروعیت سیاسی اکثر کشورهای این منطقه، رانتیر بودن دولتها، نبود گفتمان واحد دینی، عدم همزیستی مسالمتآمیز، جنگهای نیابتی و دخالت قدرتهای خارجی سبب شده تا معمای امنیت هرروز شدت یابد و همگرایی مطلوب اقتصادی محقق نشود.
پرواضح است از قبال همکاریهای اقتصادی میتوان تنشها را کاهش داد، برای بحرانهای زیستهای محیطی چارهای اندیشید، امنیت منطقه را افزایش داد، حضور قدرتهای خارجی را محدود کرد، پول مشترک میان کشورها خلق کرد و در نهایت رفاه، آسایش و آرامش را برای مردم خلیج فارس به ارمغان آورد.
یادداشت از سعید امینی
انتهای پیام