مباهله یکی از وقایع قطعی و مسلم تاریخ پیامبر اسلام(ص) است که بـه دلیل اهـمیت خـاصی که داشته است، بسیاری از مورخان در منابع خود به آن را بیان کردهاند، این مطلب به آیه مباهله در روایات تاریخی اهلسنت اشاره شده است که تقدیم مخاطبان ایکنا میشود.
«فَمَنْ حـَاجَّک فیهِ مِنْ بَعْدِ مـا جـاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ»، «پس هر کس درباره عیسی(ع) با تو مجادله کرد، بعد از آنکه با وحی خدا بر احـوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید تا ما فرزندانمان و شما فرزندانتان را، و ما زنانمان و شما زنانتان را و نفسهایمان و نفسهایتان را حاضر آوریم، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم» (1)
مباهله در منابع تاریخی اهلسـنت بـه دو معنا آمده است. لعن کردن(2) تضرع در دعا (3)
مباهله در اصطلاح؛ یعنی دو نفر یا دو گروه به یکدیگر نفرین میکنند، پس هر کس ظالم باشد، حق تعالی او را رسوا میگرداند و عذاب خود را بر وی نازل میکند و او و ذرّیه او را هلاک میگرداند.(4)
زمان مباهله در بسیاری از منابع اهلسنت اختلاف نظر وجود دارد از جمله: ابناثیر در الکامل، ابنخـلدون(5) مقریزی در امتاع الاسماع(6) جریان مباهله را ذیل حوادث سال دهم هجری آوردهاند ولی «ابنکثیر» جریان مباهله را ضمن حوادث سال نهم هجری آورده است.(7) «ابـن هـشام» نـیز آن را مربوط به سالهای اوّل هجری مـیداند(8)، که این نـظریه نـمیتواند درست باشد؛ زیرا هیئتها و نمایندگان طوایف و قبایل عرب بعد از فتح مکه و گسترش اسلام به حضور پیامبر(ص) رسیدند.
پس از فتح مکه و پیروزی و اقتدار مسلمانان، پیامـبر گرامی اسلام(ص) برای گسترش اسلام، نامههای متعددی را به سران قبایل و کشورهای مختلف نوشتند و آنها را به دین مبین اسلام دعـوت کردنـد، از جـمله نامهای بود که به مسیحیان نجران نوشتند و از آنها خواستند که اسلام بیاورند.
زمـانی که اسقف نجران نامه پیامبر اسلام(ص) را دریافت کرد، مجلس مشورتی تشکیل داد و پس از بحت و مناظرات فـراوان، قـرار شد هیئتی را به نمایندگی از مسیحیان نـجران نزد حضرت بفرستند.
هـیئتی از نـمایندگان نجران مرکب از شصت نفر بـرای دیدار رسـول خدا(ص) و مذاکره با آن حضرت به سوی مدینه حرکت کردند که در میان ایشان چهارده نـفر از بـزرگان آنها بودند و در میان چهارده نـفر نـیز سـه نفر بودند که سـمت ریاسـت و بزرگی بر سایرین را داشـتند و مـورد احترام تمام مسیحیان آن زمان بودند. (9)
اسقف نجران همراه عاقب بـه حـضور پیامـبر(ص) رسـیدند. حـضرت، اسلام را بر آنـها عـرضه کرد. آنها عرض کردند: بدون تردید ما پیش از تو مسلمان بودهایم. پیامبر(ص) فرمود: اسلام سه چیز را از شما مـنع کرده است: اول این گفتارتان را که خدا فرزندی برای خود برگزیده است. دوم خوردن گوشت خوک و سوم سجده کردن شما برای بت. در این صورت شما دروغ میگویید.
رسول خدا(ص) آن را برای مسیحیان خواند و پس از گفتوگوهایی آنها را به مباهله دعوت کرد.
مسیحیان نجران به مباهله راضی شدند. صبح روز بعد، ابـوحـارثه گفت: ببینید چه کسی بـا او آمـده است؟ رسول خدا(ص) در حالی که دست حسن و حسین(ع) را در دست داشت و حضرت فاطمه(ع) پشت سر او و علی بن ابی طالب(ع) پیش رویش بودند، آمد. عاقب و سید نیز همراه دو پسر خود که بـه مـروارید و زیورها آراسته بودند و اطـراف ابـوحارثه را گرفته بودند، آمدند. ابوحارثه گفت: کسانی که همراه او هستند، کیستند؟ گفتند: این پسرعمویش و این دخترش و این دو، پسرانش هستند.
سپس رسول خدا(ص) روی دو زانوی خود ایستاد و سپس رکوع کرد. ابوحارثه گفت: به خدا قسم! چـنان بـه دو زانو ایستاد که پیامبران برای مباهله میایستادند. سید به او گفت: ای ابوحارثه! برای مباهله نزدیک برو. ابو حارثه گفت: همانا من مردی را میبینم که برای مباهله مصمّم است و بیم دارم که راستگو باشد؛ زیرا اگـر راسـتگو باشد، یک سـال نمیگذرد که یک نفر مسیحی در دنیا باقی نمی ماند. (10)
ابنسعد در «طبقات الکبری»(11) و بلاذری در«فتوحالبلدان» و قاضی ابرقوه در «سیره رسـول الله(ص)»(12) نیز به این مطلب اشاره کردهاند؛ امّا عدهای دیگر از مـورّخین نـوشتهاند: «زمـانی که مسیحیان نجران خاندان پیامبر(ص) را دیدند، گفتند: اگر این رخسارهها خدا را قسم دهند که کوهها را از جای بکند و نابود کند، خـدا حـتماً دعای آنها را مستجاب خواهد کرد.»(13)
زمانی که مـسیحیان نجران دیدند پیامبر(ص) بـا عـزیزترین و محبوبترین افراد خاندان خود برای مباهله حاضر شده است، از مباهله با او ترسیدند. ابوحارثه گفت: ای ابوالقاسم! ما با تو مباهله نمیکنیم؛ ولی به تو جزیه میدهیم. پیامبر(ص) با آنها صلح کرد.
در نـهایت بـا بررسی منابع تاریخی به این نتیجه میرسیم که اکثر مورّخین اهلسنّت اتّفاق نظر دارند که پیامبر گرامی اسـلام(ص) هـنگام مباهله عزیزترین و محبوبترین افراد خاندان خود را با خود بردند و هیچ کس دیگـری از خـاندان یا اصحاب را در این واقعه شرکت ندادند. که نشانگر این مـطلب اسـت که مـنظور خدا و پیامبرش از خاندان پیامبر(ص) کیاناند و سفارشات قـرآن بـه رعایت و محبّت به ذویالقربی شامل چه کسانی میشود.
1- آل عـمران / 61.
2- ابنهـشام در سـيرۀ النـبويۀ، ج1، ص583؛ 3ـ بلاذری، در فتوح البلدان، ص71؛
4- السـيرۀ النبويۀ، ابن هشام، دار المعرفۀ، بيروت، بیتا، ج1، ص583.
5- ابنهـشام در سـيرۀ النـبويۀ، ج1، ص583؛ 2ـ بلاذری، در فتوح البلدان، ص71؛
6- الكامل، ابناثير، دار صادر، بيروت، 1385، ج7، ص359.
7- تاريخ ابن خلدون، ابنخلدون، دارالفـكر، بـيروت، 1408 ق، ج1، ص478.
8- امتاع الاسماع، احمد بن علی مقريزی، دارالكتب العلميّۀ، بيروت، 1420ق، ج2، ص95.
9- البدايۀ والنهايۀ، ابنكثير، دار الفكر، بيروت، بیتا، ج5، ص52.
10- سيره ابن هشام، ج1، ص573.
11- طـبقات الکـبری، ابنسعد، ج5، ص61.
12- فتوح البلدان، احمد بن يحيی بلاذری، دار المكتبۀ الهلال، بيروت، 1988 م، ص71.
13- دينوری، ابنقتيبه، الامامۀ والسـياسۀ، دار الأضـواء، بيروت، 1410 ق، ج1، ص208.
انتهای پیام