نسل جوان مهارت تشکیل خانواده ندارد
کد خبر: 4073579
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۹

نسل جوان مهارت تشکیل خانواده ندارد

یک استاد دانشگاه و مشاور خانواده گفت: جامعه ما از مهارت‌ها، اطلاعات و آموزش‌های لازم برای تشکیل خانواده بهره‌ای ندارد و فشار خانواده‌ها به نسل جوان فقط برای پذیرفته شدن در دانشگاه و کسب مدرک دانشگاهی است.

خانواده ایرانی

مهتاب رضاپور، استاد دانشگاه و مشاور خانواده در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه تشکیل خانواده فرآیندی است که از زمان تولد آغاز می‌شود و سپس به تربیت و رشد می‌رسد، اظهار کرد: امروزه چالش خانواده به دو بخش تقسیم می‌شود؛ بخش اول آن مربوط به تشکیل خانواده است و بخش دوم به پایداری خانواده برمی‌گردد.

وی افزود: بخش مربوط به تشکیل خانواده، عواملی است که در شکل‌گیری و ایجاد یک خانواده مؤثر و نیز بر انتخاب همسر تأثیرگذار است؛ در اینجا فرد تصمیم می‌گیرد چه معیارهایی را مدنظر قرار دهد. اگر در این مرحله، فرد معیارهای مناسبی برای انتخاب همسر در نظر نگرفته باشد و سپس نتواند گزینه مناسبی را به‌عنوان همسر انتخاب کند، با فردی ازدواج می‌کند که برایش مناسب نیست.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه نمی‌توانیم به اشخاص برچسب بزنیم و بگوییم فردی برای ازدواج مناسب نیست، تصریح کرد: افراد باید با یکدیگر تناسب و هماهنگی داشته باشند، چه بسا فردی که برای من همسر مناسبی نیست، برای فرد دیگری همسر کاملاً مناسبی باشد. بنابراین، اگر کسی در مرحله اول که تشکیل خانواده است، فردی متناسب با ویژگی‌های شخصیتی خودش را انتخاب نکند، در بخش دوم که پایداری خانواده است، با مشکل مواجه می‌شود و نمی‌تواند خانواده‌ای پایدار داشته باشد.

وی ادامه داد: مشکلات ناشی از نوع تربیت فرد، ارتباط با والدین، انتظارات و دیدگاهی که نسبت به جنس مخالف وجود دارد، از بدو تولد به‌وجود می‌آیند. این مورد را بارها در میان مراجعان خود دیده‌ام که در خانواده‌ای، مثلاً خواهر بزرگتر ازدواج ناموفقی داشته و خواهر کوچکتر، این تجربه زیسته را به خودش تعمیم می‌دهد که او نیز حتماً دچار این مشکلات خواهد شد و به این ترتیب، از ازدواج گریزان می‌شود.

رضاپور با تأکید بر اینکه جامعه ما از مهارت‌ها، اطلاعات و آموزش‌های لازم برای تشکیل خانواده بی‌بهره است، گفت: امروزه فشار خانواده‌ها به نسل جوان برای پذیرفته شدن در دانشگاه و کسب مدرک دانشگاهی است، ولی بارها اتفاق افتاده که دانشجوی ترم آخر کارشناسی نمی‌داند در جلسه آشنایی برای ازدواج، چه سؤالاتی باید بپرسد. در این جلسات، آنچه برای من جای سؤال دارد و حائز اهمیت است، شاید برای دیگری هیچ اهمیتی نداشته باشد؛ اینکه فرد در کتاب‌ها و سایت‌ها به دنبال سؤال باشد، درست نیست، مقوله انتخاب همسر به خودشناسی نیاز دارد و فرد باید بتواند مسائل و ارزش‌های خود را اولویت‌بندی و سپس سؤالات متناسب با این ارزش‌ها را برای جلسات آشنایی تنظیم کند. اگر ما در جایی بیرون از ذهن و شخصیت خودمان به دنبال سؤال بگردیم، نشان‌دهنده نبود شناخت درست از خودمان است.

وی اضافه کرد: سوء‌تفاهم‌های بسیاری در این زمینه بروز می‌کند، از جمله اینکه جلسات آشنایی بعد از جلسه دوم و سوم وارد مرحله دلدادگی می‌شود، یعنی طرفین به اصل شناخت توجه نمی‌کنند، حتی در جلسات کاری یا کلاس‌های درس نیز به این مسئله توجه ندارند که این‌ها جلسات انتخاب همسر نیست و بلافاصله وارد فضای عاطفی می‌شوند و به عبارتی، مهارت لازم را برای همسرگزینی ندارند.

تأثیر فردگرایی و مسئولیت‌گریزی بر تشکیل خانواده

این استاد دانشگاه به دو مشکل فردگرایی و مسئولیت‌گریزی یا عدم تعهد در حوزه تربیت خانواده اشاره کرد و گفت: خانواده‌ها بسیار علاقه‌مندند که فرزندانشان به دانشگاه بروند و مدرک بگیرند و تمام تمرکز آنها از زمانی که فرزندانشان پا به دبیرستان می‌گذارند، همین موضوع است و از آنها می‌خواهند که فقط درس بخوانند و به امور دیگر، کاری نداشته باشند، ولی تأکید زیاد بر درس و دانشگاه باعث شده است تا این نسل از یادگیری مهارت‌های زندگی، مهارت‌های ارتباطی، مدیریت فعالیت‌های شخصی، سلامت روان، ورزش، رسیدگی به نظافت و مسائل دیگر باز بماند. در نتیجه، هم از انجام وظایفی که به‌طور طبیعی بر عهده دارد، گریزان می‌شود و از زیر بار آنها شانه خالی می‌کند و هم یاد می‌گیرد که خودش را در اولویت قرار دهد.

وی اظهار کرد: بارها از دانشجویان شنیده‌ام که می‌گویند مسئولیت ازدواج بسیار سنگین است، ولی مگر قرار است چه کنند؟ همان کاری که مادرتان در خانه انجام می‌دهد، شما هم باید انجام دهید و حتی انجام این کارها برای نسل شما بسیار ساده‌تر است، مثل پختن غذا و نظافت خانه که افراد اگر خوابگاهی باشند، این کارها را بلدند، ولی جوانان امروز حاضر به پذیرش این نکته نیستند، چون این کارها را انجام نداده‌اند و نمی‌خواهند برای دیگری نیز انجام دهند. در واقع، فردگرایی به این مسئله دامن می‌زند.

رضاپور به روابط آزاد در جامعه اشاره کرد و افزود: نتیجه این نوع روابط، رفع نیازهای عاطفی، روحی و بعضاً جنسی است، فرد نیازهای خود را در روابط آزاد تأمین می‌کند و به دنبال ازدواج و تعهد نیست. این، مشکلی جدی در تشکیل خانواده به‌شمار می‌رود. از طرف دیگر، گرانی و تورم نیز به کاهش میل افراد به ازدواج دامن می‌زند. بنابراین، ضرورت آموزش به والدین بیش از پیش احساس می‌شود، چون خانواده باید بتواند نحوه ارتباط با جنس مخالف را به فرزندان آموزش دهد، به این معنا که نوع رابطه و محدودیت‌هایش را تعریف و آنها را با انتظارات از جنس مخالف به‌صورت علمی و واقع‌بینانه و در چهارچوب اخلاقیات، اعتقادات و باورها آشنا کند.

وی تصریح کرد: در جلسه‌ای، این موضوع را مطرح کردم که رابطه با جنس مخالف باید به افراد آموزش داده شود، ولی یکی از افراد حاضر در جلسه، صحبت مرا به داشتن دوست دختر یا پسر تعبیر کرد. پاسخ من این بود، هنگامی که اسرای کربلا را به بارگاه یزید با آن ابهت و خدم و حشم بردند، علاوه بر حضرت زینب(س)، حضرت سکینه نیز خطبه خواند؛ در روایت‌ها سن ایشان بین 12 تا 19 سال ذکر شده است، یعنی حضرت سکینه دختری نوجوان بود، ولی آن‌قدر باصلابت خطبه خواند که گاهی از خود می‌پرسم چرا امروز وقتی یک دختر می‌خواهد در جمع صحبت کند، در نهایت یا مجبور می‌شود داد بزند، یا گریه کند.

این مشاور خانواده ادامه داد: یک دختر می‌تواند پای حق خود بایستد و بدون بروز دادن جذابیت‌های جنسی‌اش، خواسته خود را مقتدرانه و محترمانه مطرح کند، ولی آیا چنین رفتاری به او آموزش داده می‌شود؟ افراد به جای فراری بودن از جنس مخالف، باید با او آشنا شوند، نمی‌گویم آنها را به ایجاد رابطه با یکدیگر تشویق کنیم، ولی آشنایی با جنس مخالف عاقلانه و منطقی است. گاهی در جلسات مشاوره، این مسائل را که بسیار اهمیت دارد، مطرح می‌کنم، ولی ابتدا باید به خانواده‌ها آموزش داده شود که این همه تمرکز بر قبولی فرزندانشان در دانشگاه را تعدیل کرده و بر یادگیری مهارت‌ها و مسئولیت‌پذیری بیشتر از جانب آنها تأکید کنند تا برای زندگی مشترک و حضور در جامعه، آمادگی داشته باشند. رسانه‌ها، آموزش و پرورش و شهرداری‌ها نیز می‌توانند رسیدگی به این امور را در دستورکار خود قرار دهند.

وی به تأثیر بلوغ در پایداری خانواده اشاره کرد و گفت: بعضی از افراد با وجود اینکه در سن ازدواج هستند و به نظر می‌رسد وقت ازدواجشان رسیده است، بلوغ لازم را ندارند که ناشی از همان فردگرایی و مسئولیت‌ناپذیری است. بنابراین، به محض ورود به زندگی مشترک، با چالش‌های جدی مواجه می‌شوند که از فقدان بلوغ و انتظارات نامناسب و نادرست ناشی می‌شود.

رضاپور جوزدگی را از عوامل تهدیدکننده پایداری خانواده برشمرد و بیان کرد: تسلط رسانه‌ها اعم از تلویزیون، ماهواره و فضای مجازی، انتظارات نادرستی را از ازدواج به‌وجود آورده، ممکن است در اینستاگرام چند صفحه مربوط به مهارت همسرداری و خوب زیستن را دنبال کنید، ولی این‌ها با کتاب خواندن و کارگاه رفتن بسیار متفاوت است و آنچه از اینترنت آموخته می‌شود، دریایی به عمق یک بند انگشت است که در بزنگاه‌ها هیچ کمکی به ما نمی‌کند.

وی تأکید کرد: خوب زیستن، دامنه‌ای از مهارت‌ها مثل همسرداری، مدیریت اقتصادی، روابط عمومی و... را دربر می‌گیرد. کسی که سواد مالی دارد و می‌تواند اقتصادش را مدیریت کند، چه مجرد باشد و چه متأهل، می‌تواند این مهارت را به‌کار ببرد. همچنین کسی که از مهارت‌های ارتباطی برخوردار باشد، می‌تواند با همسر، خانواده همسر، خانواه خود و دیگران ارتباط خوبی داشته باشد، ولی این مهارت‌ها آموزش داده نمی‌شود و متأسفانه مسائلی مثل تک‌فرزندی یا فرزندسالاری نیز به مشکلات دامن می‌زند.

این استاد دانشگاه از اصطلاح والدین هلی‌کوپتری استفاده کرد و در توضیح آن، گفت: این والدین مثل هلی‌کوپتر دور سر فرزند خود می‌چرخند و نیازهایش را برطرف می‌کنند، ولی باعث می‌شوند فرد بعد از ازدواج نیز انتظار همین رفتار را از همسرش داشته باشد و اگر هر دو طرف، تک‌فرزند باشند، دردسرها دوبرابر می‌شود.

وی اضافه کرد: معمولاً این مثال را برای دانشجویان می‌زنم که اگر یک ماشین لباسشویی بخرید، آن را بلافاصله به شیر آب وصل نمی‌کنید تا لباس‌ها را بشویید، بلکه منتظر می‌مانید تا کسی آن را نصب کند، شاید خودتان مهارت زیادی داشته باشید، ولی صبر می‌کنید تا متخصص بیاید و بعد از آن، دفترچه راهنما را می‌خوانید تا بتوانید از این وسیله استفاده کنید، ولی زمانی که ازدواج می‌کنید، همه مراحل را فوراً پیش می‌روید، سعی در دریافت آموزش ندارید، هیچ کتاب راهنمایی نمی‌خوانید و روش‌های فرزندپروری را نمی‌شناسید.

رضاپور تصریح کرد: ازدواج، فرزندآوری و فرزندپروری، بخش‌های بسیار آرام‌بخش زندگی است؛ خداوند در قرآن، چند موضع را به‌عنوان آرامش‌بخش بودن نام می‌برد که ازدواج با همسر، خانه و شب را شامل می‌شود و می‌توان همه این‌ها را این‌طور جمع‌بندی کرد که به هنگام شب، خانواده دور هم جمع می‌شوند، یعنی سکونت قلب و آرامش را باید در خانواده جست‌وجو کرد. ما روش درست برای ازدواج ارائه نمی‌دهیم، ولی آن را تبلیغ و با اعطای وام از آن حمایت می‌کنیم. در صورتی که بخشی از حمایت خانواده باید معطوف به آموزش باشد.

وی اظهار کرد: برای رفع مشکلات حوزه خانواده می‌توان از مشاوره کمک گرفت، ولی متأسفانه خدمات مربوط به مشاوره مشمول بیمه نیست و زیر پوشش بیمه قرار گرفتن این خدمات، چه قبل و چه بعد از ازدواج می‌تواند کمک‌کننده باشد. معمولاً کسانی به مشاوره می‌روند که وضعیت مالی مناسبی دارند و حتی در مواردی، مادر، دختر جوانش را به مشاوره آورده تا بداند به بلوغ لازم برای ازدواج رسیده است یا نه؟ در واقع، این خانواده درایت رسیدگی به این مسئله را دارد و وضعیت مالی‌اش نیز اجازه می‌دهد تا برای این عمل هزینه کند.

گفت‌وگو از زهراسادات مرتضوی

انتهای پیام
captcha