تعزیه، نمایشی است که در آن، افرادی که هر کدام نقشی از شخصیتهای اصلی را بر دوش دارند، واقعه کربلا را نشان میدهند. در واقع، تعزیه نوعی نمایش مذهبی سنتی ایرانی و شیعی و بیشتر درباره کشته شدن حسین بن علی(ع) و مصائب اهل بیت(ع) است. دونالدسون در مقاله «غدیر خم»، راجع به گذشته این مراسم مذهبی شیعیان امامیه، مینویسد: شیعیان تا سال ۳۵۲ق/۹۶۳م، جرئت نداشتند مراسم عزاداری را علناً انجام دهند و اگر مراسمی انجام میشد، غالباً در زیرزمینها و مخفیگاههای آنان صورت میگرفت. در این سال بود که معزالدوله دیلمی بغداد را فتح کرد و دستور داد شیعیان به مدت 10 روز، بازارها را سیاه ببندند و مغازهها را تعطیل کنند. خود نیز لباس سیاه بپوشند و زنان با موهای ژولیده و صورتهای گِلمالیده، در حالی که به سر و صورت خود میزنند، در این مراسم شرکت کنند. به این ترتیب، رسم تعزیهخوانی همگانی شد و به سایر شهرهای ایران رسید.
پس از دوران معزالدوله، فترتی در اجرای مراسم تعزیهخوانی شروع شد که تا آغاز دوره صفوی ادامه یافت. در این دوره، شاه اسماعیل اول تعزیهخوانی در سوگ سالار شهیدان کربلا را احیا کرد. شاه اسماعیل اول خود را از سادات و فرزندان اهل بیت رسول اکرم(ص) میدانست و از طریق امام هفتم شیعیان دوازدهامامی، امام موسی کاظم(ع)، نَسب خود را به مولا علی(ع) میرسانید. وی بعد از احیای تشیع دوازدهامامی در ایران، اجرای تعزیه را به هوادارانش امر کرد. مؤلف «تاریخ انقلاب اسلام» در اینباره مینویسد: «هر چند امرای شاه زبان فارسی را درک نمیکردند، خطبا به زبان فارسی مدح ائمه(ع) میگفتند و در منبرها از مظلومیت امام حسین(ع) و شهادت او صحبت میکردند و این امر تازگی نداشت؛ زیرا رسم تعزیهخوانی در روزهای اول ماه محرم از قدیمالایام مرسوم بوده و اینگونه تعزیهخوانیها در جهان تسنن هم وجود داشته است. مثلاً، از ابوحنیفه نعمان بن ثابت کوفی نقل است: «او اینگونه مراسم را حرام میدانست، ولی اگر کسی به اجبار در آن شرکت میکرد، پاداشی اخروی دریافت میداشت. به نظر او، بهتر آن است که مسلمانان به مراسم مذکور نپردازند، ولی شاه اسماعیل اول بهدلیل رقابتی که در مذهب با عثمانیها و سنیان خراسان داشت، در احیای اینگونه مراسم شدت عمل به خرج میداد و آن را تبلیغ میکرد.»
به دستور شاه اسماعیل، در روزهای اول تا دهم محرم، قاریان قرآن و مداحان آل رسول اکرم(ص) و تغزیهخوانها در مسجد شهر گردهم میآمدند و در منابر، به عزاداری شاه شهیدان کربلا میپرداختند. نویسنده «تاریخ انقلاب اسلام» مینویسد: «در ماه محرم فقط در روز عاشورا مجلس عزایی منعقد کرده، یکی از وعاظ کتاب روضةالشهدای حسین واعظ کاشفی را بر منبر میخواند. حضار ندبه و گریه میکردند. چون این کتاب به فارسی بود، غالب امرای لشکر که ترک و نادان بیسواد بودند، نمیفهمیدند... .» شاه اسماعیل برای حل این مشکل دستور داد ملامحمد بغدادی مشهور به فضولی، کتابی در مقتلالحسین(ع) به زبان ترکی بنویسد تا در ماه محرم، وعاظ از آن استفاده کنند. فضولی کتاب خود را «حدیقةالسعداء» نام نهاد. نویسنده «تاریخ انقلاب اسلام» ادامه میدهد که دلیل انتخاب عنوان روضه و روضهخوانی این است که کتاب «روضةالشهدا» برای مراسم عزاداری خوانده میشد و شخصی که این کار را انجام میداد، روضهخوان مینامیدند.
یادآور میشود، تعزیهخوانی براساس رسم و رسوم تئاتر رومی بود. رومیها به اجرای تئاتر درباره حیات پهلوانانشان عادت داشتند و این نمایشها حتی در لشکرکشیها نیز انجام میشد. طبق نظر نویسنده «تاریخ انقلاب اسلام»، قبل از مسیحی شدن ایتالیا، نمایشنامههای اروپایی شباهتهایی به تعزیهخوانی داشت. همچنین نمایشنامههای اروپاپی (شبهتعزیهخوانی و تردستی) تا زمان اصلاحات پروتستان ادامه یافت. بعد از اصلاحات پروتستان، این نمایشنامهها بازنویسی شد و به شکل امروزی درآمد. در دوره قاجار، هم در اروپا و هم در ایران، نمایشهایی از این دست اجرا میشد.
منبع:
Yusef Jamali, M.K, The life & Personality of Shah Esmail I, Esfahan: Afsar publication.
الهه باقری، پژوهشگر تاریخ
انتهای پیام