ماجرای شکل‌گیری مدرسهای متفاوت همسو با گام دوم انقلاب اسلامی
سعیدواحدنژاد، از فعالان حوزه آموزش و پرورش و مدیر مدرسه شهدای علم و فناوری همدان در نشست «حکمرانی تربیتی» به توضیح درباره مولفه‌های تربیتی و آموزشی مدرسه شهدای علم و فناوری همدان به عنوان مدرسهای همسو با اهداف گام دوم انقلاب اسلامی پرداخت.
به گزارش ایکنا، در ادامه سلسله نشست‌های اندیشه‌ورزی در حوزه حکمرانی تربیتی با هدف تولید محتوا و معرفی ایدهای تحول‌گرا، نشست «مدرسه گام دومی؛ مدرسه مردمی و تحولی» با حضور سعید واحدنژاد، از فعالان حوزه آموزش و پرورش و مدیر مدرسه شهدای علم و فناوری همدان شب گذشته سوم شهریورماه در اندیشکده معلم برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛
یکی از دغدغه‌های گروه جهادی ما تحول در آموزش و پرورش بود. بی‌شک تحول در آموزش و پرورش در گفتمان انقلاب اسلامی از طریق مردم و حلقه‌های میانی امکان‌پذیر است. به اعتقاد من اتفاقاتی که مردم در انقلاب اسلامی رقم زدند قابل تسری به آموزش و پرورش نیز هست. هر چند امروزه با قوانین و آیین‌نامه‌هایی مواجه هستیم که مانع جدی در ورود حلقه‌های میانی و نیز مردم در حوزه آموزش و پرورش است.
نقطه عزیمت ما در ورود به آموزش و پرورش شعارهای سالهای اخیر مقام معظم رهبری در نامگذاری سالها بود. همچنان که شاهد هستید این نامگذاری‌ها عمدتا بر بخش اقتصاد تمرکز کرده است از این رو آموزش و پرورش نیز نباید از این امر غفلت کند موضوعاتی همانند فرهنگ کار اقتصاد مقاومتی از وظایف حوزه تعلیم و تربیت است. ما در این مدرسهای که ایجاد کردیم با کمک مربیان حوزه مهارت‌آموزی و تقویت ساحت اقتصادی دانش‌آموزان متمرکز شدیم. مهارت‌آموزی را به عنوان یک قله در نظر گرفتیم و تشویقات ما به این سمت جهت داده شد. محور تشویقات ما صرفا نمره آن هم به صورت تئوری نیست.
رویکرد تربیتی مبتنی بر خلاقیت و مهارت
رویکرد تربیتی ما در حوزه اقتصادی این نیست که آمال و آرزوی یک دانش آموز، کارمندی وابسته به دولت باشد بلکه از همان ابتدا خلاقیت در حوزه مهارت و اقتصاد در فرد شکل می‌گیرد به گونه‌ای خود اتکا تربیت بشوند که بعد از دوره متوسطه توان تشکیل خانواده را داشته باشند. مدل مدیریت اقتصادی ما در مدرسه به گونه‌ای است که وابسته به شهریه نیست اما در عین حال با حمایت خانواده‌ها در حال حرکت است و نیز اقتصاد خود اتکا دارد. معلمان ما جهادی کار می‌کنند البته نه به این معنا که پول نگیرند بلکه بیشتر از حقوق دریافتی کار می‌کنند.
مولفه تحولی دیگر ما ناظر به محتواهای آموزشی است. همانطور که شاهد هستید محتوای موجود و روش آموزشی در نظام آموزشی ما ترجمه از غرب بوده لاجرم تربیت افسر برای نظام لیبرالیسم است. نقطه کانونی این نظام آموزشی نیز استانداردسازی است. خروجی این نظام این است که اگر کسی بالاتر از حد استاندارد باشد جای رشد ندارد و اگر کمتر از استاندارد باشد تحقیر یا حذف خواهد شد از این رو ما در سیستم آموزشی خودمان تکیه بر ظرفیت و استعداد داریم یعنی دانش آموزی ظرفیت دو روز در هفته برای مدرسه دارد و دانش آموزی دو شیفت و کمتر یا بیشتر، در مورد محتوا هم بسته به ظرفیت و نیز مهارت آنچه که مورد نیاز است آموزش داده می‌شود.
برخی از محتواهای آموزشی فعلی، نه به درد دنیا می‌خورد نه آخرت، اینها را حذف کردیم یعنی تاکید ما بر علم نافع است؛ مسأله‌ای که امسال رهبر انقلاب دوباره در دیدار با معلمان تاکید داشتند.
مخالفت با تربیت گلخانه‌ای و پادگانی
مولفه دیگر رویکرد تربیتی ماست. ما برای ورود به مدرسه گزینش خاصی نداریم از این رو گروه‌های مختلف با سطوح مختلف در کنار هم هستند. مخالف تربیت گلخانه‌ای هستیم و نیز مخالف تربیت پادگانی، از این رو در مدل تربیت ما دانش آموزان بر یکدیگر نظارت دارند و امر به معروف می‌کنند. بیشتر معضلات و کنترل‌ها از طریق درون دانش آموزان صورت می‌گیرد.
یکی از نکات حائز اهمیت در حوزه تعلیم و تربیت توجه به ساحت‌های پنهان و غیر آشکار است. ما یک مدرسه ظاهر و آشکار داریم و یک مدرسه پنهان. مدرسه ظاهر آنچه که در زمان و مکان و روابط خاصی معنی پیدا می‌کند اما مدرسه پنهان عبارت است از زنگ تفریح، اردو، روابط در حوزه مجازی و ... . ما در این زمینه که خیلی تاثیرگذار و اثربخش است وارد برنامه‌ریزی شدیم. مربیان ما به روش غیر رسمی وارد این حوزه از مدرسه پنهان شدند به طور مثال در اردوی راهیان نور یا مشهد یا هیئت هفتگی، مربیان ارتباط رفاقتی و غیر رسمی دارند از این رو اثرگذاری ایشان نیز دو چندان است.
در نهایت این که در نظام تعلیم و تربیت خانواده اصل است و مدرسه کمک کار است متاسفانه امروزه خانواده به حاشیه رفته و مدرسه جایگزین خانواده شده است در حالی که مدرسه باید فرع خانواده باشد.
انتهای پیام
