به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجتالاسلام والمسلمین مجتبی مصباح یزدی، عضو هیأت امنای موسسه پژوهشی امام خمینی(ره)، در مراسم «طرح ولایت استادی بسیج اساتید کشور» که با حضور اساتید هیأت علمی دانشگاههای کشور در محل هتل امامت مشهد برگزار شد، با طرح شبهاتی که در ذهن جوانان رسوخ یافته، اظهار کرد: در برنامه «طرح ولایت» گروههای مختلفی با دغدغههای فکری، فرهنگی، حتی امنیتی خدمت مقام معظم رهبری میرسیدند و گزارشهایی از وضعیت موجود ارائه میکردند، دغدغهها را مطرح میکردند و راهنمایی میخواستند. خلاصه فرمایشات ایشان این بود که همه این دغدغهها بجاست، همه خطرات و مشکلات وجود دارد، تحقیقات میدانی به شناخت وسعت مشکلات کمک میکند تا برنامهریزیهای دقیقتری صورت گیرد.
مصباح یزدی بیان کرد: آنچه قابلانکار نیست، حل همه این مشکلات، به انسانسازی و تقویت مبانی فکری انسانها احتیاج دارد. اساساً انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است و اگر قشرهای مختلف از جوانها، دانشجویان و اساتید، باور عمیق قلبی را نسبت به مبانی انقلاب نداشته باشند، نمیتوان به تداوم این انقلاب امید داشت.
عضو هیأت امنای موسسه پژوهشی امام خمینی(ره) عنوان کرد: امروز در آستانه گام دوم انقلاب هستیم و تأکیدات مقام معظم رهبری بر شروع مرحله جدیدی بر تداوم انقلاب و پایهریزی تمدن نوین اسلامی است، بحث جهاد تبیین را مطرح میکنند، به دنبال مباحثی که سالها ایشان تذکر دادند نسبت به تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی و نسبت به اقشار مختلف دانشجویی، حوزه، اساتید و فرهیختگان فرمودند که کار فکری و فرهنگی انجام دهید.
وی خاطرنشان کرد: «طرح ولایت» با فرمان مستقیم مقام معظم رهبری در سال 75 به عنوان کار اساسی بنیادین انجام گرفت، شاید بیش از 60 تعبیر از مقام معظم رهبری راجع به طرح ولایت وجود دارد که راجع به هیچ کار فرهنگی تا این اندازه بیاناتی داشته باشند. مقام معظم رهبری فرمودند: «کار خوب زیاد انجام میشود، اما ویژگی طرح ولایت «بنیانسازی» است.»
مصباح یزدی افزود: مشکلات زیادی وجود دارد، اما اگر بخواهیم کار اساسی انجام شود، باید پایههای فکری و معرفتی خود را تقویت کنیم، هم خودمان را و هم به هر اندازهای که میتوانیم به تقویت دیگران کمک کنیم.
وی تأکید کرد: انقلاب اسلامی یک کودتای نظامی نبود که افرادی بخواهند به قدرت برسند، با زور مسلط شوند و تا زمانی که قدرت و زور دارند، باقی بمانند، بلکه یک انقلاب فرهنگی بود، مردم با توجه به عمق ایمان و اعتقادی که به حضرت امام خمینی(ره) داشتند، پشت سر ایشان راه افتادند و انقلاب عظیم را به پا کردند.
عضو هیأت امنای موسسه پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد: مبارزان و شهدا که با جدیت پای انقلاب ایستادند، به خاطر باور عمیقشان بود. هرچه بتوان این باور را در میان اقشار مختلف گسترش داد، تضمینکننده بقای انقلاب است و این کار علیرغم دشمنیهایی که صورت میگیرد، انجام خواهد شد. مهم این است که کسانی که ادعای بسیجیگری و انقلابیگری دارند، کارشان را درست انجام دهند و درگیر حواشی نشوند و اولویتبندی کنند که کدام کار واجب تر است.
وی بیان کرد: اگر اهداف و مبانی انقلاب برای نسل جدید تبیین نشود، ممکن است زمان تبیین بگذرد و دشمن، انحرافاتی ایجاد کند، بهگونهای تبیین کند که در واقع انقلاب از مسیر خودش منحرف شود. امید است این روح انقلابیگری در دانشگاه بدمد و اساتیدی که با همین دغدغه جمع شدند و تشکل بسیج اساتید را شکل دادند، دغدغه اصلیشان این باشد که مبانی معرفتی انقلاب را عمیقتر کنند و خودشان راهکارهایی برای تسری آن به بدنه دانشگاه و سپس به بدنه جامعه ارائه دهند.
مصباح یزدی ادامه داد: امروز دشمن به سراسر فرهنگ ما تهاجم کرده است. تهاجم چندجانبه، علاوه بر تهاجم نظامی، اقتصادی، امنیتی، تهاجم فرهنگی نیز چند جانبه است و از ریشهها، شاخهها و میوهها گرفته تا مظاهر فرهنگی مورد حمله دشمن قرار گرفته است و اگر قرار است از اسلام ناب محمدی پاسداری شود، باید محافظ همه جوانب فرهنگ باشیم و البته مهمتر از همه ریشههاست.
وی تصریح کرد: شبهاتی که راجع به نظام اسلامی مطرح میشود در انتها به ریشههای معرفتی منتهی میشود. گفته میشود شما براساس اسلام نظامی تشکیل دادید و میخواهید جامعه را براساس اسلام اداره کنید، در حالیکه معلوم نیست خود اسلام چه میگوید؟ چه کسی گفته اسلام چیزی را میگوید که شما میگویید؟ این یک نوع برداشت، یک قرائت از اسلام است و میگویند قرائتهای زیادی از اسلام وجود دارد، قرائت داعشی، قرائت طالبانی، قرائت خشونتگرا، اسلام رحمانی.
عضو هیأت امنای موسسه پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: آیا قرائت درستی از اسلام وجود دارد؟ و کسی میتواند بگوید اسلام آن چیزی است که من میگویم تا بعد بتوان بر روی آن نظامی بسازید و اجرا کنید. کدام نظام؟ شما فکر میکنید که اسلام این است و حق ندارید فهم خودتان را از اسلام مطلق کنید و بگویید اسلام این چیزی است که من میگویم و بعد آن را به دیگران تحمیل کنید و سپس بر روی آن نظامسازی و ترویج کنید.
وی تصریح کرد: این نوع دید نسبیگرایانه نسبت به معارف دینی، ریشه معرفتی عمیقتری دارد و مربوط به نوعی گرایشی میشود که در سالیان اخیر براساس تزلزل در پایههای معرفتی مغرب زمین شکل گرفته است که براساس آن معرفت مطلق وجود ندارد و در هیچ جا نمیتوان ادعا کرد که ما واقعیت را آنگونه که هست، میفهمیم، ادعای بزرگ و جذماندیشی است، بهتر است بگوییم من اینگونه میفهمم، ممکن است دیگری جور دیگری بفهمد، هرکس فهمش برای خودش معتبر و محترم است، اما نمیتوان گفت که این است و جز این نیست.
مصباح یزدی اظهار کرد: نسبیگرایی و شکاکیت ریشههای تمام علوم تجربی، عقلی و نقلی را از بین میبرد و براساس آن معیاری برای تشخیص درست و غلط در حوزههای مختلف نخواهیم داشت.
وی ادامه داد: در شبهه دیگری میگویند اسلام چه میگوید؟ میگوید خدا یکی است، معادی وجود دارد و پیامبری آمده است و... اما ارتباط آن با زندگی ما چیست؟ چرا مسائل اجتماعی و زندگی را با دین پیوند میزنید، یعنی چه که میخواهید نظام اسلامی، اقتصاد اسلامی، مدیریت اسلامی، و... ایجاد کنید. مشکلات امروز جامعه اینها نیست، حتی در حوزه اخلاق که گاهی گفته میشود، مسائل فردی است. اخلاق چه ارتباطی با به مسلمانی و خداپرستی دارد؟ مردم را به خوب بودن و خوش اخلاق بودن دعوت کنید، اخلاقی زندگی کردن ربطی به اسلام ندارد. اگر اسلام هم همین چیزها را میگوید، بگوید؛ وقت ما را برای بحث مبانی نگیرید. ما وظایف دیگری داریم و برای حل مشکلات و مسائلی اینجا جمع شدیم.
عضو هیأت امنای موسسه پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد: شبهه دیگر این است که اداره جامعه هم ربطی به اسلام ندارد، ولایتفقیه و حکومت اسلامی براساس اسلام تشکیل دادید، درحالیکه اسلام ربطی به حاکمیت ندارد. کارهای بشری ربطی به دین ندارد و جدایی دین از عرصه زندگی (سکولاریسم) اجتماعی، سیاسی و ... را مطرح کردند. از نظر آنان دین کارکردهایی دارد و نباید با مسائل زندگی مخلوط شود. از جمله کارکردهای آن تخلیه هیجانات روحی و روانی است و فرقی نمیکند چه دینی باشد؟ از این منظر کارکرد دین در این حوزه در عرض کارکردهایی که برای داروهای مخدر شناخته شده است، یعنی دین نوعی مخدر است و برخی آلام روحی را تسکین میدهد، جایگاهش خوب، اما نگذارید وارد سرزمینهای دیگر شود و مانع پیشرفت آن حوزهها شود.
وی گفت: اینها مجموعه سوالات اساسی که در فکر و باور جوانان و فرهیختگان رسوخ داده شده است و راه مقابله با آنها هم این نیست که تنها در خیابان شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه دهیم. اگر باورهای اولیه که انقلاب اسلامی براساسش شکل گرفت، در وجود ما عمیق نباشد و متزلزل شود، با گذاشتن پسوند اسلامی بر هر تشکل، نهاد، وزارت و انجمنی، اسلامی نمیشود، محتوا چه داریم؟ اعتقادمان چیست؟ و آیا ربطی به این عرصهها دارد؟ اگر نباشد کمکم استحاله خواهد شد، حتی ممکن است اسم اسلامی باشد، اما تبدیل به ضد خودش شود، در دنیا کشورهایی داریم که حکومت اسلامی در اسم شان هست، اما ربطی هم به اسلام ندارند و دغدغهای هم برای اجرای اسلام ندارند.
مصباح یزدی افزود: طبق فرمایش مقام معظم رهبری هدف از انقلاب اسلامی این نبود که به نام اسلام، حاکمان تغییر کنند و عدهای بیایند جای آن ها بنشینند، قرار بود فکر عوض شود، مبانی آن حکومت را قبول نداشتیم، حال باید دید مبانی که از آن صحبت میشود، چیست؟ چقدر محکم است؟ چقدر خودمان به آن باور داریم و چگونه از آن دفاع معقول و منطقی کنیم.
انتهای پیام