احمد جمالی، کارشناس دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی در یادداشتی که آن را در اختیار ایکنا قرار داد به بررسی کارکرد فعالیتهای قرآنی در مسائل روز جامعه پرداخته است. مشروح این یادداشت در ادامه آمده است.
«ناظر به ظرفیتها و کارکردهای ساختارهای قرآنی کشور در حل مسائل و چالشهای جامعه، به نظر میرسد میتوان نقش قرآن پیرامون این مسائل، خصوصاً مسائل اجتماعی اخیر را از دو منظر بررسی کرد.
یک منظر؛ قرآن به مثابه کتاب هدایت، کتاب زندگی و کتاب انقلاب؛ در این نگاه و اینکه قرآن چه نقشی در آرامش، حل مسائل اجتماعی، رفع فساد و ... دارد، به نوعی همه دستگاههای دولتی و غیر دولتی مسئولیت و مأموریت دارند و فراتر از حوزه وظایف و اختیارات دستگاهها و نهادهای قرآنی است.
اینکه حوزههای علمیه چه تقریر و تحلیلی از آموزههای قرآنی مانند مبارزه با فساد و ربا و حل چالشهای اجتماعی و آرامش بخشی، حجاب و ... ارائه کرده و میکنند؟ (البته اینکه حکومت به چه میزان خود را ملزم به این تقریرات و تحلیلها میکند، فراتر از حیطه اختیارات این دستگاهها است.)
در حوزه مبارزه با فساد و ربا به عنوان یک آموزه قرآنی، نهادهای دینی و پژوهشی چه موضعی داشتهاند؟ نهادهای آموزشی چه رویکردی داشتهاند؟ نهادهای هنری و رسانهای چه نقشی بازی کردهاند؟ دولت و حکومت در راستای اجرای این آموزه چه سیاستی پیش رو گرفته و نهایتاً دستگاههای مسئول چه اقدامی داشتهاند؟ همه و همه سؤالهایی است که میتوان در این زمینه مطرح کرد.
اینکه دانشگاههای کشور در مسیر حل چالشها و مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و مورد تأکید قرآن کریم چه اقداماتی انجام داده؟ سازمان صدا و سیما در انتقال متوازن نظرات، تقریرات و تحلیلهای قرآنی موفق بوده؟ وزارت آموزش و پرورش به چه میزان در کتابها و کلاسهای درسی نقش قرآن در حل اینگونه مسائل و چالشها را متناسب با مخاطب خود انتقال داده و فقط به جنبههای ظاهری آموزش قرآن اکتفا نکرده؟ و دهها و بلکه صدها سوال دیگری که در این باره میتوان مطرح کرد.
منظر دوم، قرآن به منزله فعالیتهای قرآنی و جامعه فعالان قرآنی کشور؛ اما در مورد نقش فعالیتهای قرآنیِ مرسوم که اغلب با ماهیت ترویجی و آموزش عمومی انجام میشوند، در این گرماگرم مسائل اجتماعی روز، بیشتر از اینکه انتظار ورود مستقیم این نهادها را داشته باشیم و عملاً هم مورد توجه و حساب قرار نمیگیرند، بیشتر معطوف به نقش حساس این نهادهای قرآنی در ایجاد پلتفرمها و زیرساختهای مورد نیاز برای سایر دستگاهها و نهادهایی است که مستقیما در این حوزه وظیفه نظارتی، آموزشی، هنری، رسانهای، تربیتی، امنیتی و ... دارند.
به عبارتی کارکرد دستگاهها و نهادهای قرآنی در حوزه عمومی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ...، نقش زیرساختی و زیربنایی است. اینکه به چه میزان دانشآموزان کشور پس از 12 سال آموزش به روخوانی و درک قرآن مسلط میشوند؛ اینکه صدا و سیما به چه میزان برنامههای قرآنی متناسب برای اقشار مختلف جامعه تولید میکند؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چه اندازه در راستای ترویج فرهنگ قرآنی، برای تولید آثار هنری قرآنی، برنامهریزی و حمایت میکند؟ حوزههای علمیه به چه میزان محتوای قرآنی مورد نیاز آموزش عمومی و تبلیغ و ترویج قرآن کشور را تأمین میکند؟ دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، چقدر در راستای حل مسائل کشور و توسعه فرهنگ قرآنی به تربیت نیروی انسانی اقدام میکند و حجم انبوه دانشکدهها، دانشگاهها و اساتید قرآنی در مسیر حل مسائل مورد نیاز جامعه چه کارکردی دارند؟ و سؤالهای دیگر، ناظر به وظایف و مأموریتهای نهادهای قرآنی چون شورای توسعه فرهنگ قرآنی، کمیسیونهای تخصصی، وزارتخانههای فرهنگی و آموزشی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه و ... است.
واقعیت این است که با وجود نقش ثانویه نهادهای قرآنی کشور در هنگامه بروز چنین مسائلی، نباید غافل از کارکرد زیربنایی و زیرساختی نهادها و فعالیتهای قرآنی بود.»
انتهای پیام