موضوع تغییر متون درسی حوزه مربوط به قبل از انقلاب است/ دلایل موافقان و مخالفان چیست؟
کد خبر: 4097132
تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۴۰۱ - ۰۹:۱۷
در نشست «صدسالگی احیای حوزه» در ایکنا مطرح شد

موضوع تغییر متون درسی حوزه مربوط به قبل از انقلاب است/ دلایل موافقان و مخالفان چیست؟

حجت‌الاسلام مهدی رستم‌نژاد درباره طرح تغییر متون درسی حوزه گفت: از تعدادی اساتید به صورت مستقیم یا با نامه دعوت شد ولی برخی پاسخ ندادند، عده‌ای گفتند ما را معاف کنید، برخی هم حاضر به کمک شدند ولی گفتند نام ما در هیچ سندی نیاید و برخی هم بین راه رها کردند. حجت‌الاسلام ملک‌زاده نیز معتقد است که استادان حوزه در جریان تغییرات قرار نگرفتند و اقناع نشدند.

صد سالگی حوزهدر سالگرد صدمین سال احیای حوزه علمیه قم هستیم. حوزه‌ای که یک قرن قبل با همت آیت‌الله حائری یزدی جان تازه‌ای گرفت و در طول این سال‌ها منبع خدمات زیادی به جامعه ایران شد.

امسال و همزمان با بزرگداشت صدسالگی حوزه، مدیریت عالی این نهاد علمی اقدام به تغییر و تحولاتی در برخی متون درسی کرد که بازتاب‌های مختلفی در سطح حوزه‌های علمیه و بین علما و اساتید داشت. برخی به شدت و برخی با ملایمت با این تغییرات مخالفت کردند و گروهی هم موافق آن بودند.

ایکنا به مناسبت «صدسالگی احیای حوزه قم» و با محور تغییر متون درسی، با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی رستم‌نژاد، معاون آموزش حوزه‌های علمیه کشور، و حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین ملک‌زاده، استاد درس خارج، نشستی برگزار کرده که در آن به بررسی لزوم این اتفاق و مسائل و حاشیه‌های پیرامون تغییرات پرداخته است.

بخش اول این نشست را بخوانید؛

 

ایکنا ـ همزمان با صدمین سال احیای حوزه قم، تغییر برخی متون درسی حوزه به ویژه فقه، انتقادات زیادی را از سوی اساتید برانگیخت. چه عاملی سبب شد که دست به این تغییرات بزنید؟ آیا متون گذشته حوزه اهداف آموزشی را محقق نمی‌کرد؟ 

رستم‌نژاد: ورود به عرصه تحول بحثی دامنه‌دار و سابقه‌دار است و مربوط به بعد از انقلاب هم نیست و قبل از انقلاب هم برخی بزرگان درصدد تغییر و تحول در متون حوزه بودند. دلیل عمده‌اش این بود که بعد از شیخ اعظم انصاری و آخوند خراسانی، متون سطوح عالی حالت ایستایی پیدا کرد. البته بعد از ایشان هم بزرگان زیادی داریم که آثار فاخری تولید کردند اما بعد از شیخ و آخوند، برخی بزرگان و اکابر بودند که هیچ مطلبی جز مقداری در سطح یک، اصول فقه و برخی مباحث مربوط به نظریات آیت‌الله نائینی و... از آنها بیان نشد. به همین دلیل براساس اسناد موجود، اعاظم قبل از انقلاب هم به دنبال تحول بودند.

نظر استادان در تغییر متون درسی حوزه نادیده گرفته شد/ چرا

موضوع دیگر این است که تغییرات و تحولات صرفا در دوره مدیریت بنده رخ نداد؛ 28 فروردین 1394 نامه‌ای به امضای آیت‌الله مقتدایی، مدیر وقت حوزه، موجود است و در آن آمده که مقرر گردید برنامه آموزشی سطح دو و سه (سطوح عالی؛ پایه هفت تا ده) با ملاحظات ذیل برای طرح و تصویب در شورای عالی حوزه مورد بازنگری قرار گیرد. ملاحظات شامل این موارد است؛ تحفظ بر سطح دو و سه یعنی این دو سطح حفظ شود که ما هم حفظ کردیم. تغییر در طول دوره سطوح دو و سه؛ تا چند سال قبل سطح دو در دو سال و سطح سه یکسال خوانده می‌شد و ما متوازن‌سازی کردیم و سطح سه هم دو ساله شد. ارائه دروس عمومی حوزه در سطح دو و سه و اصلاح جزئی اهداف سطح دو و سه.

بندهای مهم این نامه، بندهای بعدی است که شامل لزوم تغییر در برخی متون و مواد درسی، حذف و اضافه و انعطاف برای متون بدیل و جایگزین است و معاونت آموزش از حدود سال 96 به بعد بنا به درخواست‌ها وارد این بحث شد. از سویی علاوه بر این مباحث، الان چند دهه از انقلاب می‌گذرد و تحولات زیادی در کشور رقم خورده است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت؛ طلاب زیادی داریم که ذوق و استعداد فقیه‌شدن ندارند و از سویی رشته‌های محدود حوزه سبب می‌شود تا خیلی از طلاب وارد دانشگاه شوند تا رشته مدنظر خودشان را بخوانند. لذا درختواره دانشی شامل 400 رشته و گرایش ایجاد شده تا تنوع ذائقه‌های طلاب پاسخ داده شود.

با توجه به این مسائل مدیریت و شورای عالی حوزه خواستند تا این تغییرات به صورت آزمایشی و تخییری اِعمال شود. نتیجه تغییر این شده که در 4 سال سطح عالی، 12 عنوان فقه و 12 عنوان اصول در جمع خوانده شود.

 

ایکنا ـ مجموعه کتب فقه و اصول چند صفحه است که به 12 بخش تقسیم می‌شود؟

رستم‌نژاد: دوهزار تا دوهزار و 800 صفحه است. مشکلی که وجود داشت این بود که مثلا یک طلبه، فقه یک و دو را انتخاب می‌کرد ولی عملا کتاب‌های فقه و اصول تا انتها خوانده نمی‌شد و استاد نمی‌رسید که همه را تدریس کند و بخشی خواه ناخواه حذف می‌شد و اتفاقا گاهی حذفیات، مطالب بسیار مهمی بود و در امتحانات نیز این حذفیات لحاظ می‌شد، لذا تصمیم بر آن شد حالا که عملا بخش‌هایی که گاهی به 600 صفحه می‌رسد در عمل حذف می‌شود این مسأله به صورت علمی مدیریت شود تا آسیب علمی به حداقل برسد. کفایه هم که دست نخورده و فقط حلقات بدیل آن قرار داده شد یعنی اگر کسی خواست هر کدام را بخواند منعی نیست. در مجموع با تعیین محدوده‌های الزامی، 10 عنوان فقه و 11 عنوان اصول پر شد و دو عنوان باقیمانده در فقه هم با منابع جدید پر شد که سه کتاب معرفی شد به عنوان علی البدل، یعنی یکی از سه کتاب الشخص الاعتباری، اساس الحکومه و بحوث فقهیه (مباحث جدید) را باید انتخاب کند و برای اصول هم فقط یک خانه اضافه آمد که برای آن هم «الفائق» گذاشته شد.

تغییر در جزئیات و صغرویات کتب هم بحثی سلیقه‌ای است، موافق و مخالف دارد و به همین دلیل امسال به عنوان آزمایشی خوانده می‌شود.

 

ایکنا ـ آقای ملک‌زاده از نظر شما که تجربه سال‌ها تدریس در حوزه را دارید آیا تغییر در متون درسی حوزه ضرورت داشت؟

ملک‌زاده: برای ارزیابی این موضوع باید به فلسفه تشکیل حوزه برگردیم. ایجاد حوزه مبنای قرآنی دارد؛ خداوند در آیه 121 سوره مبارکه توبه که به آیه «نفر» معروف است فرموده: «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ.» این آیه ماموریت و رسالت حوزه را به صورت اجمالی بیان کرده است و اگر با سایر ادله دینی و نیازها به تفصیل این آیه شریفه بپردازیم، خواهیم توانست که به این پرسش پاسخ دهیم که حوزه برای چه تشکیل شده است و چه رسالت‌هایی دارد. طبیعتا وقتی این چارچوب شناخته شود، اقدامات تحولی هم معنا خواهد داشت. 

نظر استادان در تغییر متون درسی حوزه نادیده گرفته شد/ چرا

حوزه علمیه قم 1200 سال قدمت دارد؛ یعنی سابقه آن 200 سال بیشتر از حوزه نجف اشرف است. از آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی به عنوان مؤسس نام می‌برند، شاید تعبیر زیاد درستی نیست و باید ایشان را احیاگر حوزه بدانیم، زیرا بعد از وفات میرزای قمی، حوزه قم دچار رکود و ایستایی و افول شد. شخصیت‌هایی چون مرحوم بافقی و پایین‌شهری و بزرگان دیگر در این دوره در قم بودند و از شیخ عبدالکریم خواستند تا در قم بماند و حوزه را احیا کند.

دوره مهم دیگر حوزه قم، حضور مراجع ثلاث و بعد ورود آیت‌الله بروجردی است و ایشان از سال 1325 تا 1340 مرجع وحیده عالم تشیع محسوب می‌شوند و عموم مردم مقلد ایشان بودند و او قدرت مرجعیت را تا بالاترین سطح رساند و همین امر سبب شد تا توقع از حوزه بیشتر شود. به همین دلیل ایشان تغییراتی را اعمال می‌کند؛ از جمله در مسئله تبلیغ، ایشان تأکید می‌کرد که همه روحانیون و حتی استادان حوزه باید برای تبلیغ به شهرهای مختلف بروند. ایشان با توجه به شرایط، مرکز اسلامی هامبورگ را تأسیس کردند و در اروپا و آمریکا نماینده داشتند و دارالتقریب اسلامی در مصر تشکیل شد و ایشان ارتباطاتی را با آنجا برقرار کرد. لذا تحول در حوزه در دوره ایشان به نحو پررنگی دنبال شد. آیت‌الله بروجردی نظم و انضباط بیشتری به حوزه داد و برنامه امتحانات جدی‌تر پیگیری شد.

مخالفت با شهید بهشتی

بعد در دوره امام(ره) و از سوی شاگردان ایشان چنین تحولاتی رخ داد؛ از جمله اینکه آیت‌الله بهشتی با ایجاد مدرسه دین و دانش، فراگیری زبان انگلیسی و عربی را به عنوان ضرورت برای طلاب پیگیری کردند، ولی متأسفانه همان موقع مانند امروز برخی لزوم چنین تحولاتی را درک نمی‌کردند و مواضعی گرفتند که امثال شهید مطهری مجبور شدند که به دانشگاه بروند.

مقطع دیگر از سال 42 تا 57 بود که امام قیامشان را شروع کردند و انقلاب پیروز شد. آیت‌الله بروجردی یک شبکه تبلیغ وسیعی را ایجاد کرد که در دوره امام(ره) به کارشان آمد. البته در این دوره تحول سازمانی و تغییر دروس رخ نداد، ولی برخی افراد مانند آیت‌الله بهشتی، شهید مطهری و علامه طباطبایی تغییرات جزئی ایجاد کردند.

مقطع دیگر بعد از انقلاب تاکنون است؛ در همه مراحل گفته شده یعنی از زمان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری یزدی که طلاب چند صد نفر بودند تا دوره مرحوم بروجردی که به چند هزار نفر رسیدند و تا امروز که ده‌ها هزار طلبه از داخل و خارج داریم، سطح کیفی و کمی طلاب و دروس رشد کرده است و افراد زیادی با تحصیلات کارشناسی و ارشد و حتی دکتری وارد حوزه می‌شوند و در برخی رشته‌ها فقط چند نفر متخصص داریم که در کشور تک هستند.

 

 ایکنا ـ یعنی برخی توقعات از حوزه در دوره‌های مختلف متفاوت بوده است؟

ملک‌زاده: بله؛ زمانی کسی از حوزه برای بحث اسلامی‌سازی علوم انسانی انتظاری نداشت و کسی فکر آن را نمی‌کرد، ولی الان مطالبه می‌کنند؛ آقای هاشمی شاهرودی می‌فرمود که وقتی می‌خواستیم دایره‌المعارف بنویسیم، برخی افراد حوزوی و دانشگاهی با صراحت به ما گفتند که مگر حوزه می‌تواند دایره‌المعارف بنویسد؟ در حالی که الان جزء امور عادی است. بنابراین مجموعه این شرایط نشان می‌دهد که تحول ضروری است و باید همه جوانب را در نظر بگیریم؛ الان در دوره آیت‌الله بروجردی نیستیم که بخواهیم طرح مربوط به دوره ایشان را ارائه کنیم و باید شرایط زمان را لحاظ کنیم.

نظر استادان در تغییر متون درسی حوزه نادیده گرفته شد/ چرا

باید فرصت اقناع به استادان می‌دادیم

پس فقه و اصول در حوزه علمیه محور است، لذا تغییرات ایجادشده در این دو درس با اهمیت‌تر و حساس‌تر از دروس دیگر است؛ اگر در درس تفسیر و فلسفه تغییری ایجاد شود، شاید کسی نقد چندانی نداشته باشد، ولی در فقه و اصول متفاوت است؛ الان در قم حدود سه هزار استاد سطوح عالی و خارج داریم که کارشان تدریس فقه و اصول است و طبیعتا نمی‌توانند بی‌تفاوت باشند و حداقل باید نسبت به تغییرات متون درسی اقناع شوند، در این مسیر نباید فضای حوزه احساس کنند کودتا شده است؛ هر تغییری ابتدا باید در یک محدوده کوچک انجام و بعد تسری داده شود؛ باید فرصت اقناع به استادان می‌دادیم و از دو سال قبل جلسات مشترکی را با استادان تشکیل می‌دادیم و روشنگری و تبیین می‌کردیم. اساتید نباید احساس کنند که آنها را نادیده گرفتیم. قرآن فرموده است: «وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا»؛ یعنی باید از در وارد خانه شد. پس روش و نظام مدیریت دانش و چگونگی تحول مهم است و نباید کاری کنیم که یک امر ارزشمند و خیلی خوب طوری انجام شود که بازتاب منفی داشته باشد.

مکاسب فرصتی برای طلاب است

نظر رهبر معظم انقلاب این است که ما بعد از مکاسب، قله جدیدی را در فقه نگشوده‌ایم و همه پای سفره شیخ اعظم هستیم. البته در اصول این‌طور نیست. الان روش آیت‌الله خویی در قم رواج زیادی دارد و روش ایشان تقریبا خروج از مسیر هزار ساله فقه و فقاهت شیعه بود، ولی عظمت ایشان سبب شد که بسیاری از دیدگاه‌های خلاف مشهور ایشان نقد نشود، ولی کتاب مکاسب می‌تواند در نقد او به کار برده شود، زیرا برای اجماع و شهرت ارزش قائل است و نگاه افراطی به رجال ندارد و عمدتا با متن و دلالت کار می‌کند، برخلاف آیت‌الله خویی که عمدتا با اصول کار می‌کند. لذا مکاسب فرصتی برای طلاب است، ولی بخش‌هایی از آن مانند روایات ابتدایی حذف شده و در طول مکاسب 40 بار به این روایات استناد شده است. حال چطور طلبه‌ای که این روایات را نخوانده است می‌تواند این استنادها را درک کند؟

شیخ اعظم بحثی با عنوان اعانه بر اثم دارد؛ در جامعه‌شناسی این بحث مطرح است که جامعه چگونه شکل می‌گیرد و یکی از دیدگاه‌های مهم این است که انسان‌ها نیازهای همدیگر را رفع می‌کنند. لذا اگر کسی بخواهد مدخل فقهی برای این بحث داشته باشد، بهترین مدخل اعانه بر اثم است و مدخلی برای ورود به نظامات اجتماعی و فقه نظام است. شیخ اعظم با ادله فراوان این موضوع را بحث کرده، ولی این بخش در تغییرات جدید حذف شده و عزیزی که روی این بخش خط کشیده و گفته نباشد تفتن به این موضوع نداشته است، در حالی که بخش‌های دیگری قابل حذف بود. ممکن است گفته شود که خب چیزی نشده است و در سال بعد تغییر می‌دهیم، ولی اگر از یکی دو سال قبل نظرخواهی، نقد و مشورت صورت می‌گرفت، طرح مستحکم‌تر و منطقی‌تر پیش می‌رفت.

 

ایکنا ـ جناب آقای رستم‌نژاد، در کنار نظر منتقدانه آقای ملک‌زاده به شیوه تغییرات، برخی استادان حوزه معتقدند که با تقطیع صورت گرفته در متون فقه و اصول، طلاب با روش اجتهادی شیخ انصاری و لغزش‌های او آشنا نمی‌شوند و وقتی در کنار مکاسب درس دیگری را قرار دهیم، طلاب به سراغ متون ساده‌تر و راحت‌تر می‌روند و این نوعی ساختارشکنی نسبت به روش‌های فقهی است. دیدگاه شما چیست؟

رستم‌نژاد: ما در قدم نخست در مقام اجرا قصور و تقصیرات را می‌پذیریم؛ این تغییرات را هم چندان تحول نمی‌دانیم یک قدم اصلاحی است که حذف عملی به صورت علمی مدیریت شد؛ یعنی چند سالی است که قسمت‌هایی از رسائل و مکاسب به طور معمول عملاً خوانده نمی شود و آن مشکل خوانده نشدن به صورت عملی رخ داده بود. در این برنامه در برخورد با این واقعیت آن حذف عملی مدیریت شد بنابراین این اتفاقاتی که گفته شد از قبل در واقعیت وجود داشت و در قسمت‌هایی آن محدوده‌های فقه و اصول به پایان نمی‌رسید و طلاب هم نمی‌خواندند؛ در این برنامه این اشکال کمی رفع شد بنابراین برخی از مباحث مهمی که در فقه و اصول حذف شده بود اصلاح شد. در این سال‌ها حتی بعضاً تعادل و تراجیح هم حذف شده بود و در این برنامه از آن جلوگیری شد و بخش‌هایی که اهمیت کمتری داشت به عنوان محدوده غیر الزامی در امتحانات تعیین شد.

دعوت کردیم نیامدند

در مورد دعوت از استادان تا حدودی حرف آقای ملک‌زاده درست است ولی بخش آموزش تلاشش بر این است که از مشورت اساتید استفاده کند. در این نمونه از تعدادی اساتید به صورت مستقیم یا با نامه دعوت شد ولی برخی پاسخ ندادند، عده‌ای گفتند ما را معاف کنید، برخی هم حاضر به کمک شدند ولی گفتند نام ما در هیچ سندی نیاید و برخی هم بین راه رها کردند، بنابراین اینطور نبود که از اساتید دعوت نشده باشد؛ البته دعوت ما فردی بود. در یکی از جلسات فردی که معترض بود اعتراف کرد که بنده هم دعوت شدم ولی چون ما قبلا بارها دعوت شده بودیم و طرح‎‌هایی دادیم ولی دیدیم اتفاقی رخ نداد لذا در این طرح مشارکت نکردیم.

در مقطعی اعضای شورای عالی از ما خواستند که باید با اساتید بیشتری مشورت و بحث کنیم، شخصاً حتی منزل برخی از استادان رفتم و بحث کردیم، از برخی‌ها هم نظرات را به صورت کتبی گرفتیم و برای برخی افراد هم با امضای زنده (غیراتوماسیونی) طرح فرستاده شد. نکته دیگر اینکه در جلسه مشترک با آیت‌الله اعرافی، برخی مدعی شدند که کسی ما را دعوت نکرده است در حالی که در همان جلسه افرادی حضور داشتند که بنده چندساعت با آنها در باب همین طرح حرف زده بودم ولی آن جا سکوت کردند. گذشته از این که این طرح قبل از تصویب برای برخی از مراکز آموزشی و انجمن‌ها جهت نظر خواهی ارسال شده بود.

ادمه دارد ...

گفتگو: عطاالله اسماعیلی

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha