صدسال گذشت؛ حوزه قم برای صد سال دوم چه برنامه‌ای دارد؟
کد خبر: 4125823
تاریخ انتشار : ۰۹ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۱:۲۵
تحولات حوزه علمیه قم در فقه، سیاست، آموزش و بانوان

صدسال گذشت؛ حوزه قم برای صد سال دوم چه برنامه‌ای دارد؟

ویژگی حوزه قم در صد سال اخیر، نتیجه‌گرایی در فقه است که از مرحوم شیخ عبدالکریم و مرحوم بروجردی شروع می‌شود و در فردی مانند امام به اوج می‌رسد. اکنون 100 سال از بازتأسیس و احیای حوزه علمیه قم می‌گذرد و باید دید حوزه قم برای صد سال دوم چه برنامه‌ای دارد؟

خوزه قمبه گزارش ایکنا، سال 1401 مصادف با صدمین سال بازتأسیس و احیای حوزه علمیه قم از سوی مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود. به همین مناسبت خبرگزاری ایکنا در سال 1401 اقدام به برپایی چند نشست علمی با این موضوع با حضور کارشناسان مختلف کرد. این نشست‌ها در چند محور فقهی، سیاسی اجتماعی، آموزشی و حوزه بانوان برگزار شد که در این گزارش مروری بر مطالب مطرح شده در این نشست‌ها خواهیم داشت.

در نشست فقهی، حجج اسلام مصطفی دری، قائم مقام پژوهشگاه فقه معاصر و احمد رهدار، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) به وضعیت فقه، پیشرفت‌ها و موانع رشد آن در حوزه علمیه قم پرداختند. در نشست آموزشی حجج اسلام مهدی رستم‌نژاد و محمدحسین ملک‌زاده، در نشست سیاسی و اجتماعی حجج اسلام محمدحسن زمانی و جواد اسماعیلی و در نشست حوزه بانوان خانم‌ها حقانی و خاضعی‌نیا به بیان مباحث و نظرات خود پرداحتند که در ادامه گزارش مختصری از بیانات این استادان و پژوهشگران حوزه را می‌خوانید.

نشست تحولات فقهی در صدسالگی حوزه با حضور حجج اسلام دری و رهدار

گزارش نشست

مصطفی دری: آیت‌الله حائری وقتی به قم آمدند و بحث تأسیس یا احیای حوزه پیش آمد نه تنها درسی وجود نداشت و فیضیه تبدیل به خوابگاه شده بود، بلکه تعدادی از معتادان در آنجا حضور داشتند و ایشان ابتدا معتادها را بیرون کردند، یعنی حوزه کاملاً بکر بود و طبیعتاً طلاب خوبی هم وجود نداشت. مرحوم امام(ره) هم قصد ورود به قم را نداشتند و به خاطر شیخ عبدالکریم به قم آمدند. تازه تأسیس بودن برکاتی برای قم داشت و سبب شد تا حوزه مختص به خود باشد.

ویژگی دیگر حوزه در صد سال اخیر، نتیجه‌گرایی در فقه است که از مرحوم شیخ عبدالکریم و مرحوم بروجردی شروع می‌شود و در فردی مانند امام به اوج می‌رسد. اگر بین فقهای قم و نجف مقایسه کنیم خواهیم دید که مرحوم حائری دو جلد تقریرات اصولی دارد، آیت‌الله بروجردی دو جلد، امام چهار جلد و مابقی مراجع هم کتب اصولی دارند ولی در حوزه نجف فقط نیمی از مباحث اصولی آقای خویی ۵ جلد شده و اگر نیمه دیگر آن هم نوشته شده بود ۱۰ جلد می‌شد. تقریرات آقای روحانی ۷ جلد شده است، تقریرات مرحوم آقای صدر که مرحوم آیت‌الله شاهرودی نوشته، هفت جلد است و تقریرات آیت‌الله وحید خراسانی حدود ۱۸ جلد خواهد شد و مکاسب ایشان ۱۸ سال طول کشیده است.

گزارش نشست

احمد رهدار: ساختار حوزه نجف در مقایسه با قم، پویا، تحول‌خواه و اجتماعی نیست گرچه شهید صدر استثناست. حوزه قم ناگزیر به خاطر نظام اسلامی، نتیجه‌گرا شده است و اکنون از چالش‌های جدی حوزتین در خیز برداشتن قم و ترمز کردن نجف است. به همین دلیل جریانی که پدیده نظام اسلامی را دیده است و بود و نبود آن را یکی نمی‌داند نسبت به نظام برنامه‌ریزی و آموزش و دروس حوزه نقد دارد و اینکه چرا سطح در ۴ تا ۵ سال تعریف نمی‌شود تا طلبه به سرعت آن را سپری کند و چرا وقت ما صرف برخی دروسی می‌شود که ثمر چندانی ندارد.

فضای جدید به نظر من ظرفیت حکومت است، در این شرایط استنطاق از دین حداکثری می‌شود و البته این به ایران هم اختصاص ندارد و در پاکستان هم چون عنوان حکومتشان اسلامی است تفاوت زیادی مثلا با هند دارد که یک تکه واحد بوده که از هم جدا شده‌اند.

بنابراین ممیزات حوزه بعد از انقلاب تولید نظام سیاسی بود. کاری به درست و غلط و ضعیف و قوی بودن آن ندارم ولی منزلت فقه، نظام‌سازی است؛ گاهی برخی افراد معترض می‌شوند که؛ حاج آقا خراب کردید(اشاره به ناکارآمدی‌های کشور). من می‌گویم جواب دم‌دستی شاه‌عباسی به این اعتراضات ندهیم، زیرا در ذهن این پرسشگران این اتفاق افتاده که فقه قرار بود مشکلات فرد و جامعه را حل کند. درست است ترافیک و گرانی ربطی به ما آخوندها ندارد ولی انتظار حل این مشکلات از نظام مبتنی بر فقه سیاسی در بین مردم وجود دارد. بنابراین باید به ازای منزلت فقه، تأملات فقهی خود را پیش ببریم.

یکی از مراجع معظم چند سال قبل در پاسخ به برخی که گفته بودند حوزه جوابگوی نیازهای روز نیست، فرمودند شما کدام سؤال را پرسیدید که ما جواب آن را نداده باشیم. به نظر بنده این جواب با دغدغه پرسشگر فاصله زیادی دارد، زیرا وقتی گفته می‌شود فقه پاسخگو نیست، منظور جواب دادن به سؤالات شرعی نیست؛ امروز فقه در منزلت نظام‌سازی قرار گرفته است. لذا فقیه نباید منتظر باشد تا از او بپرسند، بلکه فقیه باید طرح خود را در حوزه‌های شهری، تکنولوژی، صنعت و فناوری و ... به میدان بیاورد، ولی الان وضعیت حوزه و فقه ما این طور نیست.

گزارش نشست

مصطفی دری:  در مورد تغییر کتب درسی هم بگذارید نقل قولی را از یکی از استادانم بگویم. این استاد بزرگوار می‌فرمود که در زمان مشروطه از طلبه‌ای پرسیدند که شما مشروطه‌خواه هستید یا مشروعه و آن طلبه پاسخ داد که من زن و بچه‌دار هستم؛ الان بنده هم همینطور هستم.

اینکه حوزه دروسی را تعیین می‌کند که همه طلاب باید آن را بخوانند؛ اصل این کار غلط است و اینکه کفایه و مکاسب و ... باشد هم فرقی ندارد. در دانشگاه مرسوم است که از سرفصل امتحان می‌گیرند و متنی ندارند ولی در حوزه هنوز بحث است که کفایه متن باشد یا حلقات. 

نشست تحولات آموزشی در صدسالگی حوزه با حضور حجج اسلام رستم‌نژاد و ملک‌زاده

گزارش نشست

رستم‌نژاد: تغییرات و تحولات صرفا در دوره مدیریت بنده رخ نداد؛ ۲۸ فروردین ۱۳۹۴ نامه‌ای به امضای آیت‌الله مقتدایی، مدیر وقت حوزه، موجود است و در آن آمده که مقرر شد برنامه آموزشی سطح دو و سه (سطوح عالی؛ پایه هفت تا ده) با ملاحظات ذیل برای طرح و تصویب در شورای عالی حوزه مورد بازنگری قرار گیرد.

بندهای مهم این نامه، بندهای بعدی است که شامل لزوم تغییر در برخی متون و مواد درسی، حذف و اضافه و انعطاف برای متون بدیل و جایگزین است و معاونت آموزش از حدود سال ۹۶ به بعد بنا به درخواست‌ها وارد این بحث شد. از سویی علاوه بر این مباحث، الان چند دهه از انقلاب می‌گذرد و تحولات زیادی در کشور رقم خورده است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت؛ طلاب زیادی داریم که ذوق و استعداد فقیه‌شدن ندارند و از سویی رشته‌های محدود حوزه سبب می‌شود تا خیلی از طلاب وارد دانشگاه شوند تا رشته مدنظر خودشان را بخوانند. لذا درختواره دانشی شامل ۴۰۰ رشته و گرایش ایجاد شده تا تنوع ذائقه‌های طلاب پاسخ داده شود.

با توجه به این مسائل مدیریت و شورای عالی حوزه خواستند تا این تغییرات به صورت آزمایشی و تخییری اِعمال شود. نتیجه تغییر این شده که در ۴ سال سطح عالی، ۱۲ عنوان فقه و ۱۲ عنوان اصول در جمع خوانده شود.

ملک‌زاده: فقه و اصول در حوزه علمیه محور است، لذا تغییرات ایجاد شده در این دو درس با اهمیت‌تر و حساس‌تر از دروس دیگر است؛ اگر در درس تفسیر و فلسفه تغییری ایجاد شود، شاید کسی نقد چندانی نداشته باشد، ولی در فقه و اصول متفاوت است؛ الان در قم حدود سه هزار استاد سطوح عالی و خارج داریم که کارشان تدریس فقه و اصول است و طبیعتاً نمی‌توانند بی‌تفاوت باشند و حداقل باید نسبت به تغییرات متون درسی اقناع شوند، در این مسیر نباید فضای حوزه احساس کنند کودتا شده است؛ هر تغییری ابتدا باید در یک محدوده کوچک انجام و بعد تسری داده شود؛ باید فرصت اقناع به استادان می‌دادیم و از دو سال قبل جلسات مشترکی را با استادان تشکیل می‌دادیم و روشنگری و تبیین می‌کردیم. اساتید نباید احساس کنند که آنها را نادیده گرفتیم. قرآن فرموده است: «وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا»؛ یعنی باید از در وارد خانه شد. پس روش و نظام مدیریت دانش و چگونگی تحول مهم است و نباید کاری کنیم که یک امر ارزشمند و خیلی خوب طوری انجام شود که بازتاب منفی داشته باشد.

گزارش نشست

رستم‌نژاد: در مورد دعوت از استادان تا حدودی حرف آقای ملک‌زاده درست است ولی بخش آموزش تلاشش بر این است که از مشورت اساتید استفاده کند. در این نمونه از تعدادی اساتید به صورت مستقیم یا با نامه دعوت شد ولی برخی پاسخ ندادند، عده‌ای گفتند ما را معاف کنید، برخی هم حاضر به کمک شدند ولی گفتند نام ما در هیچ سندی نیاید و برخی هم بین راه رها کردند، بنابراین اینطور نبود که از اساتید دعوت نشده باشد؛ البته دعوت ما فردی بود. در یکی از جلسات فردی که معترض بود اعتراف کرد که بنده هم دعوت شدم ولی چون ما قبلا بارها دعوت شده بودیم و طرح‎‌هایی دادیم ولی دیدیم اتفاقی رخ نداد لذا در این طرح مشارکت نکردیم.

در مقطعی اعضای شورای عالی از ما خواستند که باید با اساتید بیشتری مشورت و بحث کنیم، شخصاً حتی منزل برخی از استادان رفتم و بحث کردیم، از برخی‌ها هم نظرات را به صورت کتبی گرفتیم و برای برخی افراد هم با امضای زنده (غیراتوماسیونی) طرح فرستاده شد. نکته دیگر اینکه در جلسه مشترک با آیت‌الله اعرافی، برخی مدعی شدند که کسی ما را دعوت نکرده است در حالی که در همان جلسه افرادی حضور داشتند که بنده چندساعت با آنها در باب همین طرح حرف زده بودم ولی آن جا سکوت کردند. گذشته از این که این طرح قبل از تصویب برای برخی از مراکز آموزشی و انجمن‌ها جهت نظرخواهی ارسال شده بود.

بررسی تحولات حوزه خواهران در صدسالگی با حضور خانم‌ها حقانی و خاضعی‌نیا

گزارش نشست

حقانی: قبل از اینکه نظام اسلامی مستقر شود در کنار حوزه برادران، مکتب‌خانه‌های کوچکی هم برای بانوان وجود داشت که زیر نظر عالمان بزرگی اداره می‌شد؛ مثلا در شیراز آیت‌الله دستغیب و در اصفهان آیت‌الله اشرفی اصفهانی یا آیت‌الله سیدحسن مکی در آبادان، آیت‌الله بهشتی، آیت‌الله قدوسی و آیت‌الله شرعی در قم دغدغه چنین مراکزی را داشتند و مکاتبی چون عصمتیه و مکتب رقیه، الزهرای اطهر در تهران، فاطمیه فسا و مکتب کوثر کاشان در فاصله سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۶ فعالیت حوزوی داشتند که سابقه فعالیت آنها حدود ۵۰ سال است. در سال ۱۳۵۴، عصمتیه سمنان شکل گرفت، مکتب توحید در قم هم سال ۱۳۵۴ ایجاد شد؛ مکتب حضرت علی(ع)، مکتب الزاهرا(س) و قدسیه و ... هم توسط علما و خیرین شکل گرفته و اداره می‌شدند.

البته برخی اساتید (که همه آنها مرد بودند) روی خوشی برای تدریس نشان نمی‌دادند و سبک آن‌ها هم همان سبک حوزه برادران بود و بنده در یکی از همین مکاتب در تهران مشغول تحصیل بودم. ما در تهران، استاد خانم نداشتیم و به قم هم که آمدیم فقط استاد فن بیان ما خانم بود.

حوزه خواهران قبل انقلاب به سبک سنتی اداره و یکسری دروس حوزه برادران تدریس می‌شد و هزینه‌های آن هم عمدتاً از سوی خیران تأمین می‌شد. بعد از پیروزی انقلاب، امام(ره) تحولی بنیادین ایجاد کردند؛ امام نگاه ویژه‌ای به زنان و جایگاه آن‌ها داشتند که شامل نقش خانوادگی، سیاسی، اجتماعی، علمی و دینی بود. امام حتی در برخی موارد حضور بانوان در برخی مراتب علمی را واجب می‌دانند از جمله فرموده‌اند اگر زنان نباشند فلان فعالیت اجتماعی شکل نمی‌گیرد. امام زن را فقط منحصر به خانه‌داری نمی‌دانستند و معتقد بودند زن باید کنشگری سیاسی و اجتماعی و علمی داشته باشد.

امام(ره) با توجه به تقاضای زیاد بانوان زمینه را با تأسیس جامعه الزهرا(س) برای تحصیل آنان فراهم کردند که کار ساده‌ای نبود؛ ببینید امروز که  چهار دهه از انقلاب می‌گذرد هنوز زنان نمی‌توانند در برخی مراکز علمی عضویت داشته باشند و این را با ۴۰ سال پیش مقایسه کنید. هنوز بانوان را در سایت اندیشوران حوزه نمی‌پذیرند و جنسیت مرد جزء اولین شرایط ثبت نام است.

گزارش نشست

خاضعی‌نیا: اگر بگوییم موفق بوده و یا به هدف رسیده‌ایم قطعاً درست نیست، البته حوزه خواهران نهادی نوپاست. درست است که ۴۰ سال سابقه دارد ولی دستاوردهای آن به منصه ظهور نرسیده است. از طرفی به نظر بنده تبلیغات ما هم ضعیف است و مشکلاتی دارد مثلاً وقتی بنت‌الشاطی همسر امین خولی یکسری کارهای تفسیری می‌کند مورد اقبال قرار می‌گیرد ولی وقتی بانو امین کتاب تفسیر می‌نویسد این گفتمان و جریان ایجاد نمی‌شود. باید آسیب‌شناسی لازم در این زمینه انجام شود همچنین شاید در بحث زبان و ترجمه باید تدابیری بیاندیشیم. حتی می‌توان مباحث تفسیری زنانی چون بانو امین را در دروس و واحدهای آموزشی بگنجانیم و به محیط‌های علمی ببریم کما اینکه تفسیر المیزان چنین موفقیت‌هایی داشته و در بسیاری از نقاط دنیا مورد استفاده است. الان در یکی از شهرستان‌ها، خانمی سراغ دارم که همه قرآن را تفسیر کرده است ولی هیچ کسی مطلع نیست و حتی در شهر خودشان هم غریب است و این نشانه ضعف ما در بهادادن به این نوع آثار علمی از یکسو و اهمیت ندادن به آثار بانوان است.

ما قبل از شروع مباحث اخیر و اغتشاشات، گروهی را با این عنوان تشکیل داده بودیم، بدون اینکه نهادی از ما بخواهد، تا در مسائل مختلف اجتماعی نظر پژوهشی و کارشناسانه بدهیم زیرا برخی مواقع عده‌ای بدون کار کارشناسی اقدام به کارهایی می‌کنند که بازتاب‌های اجتماعی بدی دارد که نمونه آن را در اتخاذ یک روش نامناسب دیدیم. باید پیشگیری در مسائل اجتماعی مقدم بر درمان باشد یعنی اجازه ندهیم یک حادثه اجتماعی رخ دهد و بعد دنبال رفع آن باشیم. 

نشست تحولات سیاسی اجتماعی حوزه با حضور حجج اسلام زمانی و اسماعیلی

گزارش نشست

زمانی: حضور حداکثری روحانیت در جامعه نه تنها بهتر بلکه ضروری است و اگر پیشینیان حضور حداقلی در مسائل سیاسی داشتند به دلیل عدم اعتقاد نبود، بلکه حکومت‌ها اجازه نفوذ نمی‌دادند. در دوره مرحوم حائری دیکتاتوری رضاخان به حدی بود که نفس همه در سینه‌ها حبس شده بود و حتی یک روحانی جرئت پوشیدن لباس روحانیت نداشت و مردم حق برگزاری آزادانه مجلس عزاداری نداشتند. امام وقتی این امکان برای ایشان فراهم شد علیه حکومت وقت فریاد زدند و از طرفی روحانیت قوی‌تر شد و در بلاد مختلف مستقر شد و علمای قبل از امام عمدتاً زمینه لازم را برای اقدامات امام فراهم کرده بودند؛ یعنی اقدام تحریم تنباکو، مباحث دوره مشروطه، اقدامات مرحوم مدرس و مرحوم کاشانی در زمینه‌سازی برای انقلاب نقش‌آفرین بود.

گزارش نشست

ما این دوره صد ساله را شاید بتوانیم به چهار دوره تقسیم کنیم؛ دوره اول، دوره مرحوم آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی بود؛ دوره دوم دوره مرحوم آیت‌الله بروجردی است که خدمات متعددی انجام شد؛ ساختن بیمارستان، ساخت مسجد، مدرسه، مراکز اسلامی و امثال که از مساجد باشکوه این دوره، می‌توان به مسجد اعظم و ساخت مرکز اسلامی هامبورگ اشاره کرد؛ مدرسه خان در قم هم از یادگاران دوره ایشان است. در بخش سیاسی هم ایشان اقدامات متعددی انجام دادند. ابتدا کنترل تندروی‌های شاه بود و شاه از اقتدار ایشان حساب می‌برد و تا زمانی که آیت‌الله بروجردی زنده بودند شاه نتوانست اصلاحات ارضی و قانون کاپیتولاسیون و قسم خوردن به غیر قرآن را پیش ببرد. 

دوره سوم، دوره بعد از وفات آیت‌الله بروجردی و قد علم کردن حضرت امام(ه) بود که اولین اطلاعیه ایشان هم در برخورد با انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ منتشر شد و در این دوره، روحانیت خدمات بزرگی انجام  داد؛ بیمارستان فیروزآبادی در تهران و بیمارستان گلپایگانی در قم و بزرگترین کتابخانه خاورمیانه از سوی آیت‌الله مرعشی تأسیس شد که واجد ۸۵ هزار نسخه خطی است.

نمونه دیگر خدمات آیت‌الله العظمی گلپایگانی است که ایشان هم بیمارستانی به این نام تأسیس کردند همچنین مدرسه آیت‌الله گلپایگانی در قم ساخته شد که صاحب دارالقرآن است و این مرجع تقلید در زمینه حفظ قرآن و ترویج مباحث قرآنی اقدامات فراوانی انجام دادند. ایشان همچنین در نظام آموزشی، نوآوری ایجاد کرد و به نظر بنده این نوآوری از ابتکارات این مرجع تقلید بود.

افراد دیگری هم به تدریج این روند را ادامه دادند و کسانی مانند علامه طباطبایی و شاگردان ایشان خدمات علمی فراوانی داشتند. مبارزات سیاسی و شکنجه‌هایی که علما تحمل کردند و چقدر شهید دادیم و برای گفتن این تاریخ مبارزات از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ چند جلد کتاب لازم دارد. مقام معظم رهبری در سال ۱۳۴۲ برای اولین بار به زندان رفتند؛ بنده شاگرد ایشان بودم و زندان می‌رفتند و ما چند ماه منتظر می‌ماندیم بیرون بیایند تا دوباره درس شروع شود ولی باز به خاطر فعالیت‌های سیاسی، دستگیر می‌شدند و زندان و شکنجه و شرح مبارزات ایشان خودش یک کتاب لازم دارد یا مبارزات شهید اندرزگو خودش یک کتاب می‌طلبد که ما تألیف آن را در دست داریم.

دوره چهارم هم از سال ۱۳۵۷ شروع شد. به نظر بنده اولین خدمت روحانیت به اسلام که بعد از انقلاب و با گذشت ۱۴۰۰ سال بعد از وفات پیامبر(ص) صورت گرفت، برپایی حاکمیت دین است. در هیچ کجای عالم  نظام حکومتی نداریم که دینی و قرآنی باشد و همه قانون اساسی خود را بر اساس قانون کشورهای دیگر نوشته‌اند. 

۱۸۰ کارویژه برای روحانیت

امروز ۱۸۰ کارویژه و عرصه خدمت برای روحانیت تعریف شده است و در برابر فرق و جریانات انحرافی و منافقان و حزب توده و کمونیست‌ها و... ایستاده‌اند. در برابر جریانات سکولاریسم و لیبرالیسم و... ایستاده‌اند؛ چرا شهید مطهری را با آن وضعیت شهید کردند؟ شهید بهشتی و ائمه محراب جان خود را فدا کردند، زیرا نقش  آنان انحراف‌زدایی و مقابله با منافقین بود. در نهایت حضور در جبهه بود که ما الان بیش از ۴ هزار شهید روحانی و جانباز و مجروح در کسوت روحانیت داریم. چند وقت قبل یک طلبه جانباز را دیدم که برای هشتاد و چهارمین بار عمل جراحی شده بود.

گزارش نشست

اسماعیلی: اگر انقلاب نبود خیلی از سوالاتی که امروز در مورد توانمندی حکومت اسلامی وجود دارد، وجود نداشت. به نظرم امام(ره) خدمت بزرگی به دینداران و حتی افراد غیرمذهبی کرد. البته انقلاب موفقیت‌های بسیار زیادی ایجاد کرد و نقدهایی هم وجود دارد و شبهاتی هست که نیازمند پاسخ جدی است. 

خیلی از مشکلات کشور با سیاستگذاری و اجرای دقیق قابل حل است و ربطی به نوع حکومت ندارد؛ مثلا وقتی بحث خرید خودرو پیش می‌آید رفتارهای اقتصادی کنشگران اقتصادی را ببینید. این موضوع بیش از آنکه ریشه اقتصادی داشته باشد ریشه فرهنگی دارد. چرا وقتی کالایی در کشور کم می‌شود حرص و ولع بیشتری داریم؟ باید مباحث را منصفانه بررسی کنیم. اگر بگوییم همه چیز در ایران بد و سیاه است منصفانه نیست و اگر بگوییم همه چیز گل و بلبل است باز هم درست نیست.

بنده دو سال در انگلیس زندگی کرده‌ام؛ وقتی از من می‌پرسند زندگی در انگلیس چگونه است می‌گویم این کشور هم مشکلات خودش را دارد. برای نمونه همجنس‌گرایی در مدارس انگلیس به واحد درسی تبدیل شده است و باید دانش‌آموزان از دوره سنی خاصی چهار واحد درسی را مطالعه کنند یا زنان را به مدارس پسرانه می‌آورند و عریان به دانش‌آموزان نشان می‌دهند، آن هم به بهانه واحد درسی آشنایی با جنس مخالف. این نوع کارها سبب شکایت افراد دغدغه‌مند شده است و چون این جوامع مبتنی بر عقلانیت بشری اداره می‌شود، معلوم نیست که به کجا خواهد رفت، در حالی که این مسائل در کشور ما خط قرمز است. شما در جام جهانی قطر دیدید که به عنوان خط قرمز مانع برخی رفتارها شدند. 

در مسائل اقتصادی نباید تصور کنیم کشوری مانند انگلیس در وضعیت بسیار خوبی است؛ کارتن‌خواب‌های متعددی در گوشه و کنار شهرهای مختلف وجود دارند. امروز نظام سرمایه‌داری غرب با مشکلات عدیده‌ای روبه‌روست. یکی از دوستان بنده که ۲۱ سال در سوئد زندگی کرده است تعریف می‌کرد که می‌خواهد بعد از این همه مدت به ایران برمی‌گردد، چون اجازه ندادند یک آجر روی آجر بگذارد و هر درآمدی داشت با مالیات و عوارض از او گرفتند. در قضاوتمان باید همه مشکلات را ببینیم. 

مردم با بدنه روحانیت زاویه ندارند

در بحث شکاف بین مردم و روحانیت هم معتقدم عملاً مردم با بدنه روحانیت زاویه ندارند؛ یعنی اگر روحانیت را با معنویت و تقید و اخلاص بشناسیم مردم با آنها فاصله ندارند و حتی خیلی از افرادی که در ظاهر افراد خاصی هستند، ولی دوست دارند فرزندانشان تقید دینی داشته باشند و چارچوب را رعایت کنند یعنی در باطن مردم این دینداری وجود دارد و با روحانیت اصیل از این جهت مشکلی ندارند. 

اگر ساده‌زیستی رهبری را بسیاری از مسئولان و روحانیون مسئول رعایت می‌کردند اعتماد مردم خیلی بیشتر می‌شد و اگر از این حیث به مفاهیم اصیل دینی برگردیم و از امامین انقلاب تبعیت کنیم و الگو بگیریم اعتمادها برخواهد گشت. البته حوزه علمیه در این عرصه کم‌کاری کرده است و شبهات هم وجود دارد و باید با زبان خودش پاسخ داده شود. گاهی برخی حوزویان بدون درک شرایط زمانه به شبهات جوانان پاسخ می‌دهند، ولی ما باید جنس شبهه و شرایط را درک کنیم و بعد پاسخ دهیم. 

گزارش از علی فرج‌زاده 

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha