سیطره بیگانه و فقدان مشروعیت شاه؛ مهمترین عامل انقلاب اسلامی
کد خبر: 4120580
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۳۹
مورخ آمریکایی ایرانی‌تبار:

سیطره بیگانه و فقدان مشروعیت شاه؛ مهمترین عامل انقلاب اسلامی

یرواند آبراهمیان در کتاب «کودتا» به بررسی مهمترین عوامل انقلاب اسلامی ایران یعنی سیطره بیگانگان بر ثروت نفتی ایران و فقدان مشروعیت نظام شاهنشاهی پس از کودتای 28 مرداد به دلیل همدستی شاه با قدرت‌های بیگانه و محروم کردن ایران از کنترل ثروت نفتی خود پرداخته است. به گفته وی این دو عامل، پس از کودتا همواره با شاه همراه بود و وی هیچگاه نتوانست از میراث شومی که برای خویش تدارک دیده بوده رهایی یابد.

سیطره بیگانه و فقدان مشروعیت شاه مهمترین عامل انقلاب اسلامی

به گزارش ایکنا، یرواند آبرهامیان، مورخ آمریکایی ایرانی‌تبار را بسیاری یکی از مهم‌ترین تاریخ‌نگاران درباره انقلاب اسلامی ایران توصیف کرده‌اند، وی در کتاب «ایران بین دو انقلاب: به تحلیل وضعیت جامعه ایران در میانه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی ایران از منظری اجتماعی و سیاسی می‌پردازد و در این برررسی ریشه‌ها و عواملی را که منجر به انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران شد، تحلیل می‌کند.

او در کتاب دیگر خود به نام «تاریخ ایران مدرن» به بررسی وضعیت ایران پس از انقلاب اسلامی نیز می‌پردازد و کارنامه انقلاب را در مجموع از نظر دستاوردهای سیاسی، اجتماعی، بهداشتی و آموزشی قابل‌ قبول می‌داند. با این حال وی در کتاب دیگری به نام «کودتا» که شهرت کمتری دارد از منظری دیگر به ریشه‌های انقلاب اسلامی ایران پرداخته است.

از نظر او رژیم شاه اگرچه در سال 1357 فروپاشید اما این رژیم در واقع در کودتای 28 مرداد 1332 به دلیل همدستی با انگلیس و آمریکا در سرنگونی دولت وقت ایران و تسلیم کنترل ثروت نفتی ایران به دست قدرت‌های غربی مشروعیت خود را از دست داد و با وجود تمام تلاش‌ها برای کسب مشروعیت خود، در نهایت ناکام ماند.

از نظر آبراهامیان انقلاب اسلامی ایران دستاوردهایی چنان مهم داشته است که جمهوری اسلامی به عنوان میراث‌دار این انقلاب با وجود تمام مشکلات و موانع استوار مانده است.

ثروت نفتی ایران در کنترل بیگانگان

پس از کودتای 28 مرداد، از سوی انگلیس و آمریکا در جهت محروم ساختن ملت ایران از کنترل ثروتی نفتی خویش، شاه در قراردادی با کنسرسيومی متشکل از شرکت‌های بین‌المللی شامل شرکت نفت ایران و انگلیس (که اکنون خود را بریتیش پترولیوم می‌خواند) با سهم 40 درصد،  رویال داچ شل 14 درصد، 6 درصد کمپانی فرانسوی، 35 درصد به 5 شرکت عمده آمریکایی و 5 درصد باقی‌مانده به شرکت‌های کوچک‌تر آمریکایی رسید؛ اما به گفته آبراهامیان کنسرسیوم پیش از امضاى موافقت‌نامه کاملاً اين نکته را براى وزارتخانه‌های خارجه آمريکا و بريتانيا روشن کرد که بايد حقوق انحصارى در کشف، استخراج، توليد، پالایش، حمل‌ونقل و صادرات نفت و گاز و حق کنترل مؤثر و مدیریت این عملیات را در اختیار داشته باشد.

به گفته آبراهامیان این کنسرسیوم این حقوق را برای 25 سال کامل می‌خواست. وی تأکید دارد که  حتی دارسی، کاشف نفت در ایران و دارای نخستین امتیاز استعماری نیز بسیار کمتر از این خواسته را طلب می‌کرد.

قرارداد شاه با کنسرسيومی متشکل از شرکت‌های بین‌المللی
 

به گفته آبراهامیان با وجود ژست‌های شاه در زمینه اعمال فشار بر کنسرسیوم و تنظیم تولید نفت جهان از طریق سازمان اوپک ایران عملاً تا زمان وقوع انقلاب اسلامی، هیچ‌گاه نتوانست کنترل ثروت نفتی خود را به دست گیرد و کنسرسیوم سال 1357 چیزی در حدود 90 درصد تمام عملیات‌های مختلف نفتی از کشف، استخراج، بازاریابی و فروش را در اختیار داشت. تنها پس از انقلاب اسلامی بود که ایران واقعاً ثروت نفتی خود را ملی ساخت.

به گفته وی ایران که از نخستین کشورهایی بود که پای در این راه گذاشت، به دلیل اقدامی که جز با همکاری شاه میسر نبود یعنی کودتا، از آخرین کشورهایی بود که موفق به ملی ساختن ثروت نفتی خود به طور کامل شد، لیبی، عراق و عربستان در این زمینه وضعیت بسیار بهتری از ایران داشته‌اند.

فقدان مشروعیت کامل نظام شاه؛ عامل اساسی در شکل‌گیری انقلاب اسلامی

از نگاه آبراهامیان بسیاری در تحلیل نقش شاه در زمینه شکل‌گیری انقلاب اسلامی به بیراهه رفته و مهم‌ترین عامل یعنی فقدان مشروعیت وی را نادیده می‌گیرند. به گفته آبراهامیان برخی معتقدند که فقدان توسعه متوازن سیاسی و اقتصادی مهم‌ترین ریشه انقلاب است. این تحلیل اگرچه درست است اما به علت اصلی یعنی چرایی عدم توسعه متوازن سیاسی و اقتصادی نمی‌پردازد.

به گفته آبراهامیان توسعه سیاسی همیشه نیازمند میزان خاصی از مشروعیت بوده است. اما  شاه در 28 مرداد مشروعیت خود را به طور کامل از داد. او با همراهی با کودتای بیگانه در راستای کنترل منابع ثروت کشور در عمل دیگر هیچ مشروعیتی نداشت.

فقدان مشروعیت دربار پهلوی

در نتیجه هنگامی که سخن از ایجاد فضای باز سیاسی بود، شاه به درستی آگاه بود که هیچ گروهی نیست که او بتواند بر آن تکیه کند. در نتیجه این وضعیت تمام تلاش‌های او برای کسب مشروعیت از جمله تقویت قدرت نظامی ایران از طریق خریدهای جنون‌آمیز، استقبال از نقش ژاندارم خلیج‌ فارس برای اعمال غیرمستقیم قدرت آمریکا در منطقه، جانبداری از غرب به‌طور کامل در بخش عمده مناقشات با جهان سوم و حتی اصلاحاتی از قبیل انقلاب سفید که شامل اصلاحات ارضی و اعطای حق رأی به زنان می‌شد، با وجود ظاهر مترقی آن هیچ‌گاه نتوانست اندک مشروعیتی برای وی در میان مردم کشور ایجاد کند و او حتی طرفداران سنتی خود از جمله مالکان را به طور کامل از دست داد.

به گفته آبراهامیان، شاه از این موضوع که همراهی با کودتا مشروعیت خود را از دست خواهد داد، آگاه بود و بارها این موضوع را در گفت‌وگو با سفرای غربی در سال‌های منتهی به کودتا مطرح کرده بود. او در پاسخ به درخواست کودتا نیز تأکید می‌کرد که نمی‌تواند سلطنت را با حمایت از کودتا و حرکت در برابر ملی شدن صنعت نفت سرنگون کند. با این حال او در برابر ملی‌گرایی ایران ایستاد و عامل بیگانه را بر داخلی، برتر دانست و از این رو مشروعیت خود را برای همیشه از دست داد. حتی هنگامی که سخن از باز کردن فضای سیاسی بود، مردم هیچ مشروعیتی را برای او قائل نبودند.

انقلاب اسلامی ایران در سال 1357

 به گفته آبراهامیان  این ادعا را که عوامل اقتصادی منجر به انقلاب اسلامی شده است، نمی‌توان پذیرفت چون آنچه در واقع در ایران در آستانه انقلاب وجود داشت یک رکود اقتصادی و نه یک بحران بود، کشورهای زیادی تورمی بسیار بالاتر از ایران را تجربه کردند و ایران نیز خود تورم‌های بالاتر را شاهد بوده است.

علاوه بر این، ایران ذخایر خارجی بسیاری داشت و حتی می‌توانست از کشورهای خارجی وام دریافت کند، لذا سخن از عامل اقتصادی به عنوان عامل انقلاب گزافه است، اقتصاد شاید تنها جرقه کوچکی بود، اما عامل اصلی که جامعه را کاملاً برای سرنگونی رژیم شاه آماده می‌کرد، فقدان کامل مشروعیت او به دلیل همراهی با بیگانگان در غارت ثروت ملی بود.

مشروعیت و استقلال؛ مهم‌ترین دستاوردها و عامل بقای انقلاب

به گفته آبراهامیان ایران تنها پس از انقلاب اسلامی توانست کنترل ثروت نفتی خود را به دست گرفته و آن را به صورت کامل ملی سازد، کنسرسیوم تنها با وقوع انقلاب از ایران خارج شد و در نتیجه سیطره خود را بر نفت ایران نیز از دست داد.

رأی قاطبه مردم ایران به نظام جمهوری اسلامی

انقلاب اسلامی به دلیل آنکه برخواسته از یک جنبش عظیم بود و اکثریت قاطع مردم از آن حمایت می‌کردند، از مشروعیتی برخوردار است که رژیم شاه هیچ‌گاه آن را نداشت و به گفته وی با وجود تمام مشکلاتی که جمهوری اسلامی با آن مواجه بوده است، تاکنون نیز این مشروعیت را حفظ کرده است؛ امری که می‌توان آن را مهم‌ترین پایداری نظام جمهوری اسلامی در ایران دانست.

گزارش از سعید عدالت‌جو

انتهای پیام
captcha